مجله تحقیقات علوم پزشکی زاهدان (طبیب شرق)
سال:1386 | دوره:9 | شماره:1 |تعداد مقالات:14

زمینه و هدف: اختلالات دید دو چشمی از شایع ترین اختلالات بینایی می باشد که با علایم متعددی مانند سردرد، استنوپی، چشم درد و دوبینی گذرا همراه است. به دلیل شیوع بالای این اختلال یک معاینه منظم یا برنامه غربالگری بینایی با استفاده از تست هایی مانند ارزیابی نقطه نزدیک تقارب جهت بررسی این اختلالات لازم است. هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین مقدار نقطه نزدیک تقارب با مشکلات دید دو چشمی نزدیک می باشد.مواد و روش کار: در این مطالعه مقطعی تعداد 124 نفر از دانشجویان رشته های مختلف دانشکده پیراپزشکی و بهداشت دانشگاه علوم پزشکی مشهد به صورت تصادفی ساده انتخاب و در فاصله زمانی دی ماه 1384 تا تیرماه 1385 مورد بررسی قرار گرفتند. افراد بر اساس گزارش خود به دو گروه علامت دار و بدون علامت از نظر دید دوچشمی تقسیم شدند. تیزبینی با چارت اسنلن، عیوب انکساری به روش رتینوسکوپی (و در صورت لزوم با استفاده از داروی سیکلوپنتولات 1 درصد) و نقطه نزدیک تقارب با استفاده از یک حرف E با اندازه 6.9 از چارت اسنلن کوچک شده تعیین شد. داده ها در نرم افزار SPSS.13 و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی (آزمون من ویتنی و منحنی ROC) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: از 124 فرد شرکت کننده %60 (75 نفر) دختر و %40 (49 نفر) پسر بودند. در این مطالعه 82 نفر (%61.1) بدون علامت و 42 نفر (%33.9) نفر علامت دار بودند و متوسط میزان نقطه نزدیک تقارب در گروه بدون علامت 8.4±3.95 و در گروه علامت دار 11.7±5.01 سانتی متر بود. آزمون غیر پارامتری من ویتنی اختلاف معنی داری بین نقطه نزدیک تقارب در افراد علامت دار و بدون علامت نشان داد (P<0.001). به منظور یافتن نقطه ای از نقطه نزدیک تقارب از منحنی ROC استفاده شد که نقطه برش معادل 9.5 سانتیمتر بدست آمد.نتیجه گیری: با توجه به شیوع اختلالات دید دوچشمی بویژه در دانشجویان، ارزیابی این فاکتور نقش مهمی در شناسایی افراد علامت دار خواهد داشت. بنابراین پیشنهاد می شود که نقطه نزدیک تقارب بویژه در افرادی که مدت زمان طولانی تری مشغول کار با دید نزدیک هستند، حتما ارزیابی شود. در غربالگری اختلالات دید دوچشمی نقطه برش 9.5 سانتی متر برای نقطه نزدیک تقارب توصیه می شود.

