چکیده فارسی:در این مقاله، به بررسی امکان تاسیس علم اقتصاد، در هر جامعه ای مانند ایران می پردازیم. برای رسیدن به این هدف، شرایطی را بررسی می کنیم که باید، به طور کلی، برای تاسیس علم اقتصاد، به مثابه علمی اجتماعی، وجود داشته باشد. برای روشن شدن موضوع، نخست به نقد هایک بر اقتصاد نئوکلاسیک و برنامه ریزی سوسیالیستی می پردازیم تا نشان دهیم امتناع یا امکان علم اقتصاد، در مساله ای ریشه دارد که آن را مساله اصلی علم اقتصاد می نامیم. حل این مساله، در گرو حل پارادوکس نهادگرایی است. برای حل این پارادوکس، به نقد سرل بر نهادگرایی می پردازیم تا تفاوت قواعد تقویمی و تنظیمی را دریابیم. گام بعدی بررسی مساله معیار در پیروی از یک قاعده، با بهره گیری از فلسفه ویتگنشتاین است. در پایان، با توجه به تفکیک دانش از اطلاعات و قاعده از قانون به این نتیجه می رسیم که حل مساله اصلی علم اقتصاد و در پی آن، امکان تاسیس علم اقتصاد، در گرو زبانی است که به واسطه آن بتوان به شکل پیشینی، نظم نهادی را به مثابه واقعیت اقتصادی بازنمایی کرد. برای انجام این کار، تغییر روش از اثباتی به فرارونده اجتناب ناپذیر است.
چکیده عربی:بحثنا فی هذه المقالة امکانیة تأسیس علم الاقتصاد فی ای مجتمع من المجتمعات البشریة مثل ایران و من أجل الوصول إلی هذا الهدف یجب ان تکون هناک دراسة لشرائط و تکون هذه الشرائط ضروریة فی تأسیس علم الاقتصاد بعنوان انه علم من العلوم الاجتماعیة فی البدایة قمنا بنقد و تحلیل لهایک فی موضوعاته الاقتصاد الکلاسیکی الجدید والمخطط الاشتراکی له حتی یتبین اماکنیة او امتناع علم الاقتصاد المسئلة المهمة فی علم الاقتصاد والتی لها جذور عمیقة هی انه هناک تناقض و لا یتم حل هذا التناقض الا بالاعتماد علی الحل المؤسساتی فمن أجل حل هذا التناقض قمنا بنقد سرل نقدا مؤسساتی حتی یتم التحقیق فی الفرق بین القواعد التنظیمیة والقواعد التقویمیة. الخطوة التالیة تم دراسة المعیار الذی علی اساسه یکون الانقیاد والامتثال لقاعدة ما و ذلک من خلال الاستفادة من فلسفة انشتاین. و فی النهایة و مع ملاحظة الفصل بین العلم والمعلومات و بین القانون والقاعدة تم التوصل إلی حل المسئلة الاصلیة لعلم الاقتصاد و تبعا لذلک یکون من الممکن تأسیس علم الاقتصاد و تدوین له مجموعة لغویة کاملة من خلالها یمکن ان نجعل هناک علم اقتصادی واقعی یتمثل بالبداهة والمؤسساتیة. من اجل القیام بذلک فانه لا یمکن ان نجتنب التغیر الحاصل من اسلوب المثبت إلی الاسلوب المتغیر.