چکیده عربی:تأتی أهمیة التناص فی انفتاح نص المقامات من خلال تعدد مرجعیاته، و تشابک علاقات الحضور و الغیاب فیه، فاستحضار النص التراثی، خاصة الشعری، یفرض علی المتلقی أن یستدعی سیاقا حضاریا کاملا من عصر الهمذانی، الأمر الذی یؤدی إلی تحقیق أعلی درجة من فاعلیة عملیة التلقی، و بالتالی فاعلیة القصیدة و عمق تأثیرها، لذلک یوظف الهمذانی فی مقاماته حشدا من النصوص القرآنیة و الدینیة والشعریة، فینفتح النص بذلک علی فضاءات واسعة و مرجعیات تراثیة.ثم تتناول هذه المقالة الاجابة علی سؤالین هامین هما: الأول: ماهی أهم أشکال التناص فی مقامات الهمذانی؟؛ و الثانی: کیف وظف الهمذانی استراتیجیة التناص علی أساس هذه الأشکال ؟ یهدف هذا البحث إلی دراسة تطبیقیة فی أهم أشکال التناص فی «مقامات بدیع الزمان الهمذانی»، رائد القصة العربیة و المقالة الصحافیة، الذی یستدعی تقنیة التناص لکی یفتح النص علی عوالم و آفاق تتجاوز تجربته الذاتیة و تحدیدها المکانی و الزمانی، والمهم أن المقاربة التناصیة فی مقامات الهمذانی ظل مهملا أوشبه مهمل، و قد شمل البحث المسائل الآتیة:1. تحدید العینة التی أجری علیها البحث و أسباب اختیارها.2. عرض لأهم أشکال التناص و تطبیقها علی العینة.3. نتائج البحث من خلال تفکیک شفرات النص و نقده.
چکیده فارسی:اهمیت بینامتنی در گسترش فضای متنی مقامات است که از طریق مراجع گوناگون و همبستگی روابط حضور و غیاب در داخل آن، تحقق می یابد. از این رو فراخوانی متون سنتی، به ویژه شعر، خواننده را با شکل فرهنگی کامل زمان بدیع الزمان همدانی آشنا می سازد، لذا به منظور کارآیی بهتر قصیده و عمق تاثیر آن، بدیع الزمان همدانی تلاش می کند تا در اثرش، شمار زیادی از متون دینی، قرانی و شعری را با روش های گوناگون بینامتنی به کارگیرد تا فضای ارتباطی متن را به افق های گسترده تر میراث گذشتگان بکشاند. این مقاله درپی پاسخ به دو پرسش اساسی است:1- مهمترین شیوه های بینامتنیت در مقامات همدانی چیست؟2- همدانی به چه شکل از ساز و کار بینامتنی در مقامات بهره می برد؟در پاسخ به پرسش های یادشده، این پژوهش شامل مباحث زیر شده است:1- تعیین نمونه تحقیق و علل انتخاب آن.2- ارائه مهمترین شکل های بینامتنی در نمونه مذکور و تطبیق آن بر متن.3- نتایج پژوهش از طریق تفکیک رمزگان متن و نقد آن ها.