مطالعه تجارت درون صنعت برای کشورهایی که در جستجوی مزیت های نسبی واقعی هستند، با در نظر گرفتن شیوه و تکنولوژی تولید این کشورها، بسیار مهم و حیاتی است. ایران نیز در راه پیشرفت و توسعه روابط برون مرزی تجاری خود، نیازمند الگویی مناسب برای تولید و صادرات کالاها و همچنین واردات مواد و کالاهای مورد نیاز است. برای رسیدن به این هدف باید بتوانیم به خوبی مزیت های نسبی تجاری را در کشور شناسایی کرده و به تقویت آن بپردازیم. در این مقاله با استفاده از روش برآورد پویای GMM به بررسی میزان تاثیرات متغیرهای مدل هکشر ـ اوهلین ـ ساموئلسون بر تجارت درون صنعت ایران با کشورهای منطقه MENA در طی دوره 1386-1378 با استفاده از داده های ترکیبی می پردازیم. مطالعه انجام شده نشان می دهد که از میان متغیرهای مدل هکشر ـ اوهلین ـ ساموئلسون سرمایه انسانی کم ترین تاثیر را بر تجارت درون صنعت ایران با کشورهای منطقه MENA دارد و مزیت های نسبی تجارت درون صنعت ایران در اکثر موارد در طول زمان تغییر نکرده است.