زمینه و هدف: روی (Zn) یک عنصر کمیاب ضروری است و به داشتن خواص آنتی اکسیدانی معروف شده است. برخی از مطالعات اپیدمیولوژیکی اثر حفاظتی روی را در پراکسیداسیون لیپیدها تایید نموده اند. ولی مکانیسم آن روشن نیست. این مطالعه به منظور ارزیابی ارتباط بین غلظت روی در پلاسما با قابلیت اکسید پذیری لیپیدهای پلاسمایی طراحی و اجرا شده است.مواد و روش کار: این مطالعه توصیفی در سال 1385 در بخشی بیوشیمی دانشگاه علوم پزشکی یزد در 100 نفر مرد سالم (با میانگین سنی 36.8±10.3 سال) انجام و غلظت پلاسمایی روی، لیپیدها، بیلی روبین، اسید اوریک، آلبومین و مالون دی آلدئید (MDA) در شرایط ناشتا تعیین و قابلیت اکسید پذیری لیپیدها ارزیابی شد. پراکسیداسیون لیپیدها با پیگیری تشکیل ترکیبات حاصل از اکسیداسیون لیپیدها در پلاسمای 60 برابر رقیق شده و پس از اضافه نمودن مس به میزان 60 میکرومولار بررسی و مقدار MDA به روش تیوباربیتوریک تعیین شد. از برنامه نرم افزاری SPSS.11.5 و آزمون همبستگی پیرسون برای ارزیابی نتایج استفاده شد.یافته ها: ارتباط معنی داری بین زمان تاخیر اکسیداسیون (Lag-time) (104±33 دقیقه) و سطح پلاسمایی روی (128.76±108.33 میکروگرم بر دسی لیتر) مشاهده شد (P=0.024 و r=0.24)، ولی بین سایر پارامترهای اکسیداسیون لیپیدها و MDA با سطح پلاسمایی روی ارتباط معنی داری دیده نشد.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از آن است که روی در غلظتهای بالاتر پلاسمایی باعث مقداری تاخیر در شروع اکسیداسیون لیپیدها می شود ولی سطح پلاسمایی روی تاثیری در میزان اکسیداسیون نهایی لیپیدها ندارد. به نظر می رسد که غلظت بالاتر روی با آنتی اکسیدان های طبیعی پلاسما همکاری نموده و یا در تشکیل مجموعه اکسید کننده فعال بوسیله مس تداخل ایجاد می کند و با ایجاد تاخیر در آن، شروع اکسیداسیون لیپیدها را کند می نماید.

زمینه و هدف: در سال های اخیر آندوسکوپی اطفال نقش مهمی را در یافتن علل دل درد مزمن ایفا نموده است. این پژوهش به منظور مطالعه نقش آندوسکوپی فوقانی همراه با بیوپسی در ارزیابی دل درد مزمن کودکان انجام شده است.مواد و روش کار: این مطالعه توصیفی در فاصله سال های 86-1384 در شهر زاهدان انجام گردید و 80 کودک مراجعه کننده به بیمارستان علی ابن ابی طالب زاهدان که از دل درد مزمن رنج می بردند در این مطالعه وارد شدند. در این کودکان، دل درد بصورت داشتن حداقل سه حمله دل درد طی یک دوره 3 ماهه یا بیشتر همراه با تداخل در فعالیت روزانه کودک تعریف شد. از کودکان و والدین آنها شرح حال دقیق گرفته شد و معاینه فیزیکی انجام گردید. پس از اخذ رضایت نامه تمام افراد آزادانه در مطالعه شرکت داده شدند. آندوسکوپی فوقانی صورت پذیرفت و نمونه ها در فرمالین فیکس و به آزمایشگاه آسیب شناسی بیمارستان ارسال شد تا رنگ آمیزی های لازم انجام شود. سپس داده ها جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS پردازش گردید.یافته ها: از 80 بیمار مورد مطالعه 58 مورد دچار گاستریت (%72.5) بودند که از این تعداد 22 مورد گاسترودئودنیت همراه هلیکوباکترپیلوری، 13 مورد ازوفاگوگاستریت و 23 مورد گاستریت مزمن غیر اختصاصی داشتند. همچنین اوزوفاژیت به تنهایی در 14 مورد (%17.5) مشخص گردید. سلیاک در 5 مورد و نتایج نرمال در 3 مورد یافت شد. بیشترین علامت همراه در این کودکان دل درد شبانه (%52) بود و بیشترین محل دل درد در ناحیه اپیگاستر ذکر شد (%56).نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که در موارد تداوم دل درد در کودکان و همراه بودن با علایمی چون استفراغ و دل درد شبانه آندوسکوپی فوقانی می تواند نقش مهمی در یافتن علت دل درد ایفا نماید.

