مجله علوم جمهوری اسلامی ایران
سال:1388 | دوره:20 | شماره:2 |تعداد مقالات:8

کموکاینها و رسپتورهای کموکاینها تنوع زیادی را نشان می دهند و ممکن است مقاومت به بیماریهای عفونی را تحت تاثیر قرار دهند. حذف 32 باز در ناحیه orf ژن کموکاین رسپتور 5 منجر به تولید آنتی ژن ناقص می گردد؛ بطوریکه محصول تولیدی نمی تواند در سطح سلولهای هدف بیان گردد. واریانتهای حاوی حذف 32 باز کموکاین رسپتور 5 وظیفه خویش را به عنوان کو- رسپتور فعال برای ورود ویروس ایدز عمل نمی نمایند و لذا ویروس نمی تواند وارد بدن شود. این مساله باعث می شود پیشرفت بیماری نقص سندرم اکتسابی سیستم ایمنی (HIV) به تاخیر بیافتد. برای بررسی وضعیت ایرانیان جهت تعیین حضور یا عدم حضور موتاسیون حمایت کننده مورد نظر، این تحقیق طراحی و به انجام رسید. DNA ژنومی 190 فرد سالم با بکارگیری روش نمک اشباع استخراج شد و جهت تعیین فراوانی آللی و ژنوتایپی در ژن کموکاین رسپتور 5، با روش PCR اقدام شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که فراوانی آلل حاوی حذف 32 باز کموکاین رسپتور 5 به شکل هتروزیگوت در این مطالعه معادل 2.11 درصد (4 نفر) می باشد. شکل هموزیگوت برای آلل موتاسیون دار مشاهده نشد. بر اساس نتایج مطالعه حاضر، شاید بتوان بیان نمود که جمعیت ایرانی در مقایسه با جمعیت اروپایی مستعد آلودگی با ویروس ایدز هستند. برای تایید این فرضیه بررسی های بیشتری نیاز است که باید انجام پذیرد. (اصل مقاله به صورت متن کامل انگلیسی، در بخش انگلیسی قابل رویت است)

کمپلکس های 3-[{3-(3’-bromo phenyl)}-prop-2-enoyl-4-hydroxy-6-methyl-2H-chromen-2-one w با Cu(II)، Ni(II)، Fe(II)، Co(II) و (Mn(II سنتز شده و ساختار آنها با استفاده از تجزیه عنصری، طیفهای IR، و اندازه گیریهای هدایتی تعیین گردید. براساس این مطالعات، ساختار هندسی کمپلکس ها هشت وجهی از نوع [ML2(H2O)2] تعیین شد. فعالیت ضدمیکروبی تمام اجسام سنتز شده و داروهای استاندارد به صورت برون تن برعلیه چهار نوع باکتری و یک قارچ شامل دو باکتری گرم مثبت و دو باکتری گرم منفی و یک قارچ مورد آزمون قرار گرفت و نشان دهنده افزایش فعالیت در اثر کواوردینه شدن فلزات با لیگاندها می باشد. ولی اثر آنها در مقایسه با داروهای استاندارد متوسط می باشد. (اصل مقاله به صورت متن کامل انگلیسی، در بخش انگلیسی قابل رویت است)

تورمالینی شدن فراگیرترین نوع دگرسانی در کانسار تنگستن- (قلع) نظام آباد، غرب ایران مرکزی می باشد. این دگرسانی مراکز درجه حرارت بالای کانی زایی را معین نموده و همراه با کوارتز و کاسیتریت بخش های داخلی هاله دگرسانی را تشکیل می دهد. ترکیب تورمالین ها عمدتا در امتداد یا بین انواع دارای نقصان پروتون و عناصر قلیایی قرار می گیرد. تورمالین در سنگ میزبان کوارتزدیوریتی از نظر شیمیایی و نوری همگن بوده، ترکیب متمایل به شورلیت داشته و با نقصان Al در R3 مشخص می شود. تورمالین در رگه های گرمابی منطقه بندی ظریف شیمیایی و نوری نشان داده، ترکیب آن بیشتر متمایل به دراویتی با F کمتر و تغییرات Fe/(Fe+Mg) بیشتر نسبت به انواع موجود در میزبان کوارتزدیوریت مشخص می گردد. تغییرات این نسبت در تورمالین های گرمابی عمدتا بیشتر از انواع کوارتزدیوریتی است. تجزیه ایزوتوپی Rb-Sr و Sm-Nd واحدهای کوارتزدیوریتی کمپلکس بروجرد و تورمالین های رگه های گرمابی (3.24- تا (eNd-6.43  منشا غنی شده با نسبت Sm/Nd کمتر از منبع یکنواخت کندریتی (CHUR) را نشان می دهد. میزان 11.9) dO18 تا %13) کوارتزهای رگه های گرمابی بیانگر سیالات کانه زای ماگمایی بوده که مقادیر آنها بدلیل برهم کنش با سنگ های دگرگونی ناحیه ای افزایش یافته است. مقادیر dB11 تورمالین های رگه های گرمابی گستره نسبتا وسیعی داشته و در انتهای سبکتر محدوده ای که مشخص کننده پوسته قاره ای است، قرار می گیرد. (اصل مقاله به صورت متن کامل انگلیسی، در بخش انگلیسی قابل رویت است)

