جهت بررسی رابطه میزان FSH سرم در روز سوم سیکل قاعدگی و بروز پاسخ ضعیف در بیماران تحت درمان COH (تحریک کنترل شده تخمدان) در سیکلهای IVF، 212 خانم تحت مطالعه گذشته نگر و توصیفی- تحلیلی ما قرار گرفتند. این 212 نفر با مطالعه تقریبا 2200 پرونده بیمارانی که طی سالهای 78-1370 به مرکز ناباروری رویان مراجعه کرده بودن، انتخاب شدند. ملاک انتخاب این بیماران (212 نفر) چند چیز بود: 1) فاصله آزمایش FSH روز سوم سیکل تا شروع درمان، حداکثر 6 ماه بود. 2) در تمامی این بیماران از پروتکل طولانی مدت (Lang protocol) GnRHa به همراه hMG جهت تحریک تخمک گذاری استفاده شده بود. 3) بیمارانی که آندومتریوز داشتند، از مطالعه حذف شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد. روش کار در این بیماران به شرح زیر بود:
قبل از اقدام به IVF، سطح FSH روز سوم، LH، استرادیول، پرولاکتین، تستوسترون، DHEA، پروژسترون روز 19 و 21 سیکل و تستهای تیروئیدی بیماران چک شده و سایر اقدامات تشخیصی برای آنها صورت گرفته بود. تمام خانمها در روز دوم تا پنجم سیکل قاعدگی، جهت بررسی وجود یا عدم وجود کیست، سونوگرافی شده بودند و در صورت وجود کیست، OCP برایشان تجویز شد. در صورت عدم وجود کیست، بوسرلین از روز 21 قاعدگی (long protocol) به میزان 0.5cc زیر جلدی یا استنشاقی برایشان شروع شد. سپس روز دوم سیکل بعد، طی مصرف بوسرلین، سونوگرافی دوم جهت بیماران انجام شد و به شرطی که حداقل 10 روز از گرفتن بوسرلین گذشته بود، stimulation با hMG (از روز دوم سیکل) آغاز شد. برای بیماران زیر 35 سال در شروع آمپول hMG و برای بیماران بالای 35 سال، سه آمپول hMG تجویز شد. در حین مصرف hMG جهت بررسی وضعیت فولیکولها (سایز و تعداد)، بیماران 6-5 بار سونوگرافی شدند. زمانی که سایز و تعداد فولیکولها به میزان مطلوب رسید، hCG تجویز شده و 40-36 ساعت بعد از تزریق عضلانی hCG، عمل گرفتن تخمک صورت گرفت و پس از لقاح، 48-72h بعد از عمل انتقال جنین (ET) انجام شد.
در تمام این بیماران، اولین سیکل IVF مورد بررسی قرار گرفت. میانگین سن این بیماران، 32.5 بود. متوسط مدت ناباروری آنها 9.9 سال بود. 151 نفر نازایی اولیه و 61 نفر نازایی ثانویه داشتند. در 16 بیمار، سیکل IVF به علت عدم رشد فولیکول، کنسل شد. 67.9 درصد از بیماران، نازایی به علت عامل توبال (T) داشتند. 12.7 درصدشان، نازایی به علت فاکتور مردانه (M) داشتند. 7.1 درصد، نازایی به علت فاکتورهای دیگر (cervical و (Anovulation, LPD, Age داشتند و 12.3 درصد، نازایی به علت دو فاکتور مثل:
(Male + Tubal, Anovulation + Male, Uterine + Tubal, Anovulation + Tubal, Male + Age)
بیماران بطور کلی بر اساس سطح FSH روز سومشان به دو گروه تقسیم شدند: گروه (1)، FSH≥15 IU/L و گروه (2)، FSH<15 IU/L. گروه (1) شامل 36 نفر و گروه (2) شامل 176 نفر بود.
متوسط سن بیماران در گروه (1)، 34.1 سال با انحراف معیار 5.18 بود و در گروه (2)، 32.2 سال با انحراف معیار 5.94 بود. تفاوت معنی داری از نظر سن، بین دو گروه وجود نداشت (P=0.102). بنابراین فرض اول رد شد.
متوسط فولیکولهای رشد یافته (16-22mm) در گروه (1)، 3.3 عدد با انحراف معیار 3.28 بود و در گروه (2)، 5.2 عدد با انحراف معیار 2.90 بود. تفاوت معنی داری از نظر تعداد فولیکولهای رشد یافته (16-22mm) بین دو گروه وجود داشت (P=0.001). بنابراین فرض دوم ثابت شد.
متوسط اووسیتهای بدست آمده در گروه (1)، 6.1 عدد با انحراف معیار 7.75 بود و در گروه (2)، 7.0 عدد با انحراف معیار 5.52 بود. تفاوت معنی داری از تعداد اووسیتهای بدست آمده بین دو گروه وجود داشت (P=0.022). بنابراین فرض سوم ثابت شد.
متوسط جنینهای انتقال یافته در گروه (1)، 1.4 عدد با انحراف معیار 1.51 بود و در گروه (2)، 2.2 عدد با انحراف معیار 1.68 بود. تفاوت معنی داری از نظر تعداد جنینهای انتقال یافته (ET) بین دو گروه وجود داشت (P=0.006). بنابراین فرض چهارم ثابت شد.
متوسط تعداد آمپولهای مصرفی (hMG) در گروه (1)، 35.5 عدد با انحراف معیار 17.30 بود و در گروه (2)، 30.6 عدد با انحراف معیار 10.88 بود. تفاوت معنی داری از نظر تعداد آمپولهای مصرفی بین دو گروه وجود نداشت (P=0.170). پس فرض پنجم رد شد.
در گروه (1)، 11 مورد سیکل کنسل شده وجود داشت (30.5%) و در گروه (2)، 5 مورد سیکل کنسل شده وجود داشت (2.8%). تفاوت معنی داری از نظر میزان کنسل شدن سیکل IVF بین دو گروه وجود داشت (P=0.000). بنابراین فرض ششم ثابت شد.