در سه دهه اخیر، فرآیندها و الگوهای تغییر مفهومی در بسیاری از رشته های علوم انسانی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و برای تبیین این پدیده الگوهای متعدد ارائه شده است. هر یک از این الگوها با تحلیلها، استدلالها و ارائه شواهد پژوهشی ادعای ارائه تبیینی معتبرتر و منطبق تر با واقعیت را دارد. در این پژوهش ابتدا مفهوم فرهنگ و موضوعهای فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد. فرهنگ را می توان تفسیر ایجاد شده در ذهن فرد بر اثر مواجهه با یک شیء یا پدیده، در زمانهای متفاوت، تعریف کرد. موضوعهای فرهنگی که نوعی دسته بندی مفهوم عام فرهنگ به حیطه ها یا حوزه های موضوعی است به مثابه گنجینه شناختی ساختارمند درونی افراد موجب شکل گیری مبانی گرایشی و رفتاری فرد می شود. در این گزارش، پس از بررسی مفهوم فرهنگ و موضوعهای فرهنگی، به مرور کردن چهار الگوی مطرح تغییر مفهومی به عنوان پایه و اساس یادگیری معنادار پرداخته و با انجام دادن مطالعه ای پیمایشی در زمینه موضوعهای فرهنگی، در میان دانش آموزان دبیرستانی، کاربست الگوهای متفاوت تغییر مفهومی، در میان آنان، مورد مقایسه قرار گرفته است. در این بررسی میدانی با استفاده از یک پرسشنامه به سه پرسش اصلی تحقیق پاسخ داده شده است که عبارتند از: 1) رتبه بندی موضوعهای فرهنگی از دید دانش آموزان دبیرستانی چگونه است؟ 2) موضوعهای فرهنگی که در یک سال گذشته میان دانش آموزان دبیرستانی دستخوش تغییر و تحول اساسی قرار گرفته کدام اند؟ و 3) کدام یک از الگوهای تغییر مفهومی توصیف بهتری از فرآیند تحول فکری و فرهنگی دانش آموزان ارائه می دهد؟ پایان بخش گزارش، برخی از دلالتهای تربیتی یافته های این پژوهش است.