در بررسی تاریخ دگرشکلی حفظ شده در ماکل های کلسیت در بخش داخلی زاگرس نمونه های متعددی از کالک شیست های کمپلکس سرگز در منطقه فاریاب (جنوب شرقی ایران) انتخاب شده است. این نمونه ها در ارتباط با چین های خوابیده نسل اول و پهنه های برشی راندگی ها می باشند. پهنای ماکل در حد 1 mm تا 3.8 mm (تیپ نازک)، واتنش ماکل 5 تا %10، شدت ماکل بندی 24.8 تا 72.2 است. بر اساس فرضیه تعادل تنش اصطکاکی در پوسته بالایی مقادیر تنش تفاضلی محاسبه شده در حد 200 Mpas نشان می دهد ماکل بندی در اعماق 7km تا 8km رخ داده است. همچنین مورفولوژی ماکل نیز تعیین می کند. ماکل بندی در شرایط دمایی پایین (160 تا 230oC) توسعه یافته است. این نشان می دهد ماکل بندی در درجه حرارت پایین تر و عمق کمتر از رخساره شیست سبز رخ داده است. فابریک های محورC  کلسیت، الگوی درجه حرارت پایین بعد از تکتونیک (بعد از چین خوردگی نسل اول) را نشان می دهد. نتایج فابریک های محور C اثبات می کند که محور ماکزیمم فشارش در جهت NE-SW جهت گیری کرده است. بر اساس سن نمونه ها و زمان ماکل بندی مرتبط با چین خوردگی نسل اول و راندگی ها این جهت تنش فشارش ناحیه ای احتمالا در ارتباط با فرورانش مایل نئوتتیس زیر ایران مرکزی در تریاس میانی می باشد. تمام نتایج تایید می کند ماکل بندی بصورت یک واقعه دگرشکلی بعد از دگرگونی توسعه یافته است و ثابت می کند که کمپلکس سرگز در مدت فرورانش مایل نئوتتیس زیر ایران مرکزی بوسیله فرایند زیر راندگی به اعماق کمتر و درجه حرارت پایین تر جابجا شده است. (اصل مقاله به صورت متن کامل انگلیسی، در بخش انگلیسی قابل رویت است)

مجموعه کرتاسه فوقانی گنج یکی از مجموعه های کمربند افیولیتی جازموریان، در غرب گودال جازموریان قرار گرفته و از مجموعه افیولیتی کهنوج بوسیله سیستم گسلی شمالی- جنوبی جیرفت جدا میگردد. این مجموعه شامل گدازه های جریانی، گدازه های بالشی، سنگهای نفوذی اسیدی و رسوبی میباشد که به وسیله دایکهایی با روند شمال غرب- جنوب شرق مورد هجوم قرار گرفته اند. این مجموعه بعلت عدم حضور سنگهای نفوذی بخشهای پوسته ای و گوشته ای، مشابه یک توالی شاخص افیولیتی نیست. گدازه های بازالتی بالشی به صورت توده هایی به شکل غده ای تا لوله ای در اندازه های نرمال و مگا با سطوح دارای شکستگیهای قشر نانی یافت میشوند. آنها از سمت سطح به طرف داخل سه زون بافتی، شیشه ای؛ شیشه ای و بلورین؛ و تمام بلورین نشان میدهند. هر زون توسط بافتهای متفاوت و تجمع گوناگونی از بلاژیوکلاز±الیوین±پیروکسن+اپاک مشخص میگردند. سطح بیرونی شیشه ای بالشیها عمدتا شامل یک یا ندرتا چند پوسته میباشد: سیدروملان؛ تاکیلیت سیاه؛ و تاکیلیت با حفرات کشیده. بر اساس دیاگرامهای Nb/Y مقابل Zr/TiO2 و SiO2 مقابل  Nb/Yگدازه های بالشی مجموعه گنج بترتیب در محدوده بازالت و ساب- آلکالین ترسیم میگردند. پایین بودن نسبی نسبتهای عناصر فرعی غیرمتحرک از دیگر شواهد طبیعت تولئیتی آنها میباشد. فقدان آنومالی مشخص Eu در الگوی نرمالیز شده عناصر نادر خاکی، مبین تفریق کم اهمیت پلاژیوکلاز و یا شرایط اکسیدان ماگماست. آنها شبیه به بازالتهای تحولی که مابین MORB غنی شده و OIB قرار میگیرد و بعضی BABB هستند. اگر چه غنی شدگی عناصر ناسازگار؛ تهی شدگی Nb و نسبتهای پایین (0.94-1.81) La/Nb از مشخصه BABB است. آنها حاصل از 15 تا 30 درصد ذوب بخشی پلاژیوکلاز لرزولیت می باشند، که از طریق تفریق کنترل شده الیوین، اسپینل و کلینوپیروکسن تشکیل شده اند. (اصل مقاله به صورت متن کامل انگلیسی، در بخش انگلیسی قابل رویت است)

