زمینه و هدف: بیماری دیابت نوع 2 شایع ترین بیماری متابولیکی بوده که عوامل محیطی و ژنتیکی در بروز آن نقش دارند. علت این بیماری عدم کارایی ترشح و عمل انسولین می باشد و در واقع چنین به نظر می رسد که دیابت نوع 2 آخرین مرحله سیر مقاومت به انسولین است. مقاومت به انسولین یک وضعیت پاتولوژیک است که سلول های هدف به ویژه سلول های بافت چربی و عضلانی نسبت به مقدار نرمال انسولین خون کاهش پاسخ دارند. در میان ژنهای کاندید، پروتئین تیروزین فسفاتاز - (PTP1B)B1 که مهارکننده مسیر سیگنالینگ انسولین و لپتین می باشد، یکی از ژنهای مهم میباشد. هدف این تحقیق بررسی ارتباط پلی مورفیسم 3’UTR(1484insG) از ژن PTPI1B با بیماری دیابت نوع 2، مقاومت به انسولین و فاکتورهای بیوشیمیایی مرتبط با آن و چاقی می باشد.روش کار: مطالعه بر روی 264 فرد با گلوکز ناشتای نرمال و 71 فرد مبتلا به دیابت نوع 2 از یک جمعیت شهری تهران انجام شد، ابتدا اطلاعات تن سنجی و دموگرافیک کلیه داوطلبین گردآوری شده و سپس تست تحمل گلوکز با 75 گرم گلوکز خوراکی بر روی تمامی افراد غیردیابتی انجام پذیرفت. پس از اخذ نمونه و انجام آزمایشات بیوشیمیایی، بر اساس معیار سازمان بهداشت جهانی (WHO)، افراد غیردیابتی و دیابتی نوع 2 شناسایی شدند. میزان مقاومت به انسولین بر اساس معیار HOMA-IR محاسبه گردید. برای شناسایی این پلی مورفیسم تکنیک PCR-RFLP انجام شد.نتایج: در این مطالعه فراوانی اللی پلی مورفیسم 1484insG در بین افراد غیردیابتی و بیماران دیابتی نوع 2، به ترتیب %3.8 و %6.3 می باشد (p=0.192). در این تحقیق افراد غیردیابتیک دارای این پلی مورفیسم مقادیر بالاتری را در مورد فاکتورهای شاخص توده بدنی (p=0.01)، کلسترول (p=0.07)، فشار خون دیاستولیک (p=0.002) و شاخص (p=0.04) HOMA-IR در مقایسه با افراد با الل طبیعی، نشان داده اند. شیوع مقاومت به انسولین (HOMA-IR>2.357) در افراد غیردیابتی دارای این پلی مورفیسم، تفاوت معنی داری را در مقایسه با الل طبیعی نشان داد (p<0.05) (%24.8, %57.2). در بیماران دیابتی نوع 2 دارای این پلی مورفیسم، تنها فاکتورهای انسولین (p=0.054) و شاخص عملکرد سلول های بتا (p=0.04) (HOMA-B) تفاوت معنی داری را در مقایسه با افراد دیابتی الل طبیعی نشان داده اند. فاکتورهای تری گلیسیرید، فشارخون سیستولیک، شاخص عملکرد سلولهای بتا، کلسترول بد (LDL)، انسولین و گلوکز ناشتا و تست تحمل گلوکز تفاوت معنی داری را در بین دو گروه افراد غیردیابتی نشان نداد. بررسی ها به تفکیک جنس در بین دو گروه افراد نیز تفاوت معنی داری را شاخص توده بدنی (p=0.025)، فشار خون سیستولیک (p=0.046) و دور باسن (p=0.019) زنهای غیردیابتی دارای این پلی مورفیسم در مقایسه با الل طبیعی نشان می دهد، در صورتی که این تفاوت در مردها فقط در مورد فشار خون سیستولیک، معنی دار می باشد (p=0.039).نتیجه گیری: افرادی که ناقل 3’UTR (1484insG) از ژن PTP1B هستند، افراد هیپرانسولینمیک می باشند و افزایش معنی داری در بعضی فاکتورهای بیوشیمیایی مرتبط با سندروم متابولیک نشان می دهند. نتایج این مطالعه، شواهدی را فراهم می سازد که پلی مورفیسم 3’UTR (1484insG) در جمعیت ایرانی با مقاومت به انسولین ارتباط دارد و احتمال دارد که در سوق دادن افراد به سمت بیماری دیابت نوع 2 و سندرم متابولیک نقش داشته باشد. جهت شناسایی نقش بیشتر این پلی مورفیسم، بررسی آن در یک جمعیت بزرگتر کمک شایان توجهی خواهد نمود.