مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان
سال:1380 | دوره:6 | شماره:2 (مسلسل 22) |تعداد مقالات:9

مقدمه: کلی باسیلوز یکی از عفونت‎های سیتمیک شایع است که توسط E.coli در طیور ایجاد می‎شود. بیماری از نظر اقتصادی برای مرغدارها در سراسر جهان قابل اهمیت است. قبلاً تشخیص سویه‏ها از طریق سروتایپینگ و تعیین الگوی مقاومت دارویی انجام می‏شد. از آنجائیکه الگوی مقاومت دارویی مشابه، یکسان بودن سویه‏ها را ثابت نمی‏کند، این گزارشات چندان ارزشمند نیست. مطالعة حاضر به منظور مقایسه سروتایپینگ و الگوی مقاومت دارویی و تعیین طرح پلاسمیدی به همراه استفاده از اندونوکلئازهای محدودالاثر برای 50 سویه E.coli جدا شده از طیور در تهران انجام گرفته است. مواد و روشها: مجموع 50 سویه E.coli از مهر ماه تا دی ماه سال 1381 از صفرا و کبد طیور در چندین مرغداری در تهران جدا شدند. کلنی‏های مشکوک به E.coli بوسیله روشهای استاندارد تشخیص داده شدند. در این مطالعه برای انجام سروتایپینگ از Mast Diagnostic Kit (Mast Group ltd. Mersey side, uk) استفاده شد. با استفاده از آنتی‎سرم‏های مونووالان و پلی والان درKit  تنها سروتیپ O6 در 2 سویه مشخص شد. قابل ذکر است که سروتایپینگ با استفاده از Kit برای تعدادی از سویه‏ها انجام پذیر نبود. برای تعیین الگوی مقاومت دارویی از محیط Muller Hinton Agar (Difco) و روش Disk diffusion  استفاده شد. نتایج: 50 سویه E.coli مورد بررسی 10 الگوی متفاوت مقاومت نشان دادند. شایع‎ترین الگوی مقاومت آنتی‎بیوتیکی Enro/ Sxt/ Tia/ Flu Otet/ Rif/ Tet (%28) بود. DNA پلاسمیدی با استفاده از روش Birnboim and Doly  استخراج شد. پلاسمیدهای بدست آمده بوسیله الکتروفورز با استفاده از ژل آگارز از یکدیگر جدا شدند. برای الکتروفورز از آگارز 0.8% و بافر TBE استفاده شد. در 50 سویه E.cloli مورد بررسی پلاسمیدهایی با وزن مولکولی متفاوت یافت شدند. در طرح پلاسمید سوژه‎های بیشتری نسبت به طرح مقاومت دارویی جدا شد. همه سویه‎های E.coli دارای یک پلاسمید 11.2 مگا دالتونی بودند. 50 سویه E.coli مورد بررسی 10 الگوی مقاومت نشان دادند و 25 طرح پلاسمیدی مشاهده شد. با استفـاده از آنزیم محدودالاثر Hind III, Hind II, EcoRI  در سویه‎هایی که طرح پلاسمیدی یک باندی داشتند در بعضی موارد، الگوی متفاوتی مشاهده شد. نتیجه‏گیری: در این مطالعه تعیین طرح پلاسمیدی (PPA) به همراه بررسی الگوی برشهای ایجاد شده بوسیله اندونوکلئازهای محدودالاثر (REA) نسبت به الگوی مقاومت دارویی و سروتایپینگ سویه‎های بیشتری را متمایز نمود.