در این مقاله زیر خمینه های (فضاگون) فضا شکل های شبه ریمانی که -u نافی هستند مطالعه می شود. پس از آن زیر خمینه های فضاگون تماما نیم- نافی در فضای شبه اقلیدسی تعریف شده و این مفهوم به نافی بودن ارتباط داده می شود. هم چنین تمام نیم- نافی بودن زیر خمینه های فضاگون واقع در شبه کره یا شبه هذلولوی یا مخروط نوری مشخص شود. یک زیر خمینه شبه ریمانی M در `M (یک خمینه شبه ریمانی، -u نافی نامیده می شود چنانچه عملگر شکل M در امتداد u Î c^(M) به صورت S=l idTM، برای یک lÎC¥(M)، باشد. یک زیر خمینه فضاگون تماما نیم- نافی، زیر خمینه فضا گونی است که برای آن بیضی خمیدگی در هر نقطه بجز احتمالا در نقاطی منفرد به یک قطعه خط تباهیده شود. فرض کنیم Mn یک زیرخمینه (فروبرده شده) فضاگون در n³2, Rpn+m باشد، آن گاه M تماما نیم- نافی است و CxÕ, BxÕ (دوبردار عمودی خاص) برای هر زیر فضاهای دوبعدی Õ Ì TxM و همه نقاط (به استثنای منفردها) M، در یک امتدادند اگر و تنها اگر میدان های عمودی موضعی مستقل خطی un+1,…,un+m-1 تعریف شده در هر نقطه M که نافی نیست، وجود داشته باشد چنان که M در آن نقاط -ua نافی باشد، n+1 £ a £ n+m-1. (اصل مقاله به صورت متن کامل انگلیسی، در بخش انگلیسی قابل رویت است)

فرض کنید p≥1 و (wn) دنباله ای با درایه های نامنفی باشد. اگر T=(tn,k)≥0 عملگر ماتریسی باشد ║T║p,w عبارتست از اینفیمم Uهایی که در نامساوی زیر صدق می کنند: (S¥n=1wn(S¥k=1tn,kak)p)1/p£U(S¥k=1wkapk)1/p که در آن (an) Î lp (w). هدف ما در این مقاله به دست آوردن بهترین کران بالا برای نرم عملگر T به عنوان یک عملگر روی فضاهای دنباله ای وزن دار lp(w), d(w,p) و e(w,¥) می باشد. ما این مساله را برای عملگرهای ماتریسی معینی مثل نورلوند و میانگین وزن دار و سیزارو و کاپسن بررسی کرده ایم. این مساله توسط تعدادی از مولفین مانند بنت، جیمسون و مولف اول روی فضاهای دنباله ای lp و فضاهای دنباله ای وزن دار برای تعدادی از عملگرهای ماتریسی بررسی شده است. همچنین این مقاله تعمیمی از کارهای انجام شده در مقاله توسط چنگ- پاو چن، دا- چین لو؛ زونگ- ای او است. (اصل مقاله به صورت متن کامل انگلیسی، در بخش انگلیسی قابل رویت است)

در این تحقیق از هامیلتونی موثر و مدل کوارک استفاده شده است. آهنگ واپاشی های ماده- پادماده کوارک b مورد استفاده قرار گرفته است. تئوری هامیلتونی موثر شرح و از آن برای محاسبه آهنگ واپاشی های عملگرهای جریان- جریان (Q1,2)، پنگوئن (Q3,…,6)، دوقطبی مغناطیسی (Q8) و پنگوئن الکتروضعیف (Q7,…,10) استفاده شده است. ساختار پنگوئن گلئونی هادرونی واپاشی های کوارک b ® qkg ® qkqiq`j, b، بواسطه ضرایب ویلسون هامیلتونی موثر مورد مطالعه قرار گرفته است. نسبت تناسب واپاشی های کوارک q`j Î {`u,`c}, qk Î {d,s}, qi Î {u,c}, b ® qiqkq`j, b، در حالت شاخه ای، هامیلتونی موثر، هامیلتونی موثر شامل پنگوئن الکتروضعیف، هامیلتونی موثر دوقطبی مغناطیسی و هامیلتونی موثر شامل پنگوئن الکتروضعیف و دوقطبی مغناطیسی محاسبه شده است. نشان داده شده است که سهم پنگوئن الکتروضعیف و دوقطبی مغناطیسی در واپاشی های کوارک b کوچک می باشد و عملگرهای جریان- جریان غالب می باشند. (اصل مقاله به صورت متن کامل انگلیسی، در بخش انگلیسی قابل رویت است)