زمینه: شناخت متغیرهای تأثیرگذار بر سازگاری با بیماری MS اهمیت بسزائی دارد و آگاهی از نحوه عملکرد این متغیرها در حوزه کمک به این بیماران بسیار مهم و مؤثر است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و سازگاری با بیماری MS انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی و روش پژوهش همبستگی بود. از شرکت کنندگان در پژوهش (91 زن، 29 مرد) خواسته شد که مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI؛ بشارت، 1392، 2011)، مقیاس استحکام من (EES؛ بشارت، 1386، 1395) و مقیاس سازگاری با بیماری (AIS؛ بشارت، 1389، 1390) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از روش همبستگی پیرسون و برای آزمون مدل فرضی پژوهش از تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که: 1) سبک دلبستگی ایمن با سازگاری با بیماری MS رابطه مثبت معنادار دارد (001/0p<)؛ 2) سبک های دلبستگی ناایمن با سازگاری با بیماری MS رابطه منفی معنادار دارند (001/0p<)؛ 3) استحکام من با سازگاری با بیماری MS رابطه مثبت معنادار دارد (001/0p<)؛ 4) سبک دلبستگی ایمن با استحکام من رابطه مثبت معنادار دارد (001/0p<)؛ 5) سبک های دلبستگی ناایمن با استحکام من رابطه منفی معنادار دارند (001/0p<)؛ 6) استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و سازگاری با بیماری MS نقش واسطه ای داشت. نتیجه گیری: توجه به این عوامل به منظور ارتقای کیفیت زندگی و سازگاری با بیماری MS می تواند تلویحاتی برای متخصصین این حوزه به همراه داشته باشد.