مقدمه: حافظه فعال یک ظرفیت روانی است که پردازش و درک عناصر زبانی را ممکن می‏سازد. تاکنون پژوهشهای زیادی کاهش یا نقص مکانیزم‏های حافظه و به ویژه حافظه فعال را در اثر ضایعه مغزی نشان داده‏اند. در پژوهش حاضر، سعی شد ظرفیت حافظه فعال گروهی از بیماران با ضایعه مغزی نیمکره چپ با افراد عادی بزرگسال مقایسه شود. مواد و روشها: در تحقیق حاضر، تعداد ده نفر بیمار زبان پریش و ده نفر افراد عادی که از نظر سن، جنسیت و میزان تحصیلات با بیماران همتا شده بودند، به لحاظ حافظه فعال مورد مقایسه قرار گرفتند. دو نوع تکلیف مختلف در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. تکلیف اول که شامل کارتهای نوشتاری بود، وجه بینایی ـ شنیداری حافظه فعال را مورد سنجش قرار می‏داد. تکلیف دوم که شامل یک صفحه با چراغهای دیود پراکنده در آن بود، حافظه فعال بینایی ـ فضایی را ارزیابی می‏کرد.نتایج: نتایج نشان داد که در هر نوع تکلیف، زمانی که تعداد عناصر بازیابی افزایش می‏یافت تفاوت بین عملکرد بیماران زبان پریش و افراد عادی، معنی‏دار و به نفع افراد عادی بود.نتیجه‏گیری: با توجه به آنکه حافظه فعال، واسطه موقت نگه‏داری و پردازش در فرآیند‏های پیچیده‏ای همچون درک زبان می‏باشد، هرگونه نقص و کاهش در آن باید مورد تشخیص قرار گرفته و در برنامه‏ریزیهای درمانی برای بیماران آسیب دیده مغزی مانند بیماران زبان پریش در نظر گرفته شود همچنین نتایج تحقیق حاضر، مؤید افت شدید حافظه فعال در بیماران زبان پریش است.

مقدمه: پروسه لوله‏گذاری تراشه (لارنگوسکوپی و گذاشتن لوله در تراشه) جهت بیهوشی عمومی از نظر ایجاد تغییرات سیستم عصبی خودکار (Autonomic nervous system) از مراحل بحرانی بیهوشی محسوب می‏شود که می‏تواند با افزایش فشارخون و ضربان قلب همراه باشد. این تغییرات سوء، در بیماران و افرادی که سابقه بیماری قلبی و عروقی دارند می‏تواند باعث بروز عوارض و خطراتی نظیر ایسکمی میوکارد، دیس ریتمی‏های قلبی و حتی انفارکتوس میوکارد شود. با توجه به ضرورت کنترل این عوارض، در این تحقیق به بررسی و مقایسه اثرات لیدوکایین و وراپامیل به طور جداگانه و مخلوط این دو دارو در جلوگیری از تغییرات فشارخون و ضربان قلب در حین لوله‏‎گذاری تراشه پرداختیم. مواد و روشها: روش این تحقیق کارآزمایی بالینی تصادفی شدهRCT(Randomized Clinical Trial) می‏باشد. در این بررسی 100 بیمار که طبق طبقه بندی انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا با وضعیت جسمی کلاس یک(1) بین سنین 40-20 سال و کاندید عمل غیراورژانس بدون هیچ سابقه بیماری قلبی و فشارخون انتخاب شدند. بیماران به صورت تصادفی به چهار گروه 25 نفری تقسیم شدند که به گروه اول نرمال سالین، به گروه دوم وراپامیل 0.1 mg/kg به گروه سـوم لیدوکایین 1 mg/kg و به گروه چـهارم مخـلوط ایـن دو: لیـدوکایین  +1 mg/kgوراپامیل 0.1 mg/kg تزریق شد. فشارخون سیستول و دیاستول و تعداد ضربان قلب قبل از لوله‏گذاری تراشه و بلافاصله بعد از لوله‏گذاری و در زمانهای 3و 5 دقیقه بعد از لوله‏گذاری تراشه اندازه‏گیری و ثبت شد. نتایج: نتایج حاصله حاکی از آن است که لیدوکایین و وراپامیل هر دو در کنترل فشارخون سیستول و دیاستول و تعداد ضربان قلب به تنهایی موثر می‏باشند که البته اثر وراپامیل چشمگیرتر می‏باشد ولی مخلوط این دو دارو (لیدوکایین + وراپامیل) در کنترل فشارخون و تعداد ضربان قلب متعاقب لوله‏گذاری تراشه به طور واضح موثرتر از به کار بردن هر کدام از این داروها به تنهایی می‏باشد. نتیجه‏گیری: با توجه به نتایج فوق تزریق مخلوط لیدوکایین با دوز 1 mg/kg و وراپامیل با دوز 0.1 mg/kg دو دقیقه قبل از لوله‏گذاری تراشه جهت جلوگیری از افزایش فشارخون و تعداد ضربان قلب و اثرات سوء ناشی از آن هنگام لوله‏گذاری تراشه موثرترین روش می‏باشد.

