حکومت، آن دسته از موقعیت های اجتماعی است که ملازم یا حکم رانی است و به طور معمول مجموعا به صورت سازمان های وسعی که اعمال حاکمیت را محقق می سازند ظاهر می شود. حکومت در دوره زمانی مورد بررسی در این تحقیق، حکومت استبدادی بوده که از موقعیت های اجتماعی شاه، ولی عهد، صدراعظم، وزیر، فرماندهان لشگر، ندیمان، خادمان و … تشکیل می شده است.
موضع مردم نسبت به حکومت عبارت است از باورهای مردم درباره حکومت و عاطفه (مثبت و منفی یا خنثی) آنان نسبت به آن و آمادگی بالفعل و اقدام گرایانه آنان نسبت به حکومت و ارکان آن. موضع مردم نسبت به حکومت با توجه به ویژگی استبدادی آن و «فونکسیون» اصلی حکومت های آن زمان که عمدتا امنیتی بوده است و نیز تفاوت رفتار نسل های متفاوت باقیمانده از آن دوره منعکس است.
منابع تاریخی مورد استفاده عبارتند از: بهارستان جامی، سیاست نامه طوسی، شاهنامه، نصیحه الملوک، قابوسنامه و گلستان. روش کار چنین است که در چارچوب روش تاویلی و با تکنیک تحلیل کیفی محتوی شش اثر نامبرده ادبی سیاسی مهم فارسی بررسی شده و موضع روانی مردم نسبت به ارکان حکومت در آن زمان را به روایت این ادیبان استخراج نموده ایم.