زمینه و هدف: اپی زیاتومی یکی از عوامل موثر در ایجاد عوارض کوتاه مدت و طولانی مدت پس از زایمان است. تاخیر در بهبود می تواند طول دوره درد را افزایش دهد. امروزه توجه بر عوارض مادری ناشی از آسیب پرینه، در جهت بهبود کیفیت تشخیص و درمان متمرکز شده است. در این راستا این پژوهش با هدف تعیین اثر سرما درمانی در بهبود و شدت درد پرینه انجام شده است.مواد و روش کار: در این کارآزمایی بالینی 121 زن نخست زا که از مهر تا بهمن ماه 1384 به بیمارستان حضرت ام البنین (س) مشهد جهت زایمان مراجعه کرده بودند، با معیارهای ورود به مطالعه، به روش تخصیص تصادفی در سه گروه (کنترل، بسته یخ، نوار حاوی ژل خنک کننده) قرار گرفتند. بهبود زخم با مقیاس ریدا و شدت درد پرینه با مقیاس عددی درجه ای، طی 4 ساعت اول و روزهای اول، دوم، پنجم و دهم و رضایت از درمان در روز دهم مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات توسط آزمون های مجذور کای، کروسکال والیس و جانکهیر ترپسترا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: سه گروه از نظر بهبود زخم در روزهای دوم (P<0.001)، پنجم (P<0.001) و دهم (P<0.001)، و از نظر شدت درد طی 4 ساعت اول (P=0.003) و روزهای دوم (P=0.004) و دهم (P=0.044)، و رضایت از درمان (P<0.001)، به نفع نوار حاوی ژل تفاوت آماری معنی دار داشتند.نتیجه گیری: استفاده از نوار حاوی ژل خنک کننده در کاهش عوارض پرینه بعد از اپی زیاتومی موثر است. لذا می تواند به عنوان روش درمانی مکمل در جهت افزایش کیفیت خدمات بالینی نیز مطرح و گامی در جهت ارتقا سطح سلامت و رضایتمندی زنان در جامعه باشد.

زمینه و هدف: تشنج از اختلالات شایع نورولوژیک است و هر سال بر تعداد بیمارانی که این تشخیص را دریافت می کنند اضافه می شود. شیوع اختلالات روانپزشکی در این بیماران، با توجه به نقشی که می تواند روی کیفیت زندگی آنها داشته باشد حایز اهمیت است. خصوصا که میزان خودکشی و خودکشی منجر به فوت نیز در این بیماران نسبت به جمعیت عادی بالاتر است. در این مطالعه تلاش شده است تا با استفاده از ابزاری مناسب (SCL-90-R) به بررسی نیمرخ روانی و بطور کلی وضعیت سلامت روانی بیماران دچار اختلال تشنجی مزمن بپردازیم.مواد و روش کار: مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی است و در سال 1383 در مراکز درمان صرع دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر روی چهل نفر از بیماران دچار صرع مزمن ژنرالیزه ایدیوپاتیک و چهل نفر گروه شاهد انجام گرفته است. ابزار سنجش وضعیت روانی، پرسشنامه SCL-90-R است که به ارزیابی علایم روانشناختی بیماران می پردازد.یافته ها: در این مطالعه %18 بیماران زن و %82 مرد بودند و میانگین سنی 28.1 سال بوده است. میانگین نمره گروه مورد و شاهد در شکایات جسمانی به ترتیب 1.65 در مقابل 0.083 در مورد علایم و سواسی جبری 1.79 در مقابل منفی 1.39 در مورد حساسیت در روابط بین فردی 1.61 در مقابل منفی 1.24 در افسردگی 2.01 در مقابل 1.56 و در اضطراب 1.82 در مقابل 1.24 بود که این تفاوت در همه موارد فوق معنی دار بود (P<0.05) نمره کل اختلال روانی در گروه مورد 16.47 و در گروه شاهد 12.21 بود که تفاوت این دو نیز معنی دار بوده است.نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می دهد که وضعیت روانی در بیماران مبتلا به صرع نسبت به گروه شاهد نامطلوب تر بوده و خصوصا علایم افسردگی، اضطراب، وسواسی جبری، شکایات جسمانی و مشکلات در روابط بین فردی در این بیماران شیوع بالاتری از جمعیت عادی دارد.

زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از شایعترین علل مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان محسوب می شود. تلاش در جهت شناسایی عوامل خطرساز این سرطان به طور گسترده ای ادامه دارد. یکی از موارد بررسی تاثیر غلظت لیپیدهای سرم در بروز سرطان پستان است که مطالعات مختلف در این زمینه هنوز به نتیجه قطعی دست نیافته اند. این مطالعه به مقایسه میانگین غلظت لیپیدهای سرم در بیماران مبتلا به سرطان پستان و گروه شاهد می پردازد.مواد و روش کار: این مطالعه به صورت مورد – شاهدی در بخش رادیوتراپی – انکولوژی بیمارستان حضرت سیدالشهدا اصفهان و طی شش ماهه اول سال 1384 انجام گرفت. غلظت لیپیدهای سرم در حالت ناشتا در 32 بیمار مبتلا به سرطان پستان و 64 نفر افراد گروه شاهد که معاینه فیزیکی طبیعی و ماموگرافی منفی جهت رد سرطان پستان داشتند، اندازه گیری و سپس یافته ها با روش independent T-test و توسط نرم افزار (version 11.5) SPSS مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.یافته ها: میانگین غلظت تری گلیسرید و کلسترول تام سرم بین دو گروه مورد و شاهد تفاوت معنی دار آماری نشان داد (به ترتیب P=0.003 و P=0.035). ولی از نظر غلظت کلسترول موجود در لیپوپروتئین های با چگالی پایین (LDL-C) لیپوپروتئین های با چگالی بالا (HDL-C) اختلاف معنی دار نبود (به ترتیب P=0.287 و P=0.569).نتیجه گیری: در این مطالعه میانگین غلظت تری گلیسرید و کلسترول تام سرم در بیماران مبتلا به سرطان پستان بالاتر از گروه شاهد بود. لذا مطالعات بیشتر در مورد ارتباط غلظت لیپیدهای سرم با بروز سرطان پستان و اندازه گیری این لیپیدها در بیماران در معرض خطر توصیه می گردد.

زمینه و هدف: در سیر تغییرات نئوپلازی پوست همراه با رخدادهای ویژه مورفولوژیک سلولهای سرطانی، ترکیبات سطح سلول و ماتریکس خارج سلولی نیز تغییر می یابند. این تغییرات در بسیاری موارد پیش سازهای مناسبی برای تهاجم سلول های سرطانی به لایه های زیرین و متاستازهای دور دست می باشند. مطالعات جدید تغییر الگوی واکنش سلولهای سرطانی به لکتین ها را به عنوان ابزاری برای شناسایی مولکولهای سطحی سلول نشان داده است. هدف از این مطالعه شناسایی قندهای انتهایی دی گالاکتوز و گالاکتوز / ان – استیل گالاکتوز آمین در کارسینومهای سلول بازال و سنگفرشی پوست بود.مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی بلوک های پارافینی 20 بیمار با تشخیص کارسینوم سلول سنگفرشی (10 بیمار) و کارسینوم سلول بازال (10 بیمار) از بایگانی بخش آسیب شناسی بیمارستان خاتم الانبیا زاهدان انتخاب شدند. پس از مطالعه لام های هماتوکسیلن و ائوزین این بیماران و تایید تشخیص های قبلی، از هر بلوک بافتی 4 برش با ضخامت 6-5 میکرومتر تهیه و با روش لکتین هیستوشیمی PNA/Alcian blue pH=2.5 و WGA/Alcian blue pH=2.5 رنگ آمیزی شدند. آنگاه برش ها به صورت Blind توسط دو نفر از همکاران از نظر وجود قندهای انتهایی فوق در سلول و ماتریکس خارج سلولی مورد مطالعه قرار گرفته و گزارشات بافتی آنها تهیه گردید.نتایج: وجود رسوب قهوه ای رنگ در سلول و ماتریکس خارج سلولی به عنوان پاسخ مثبت در لام در نظر گرفته شد. نتایج این مطالعه حضور دی ساکارید گالاکتوز / ان استیل گالاکتوزامین را در سلولهای نئوپلاستیک پوست در کارسینوم سلول سنگفرشی با لکتین PNA نشان داد. در این نوع بدخیمی هسته سلول ها به لکتین پاسخی نداد. هم چنین نتیجه واکنش برای قند دی گالاکتوز با لکتین WGA در این نوع بدخیمی منفی ارزیابی شد. در حالی که در کارسینوم سلول های بازال حضور قند انتهایی دی گالاکتوز در سلولهای ردیف قاعده ای و بافت همبندی زیر پوشش اپیدرم ملاحظه شد. سلول های پوششی در کاسینوم سنگفرشی به این لکتین پاسخی ندادند.نتیجه گیری: به نظر می رسد در سیر تغییرات نئوپلازی در کارسینومای پوست الگوی متفاوتی از تغییرات قندهای انتهایی سطح سلول وجود دارد.