مقدمه: در بین تمام بیماریها کمتر بیماری مانند سل در ابعاد مختلف انسان را رنج داده است. شیوع بیماری سل در استان کردستان مشخص نشده است. تعیین شیوع سل مشکل بوده و معمولا بر اساس شاخص‎های جهانی، منطقه‎ای و کشوری تخمین زده می‏شود که می‏تواند با میزان واقعی فاصله زیادی داشته باشد. این کار عمدتا جهت بررسی عملی مسایل ومشکلات تعیین شیوع سل در یکی از محلات حاشیه‎ای شهر سنندج صورت گرفت . مواد و روشها: از جمعیت منطقه 1531 نفر بعنوان نمونه انتخاب و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک وهمچنین اطلاعات مربوط به سلامتی و بیماری آنها جمع‎آوری گردید و افراد دارای علایم مشخص سل از نظر بالینی نیز معاینه شدند و از 24 نفرکه بعلت داشتن دو تا چند علامت از علایم سل مشکوک بودند در 2 روز متوالی نمونه خلط گرفته شد و با استفاده از روش مستقیم زیل نلسون از نظر وجود باسیل اسید فست مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج: جمع‎بندی اطلاعات پرسشنامه‎های مربوط به 1531 نفر در رابطه با علایم بالینی که معمولا در بیماران سلی وجود دارند، نشان داد که 38 نفر (2.5%) از سرفه بیش از 3 هفته، 67 نفر (4.4%) از عرق شبانه، 66 نفر (4.3%) از کاهش وزن و بی‏اشتهایی شکایت داشتند و 7 نفر (0.5%) دارای سوابقی مبنی بر داشتن خلط خونی بودند. در آزمایش نمونه‎های خلط 24 نفر که مجموعه‎ای از دو تا چند علامت از علایم فوق را داشتند 15 نمونه عمدتا بزاق بودند و نمونه‎های خلط یک نفر از نظر باسیل‎های اسید فست مثبت بود که می‎تواند نشانه شیوع سل ریوی اسمیر مثبت به میزان 65 در 100000 در منطقه مورد بررسی باشد.نتیجه‎گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که مجموعه کارکنان بهداشتی و دانشجویان و دانشگاهیان می‎توانند مجموعه خوبی برای کارهای تحقیقی مخصوصا تحقیقات در سیستم بهداشت و سلامت (HSR) باشند. نتایج اینکار شیوع سل ریوی اسمیر مثبت در منطقه را 65.3در صدهزار نشان داد که به میزان زیادی با برآوردهای شیوع سل ریوی اسمیر مثبت کشوری و بررسی انجام شده در شهرستان بیجار تفاوت دارد. از اینرو پیشنهاد می‎شود این بررسی در محله قبلی ولی با استفاده از تمام جمعیت تکرار شود تا نتایج این مطالعه را ارزیابی نماید که برای مطالعات بعدی در معیار های بزرگتر مفید خواهد بود.

