فرایند طراحی مداخله مداوم در تصاویر با هدف دستیابی به ایده های خلاق است. این موضوع باعث شده تا در آموزش معماری تصاویر به مثابه محرک بصری برای ارتقای خلاقیت دانشجویان استفاده شوند. این اتفاق نظر هست که دانشجویان نباید مستقیما از محرک بصری برای ایده طراحی استفاده کنند، در این صورت دو ویژگی می تواند موثر باشد، ابهام محرک و تشابه ساختاری آن با مساله طراحی. چرا که این دو ویژگی باعث می شود تا نتوان برداشت سطحی از محرک بصری داشت. در این مقاله اثر این دو ویژگی در خلاقیت دانشجویان بررسی می شود. مقایسه این دو موضوع مشخص خواهد کرد کدام یک از آن ها در افزایش خلاقیت موثرتر است. بر این مبنا در این پژوهش محرک مبهم و واضح را دانشجویان تجربه می کنند. آن ها همچنین تصاویری با تشابه ساختاری و نیز سطحی را تجربه می کنند. برای بررسی تاثیر هر نوع از محرک بصری بر خلاقیت دانشجویان از روش تحلیل واریانس استفاده می شود. خلاقیت طراحی آنان بر مبنای دو عامل «ابتکار» و «تحقق پذیری» سنجش می شود. نتایج حاکی از آن است که تشابه ساختاری تاثیر چندانی در عامل ابتکار ندارد، اما ابهام تصویر در خلاقیت از طریق افزایش عامل ابتکار اثر می گذارد. هیچ کدام از انواع محرک بصری در عامل تحقق پذیری موثر نیستند.