زمینه و هدف: هدف این مطالعه ارزیابی راندمان حذف کادمیوم از محیط های آبی (آب و فاضلابهای صنعتی) از طریق فرآیند الکتروکواگولاسیون با استفاده از الکترودهای آلومینیومی بود.مواد و روش کار: این بررسی یک مطالعه تجربی در مقیاس آزمایشگاهی است که بصورت پایلوت اجرا گردید. مخزن شیشه ای به حجم 1.87 لیتر (حجم موثر یک لیتر) و حاوی چهار الکترود صفحه ای آلومینیومی جهت انجام این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت. الکترودها به روش دو قطبی به یک منبع تغذیه (جهت تبدیل جریان برق متناوب به مستقیم) متصل شدند. در ابتدا مخزن با فاضلاب سنتتیک حاوی فلز سنگین کادمیوم در غلظت های اولیه 5، 50 و 500 میلی گرم در لیتر پر می شد و سپس عملیات واکنش آغاز می شد. درصد حذف یون کادمیوم در مقادیر pH برابر 3، 7 و 10 و در گستره پتانسیل الکتریکی 20، 30 و 40 ولت در زمانهای واکنش 20، 40 و 60 دقیقه تعیین شد.یافته ها: نتایج حاصله از انجام آزمایشات حاکی از آن است که بالاترین راندمان حذف یون کادمیوم در pH برابر 10 و اختلاف پتانسیل 40 ولت حاصل شد. از طرفی نتایج حاصله نشان داد که با افزایش غلظت یون کادمیوم زمان مورد نیاز برای دستیابی به راندمان حذف مناسب نیز بایستی افزایش یابد.نتیجه گیری: در مجموع مشخص شد که فرآیند الکتروکواگولاسیون با استفاده از الکترودهای آلومینیومی روشی مناسب و مطمئن جهت تصفیه پسابهای حاوی فلز سنگین کادمیوم است و با توجه به راندمان بالای حذف می توان پساب خروجی را با اطمینان در محیط تخلیه نمود.

آدرنوکورتیکال نئوپلاسم، یک تومور نادر در کودکان است که از لحاظ مشخصات کلینیکی از تومورهای مشابه در بالغین، متفاوت می باشد. در گذشته به عنوان یک بیماری با پیش آگهی بسیار بد تلقی می شد، اما بررسیها نشان می دهد که پیش آگهی این تومورها به اندازه ای که قبلا تصور می کردند، بد نیست. در غیاب متاستاز به سایر نقاط افتراق تومورهای خوش خیم آدرنال از بدخیم میسر نمی باشد. میزان بقا بیماران، وابسته به سن است. بطوریکه در بیماران کوچکتر از 5 سال میزان بقا بطور قابل توجهی بالاتر می رود. استفاده از مطالعات تصویرنگاری بخصوص CT Scan MRI بررسی کودکان مبتلا به بلوغ زودرس یا سندرم کوشینگ را آسان تر نموده است. اما به هر حال تلفیقی از مطالعات تصویرنگاری و علایم کلینیکی جهت تشخیص لازم است.معرفی مورد: در این مطالعه شیرخوار 4.5 ماهه ای معرفی می گردد که، با ادم منتشر بدن مراجعه نمود و با تشخیص احتمالی آدرنوکورتیکال نئوپلاسم تحت عمل جراحی آدرنالکتومی سمت چپ قرار گرفت و در بیوپسی نمونه بدست آمده در حین عمل کارسینوم آدرنوکورتیکال تایید شد.