مقدمه: بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به عنوان یکی از مراکزی که ایفاگر نقش مهم ارائه خدمات آموزشی و درمانی در سطح وسیع به افراد جامعه می‏باشند، شناخته شده‏اند. لذا شناخت نیازها و عوامل انگیزاننده پزشکان شاغل در این مراکز و در نهایت ارائه راهکارهایی جهت حضور مؤثر آنان در این بیمارستانها، گامی مهم در جهت افزایش کمی و کیفی خدمات آموزشی و درمانی می‏باشد. مواد و روشها: جهت انجام این تحقیق با استفاده از مدل هرزبرگ متغیرهای فرضیات انتخاب شدند. این متغیرها عبارتند از: میزان حقوق و دستمزد، امنیت شغلی، رفع نیازهای آموزشی و شرایط ارتقاء شغلی، احترام به پزشک از سوی مدیریت و سایر کارکنان و روابط متقابل پزشکان در بیمارستان. لازم به ذکر است که یکسری از این متغیرها به عنوان عوامل نگهدارنده فرد در شغل و یکسری به عنوان عوامل انگیزاننده معرفی شده‏اند. در این راستا پرسشنامه‏ای تهیه و بصورت تصادفی به 60 نفر از پزشکان هیئت علمی در دو مرکز لقمان حکیم و آیت ا طالقانی داده شد. نتایج: 48% از پزشکان عنوان کرده اند، که درآمد دریافتی حاصل از فعالیت در بیمارستان بین صفر تا 20% از هزینه های زندگی آنها را پوشش میدهد. همچنین به ترتیب 43% و 40% پزشکان بیان نموده اند که حضور مؤثر پزشکان در بیمارستان جهت انجام وظایف آموزشی و درمانی متوسط است. نتیجه‎گیری: بر اساس اطلاعات بدست آمده از 42 پرسشنامه دانشگاه و بیماستانهای وابسته به آن برای افزایش حضور تأثیرگذار و تعیین‏کننده پزشکان جهت انجام وظایف آموزشی و درمانی می‏بایست به برآوردن نیازهای پزشکان با استفاده از راهکارهایی از قبیل منطقی نمودن تعرفه خدمات درمانی، تأمین امنیت شغلی، پرداخت کارانه بر اساس شایستگی، رفع نیازهای آموزشی، شرایط ارتقاء شغلی و … توجه کافی مبذول گردد.

مقدمه: منحنی رشد به صورت گسترده‏ای به عنوان ابزاری عملی و مهم در جهت رسیدن به هدف بهداشت برای همه تلقی می‎شود. با اهمیت بودن این موضوع زمانی واضح‏تر خواهد شد که یادآوری کنیم، کاهش رشد در طی سالهای اول زندگی بر روی رشد کودک در بقیة زندگی تأثیرگذار است.مواد و روشها: این مطالعه توصیفی تحلیلی Cross- Sectional به منظور بررسی میانگین قد، وزن و دورسر و ترسیم منحنی رشد در کودکان زیر 3 سال شهر سنندج در پاییز 1378 انجام شد. 2090 نفر (1051 پسر و 1039 دختر) مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده‏ها با استفاده از نرم افزار SPSS win  انجام گرفت. نتایج: میانگین وزن پسران و دختران در هنگام تولد به ترتیب 3.3 و 3.2کیلوگرم، میانگین قد پسران و دختران در هنگام تولد به ترتیب 49.3و 48.4سانتی‏متر و میانگین دورسر پسران و دختران در هنگام تولد به ترتیب 34.8و 34.5سانتی‏متر بوده است. در سال دوم زندگی میانگین افزایش قد در دختران و پسران به ترتیب 9.8 و 10 سانتی‏متر، میانگین افزایش وزن به ترتیب 2.1و 2.5کیلوگرم و افزایش دور سر در هر دو جنس 2.5سانتی‏متر بوده است. در سال سوم زندگی میانگین افزایش وزن در دختران و پسران به ترتیب 1.9و 2.4کیلوگرم و میانگین افزایش قد به ترتیب 9.9 و 10.2سانتی متر بود.نتیجه‏گیری: اگرچه تغییرات قد و وزن کودکان کمتر از سه سال شهر سنندج کاملا منطبق با منحنی استاندارد NCHS نمی‏باشد ولی تشابهات با آن آنقدر زیاد است که در غیاب یک منحنی منطقه‏ای استفاده از منحنی بین‏المللی کاملا پاسخگو می‏باشد.

مقدمه: نقص طناب عصبی (Neural Tube Defect) یا NTD بخصوص Spina bifida و Anencephaly از عوامل مهم مرگ و میر در نوزادان و شیرخواران هستند. میزان بروز نقص طناب عصبی در مناطق مختلف دنیا کاملاً متفاوت است ولی برآورد می‏شود سالیانه بیش از 300.000نوزاد با نقص طناب عصبی بدنیا می‏آیند. این مطالعه با هدف تعیین میزان بروز و شناخت خصوصیات اپیدمیولوژیک موارد نقص طناب عصبی در بیمارستان بعثت سنندج انجام شد. مواد و روشها: جامعه آماری شامل کلیه نوزادان متولد شـده در بیمارستـان بعثت در سالهای 80-1377 بود. حجم نمونه شامل 14915 نوزاد بود تعداد 93 نوزاد مبتـلا به نقص طناب عصبی بـودند که در فاصـله سالـهای 80-1377 تشخیص داده شده بودند. نوع مطالعه مقطعی (cross sectional) بود. داده‏های بدست آمده وارد محیط نرم افزار آماری Spss win گردید و به کمک این نرم افزار، میزان بروز و آزمونهای آماری کای دو و ‏T-Test تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: بر اساس نتایج این مطالعه تعداد 93 مورد نقص طناب عصبی در سالهای 1377 الی 1380 در نوزادان متولد شده در بیمارستان بعثت تشخیص داده شد (تا پایان آذر ماه) در این مدت تعداد 14915 تولد زنده در این مرکز اتفاق افتاد و بر این اساس میزان بروز 6.23در هر 1000 تولد زنده را نشان داد. همچنین میزان بروز اسپاینا بیفیدا 1.94در هر 1000 تولد زنده و میزان بروز آننسفالی  1.87مورد در هر هزار تولد زنده بوده است. نتیجه‏گیری: بر اساس نتایج این مطالعه میزان بروز نقص طناب عصبی در نوزادان متولد شده در بیمارستان بعثت سنندج نسبت به سایر مناطق دنیا بسیار بالاتر است بنابراین لازم است مورد توجه جدی محققان قرار گیرد و مطالعات طولانی مدت و آینده نگر جهت بررسی علل آن انجام شود. بنابراین پیشنهاد می‏شود، یک مطالعه 5 ساله جهت تعیین میزان بروز و علل مرتبط به آن در سطح استان کردستان انجام شود.

مقدمه: امروزه حدود 600000 هیسترکتومی در هر سال در ایالت متحده انجام می‎شود و بعد از سزارین دومین عمل جراحی بزرگی است که انجام می‎گردد. از آنجا که هیسترکتومی بر ایجاد ناباروری و تصویر ذهنی از بدن مؤثر می‏باشد، عوارض جنسی متعاقب آن محتمل است. لذا، این مطالعه به منظور بررسی تأثیر هیسترکتومی در بروز اختلالات جنسی در بیمارستان بعثت سنندج انجام گردید. مواد و روشها: این مطالعه از نوع همگروهی تاریخی بود. جامعه آماری در این مطالعه شامل کلیه زنان همسـردار هیسترکتومی شـده متولد 1330 به بعد بـود که در بیمارستـان بعثت در سالهای 1378-1377 هیسترکتومی شده‎اند. تعدادی برابر از زنان همسردار هیسترکتومی نشده با روش نمونه‏گیری تصادفی بعنوان همگروه انتخاب گردیدند که مجموع آزمودنیها 88 نفر شد. تجزیه و تحلیل داده‏ها از طریق نرم‏افزار آماری SPSS win و با استفاده از فرمولهای آمار استنباطی، X2 و ضریب آماری RR) خطر نسبی) انجام گردید.نتایج: اطلاعات بدست آمده از این تحقیق نشان داد که هیسترکتومی باعث افزایش بروز اختلالات جنسی در زنان (P=0.023)، به صورت افزایش خشکی واژن (P=0.034)، انقباضات غیرارادی واژن (P=0.034)، ترس و پرهیز از مقاربت (P=0.022)، کاهش احساس لذت طی مقاربت و رسیدن به ارگاسم (0.037=p) می‏شود اما باعث کاهش یا افزایش میل جنسی، سردرد پس از مقاربت و درد حین مقاربت نمی‏شود (P>0.05) همچنین باعث ایجاد افسردگی، تحریک‏پذیری، اضطراب، وسواس و بیخوابی نمی‏گردد (P>0.05).نتیجه‏گیری: براساس نتایج حاصل از این مطالعه و مقایسه با سایر مطالعات در این زمینه، هیسترکتومی می‏تواند در بروز اختلالات جنسی مؤثر باشد و به نظر می‏رسد تأثیر هیسترکتومی در ایجاد مشکلات مذکور، خود تحت تأثیر عوامل روانی از قبیل حمایت فرد توسط اطرافیان باشد.