Search Results/Filters    

Filters

Expert Group






کارفرما










کارفرما: 

جهاد دانشگاهی

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    1384
تعامل: 
  • بازدید: 

    411
کلیدواژه: 
چکیده: 

در روشهای کمک باروری یا (Assisted Reproductive Technique) ART انجماد جنین بسیار ارزشمند است. با نگهداری جنین ها در نیتروژن مایع، این امکان برای ما میسر می شود که تعداد محدودی جنین را در موقعیت مناسب به بیمار منتقل کنیم. این دستاورد امکان استفاده بهینه از جنین ها را به ما می دهد زیرا تعداد دفعات گرفتن اووسیت را کاهش می دهد، ضمنا احتمال چند قلویی و نیز سندرم تحریک بیش از حد تخمدانی را نیز پایین می آورد؛ نتیجتا می توان جنین ها را در حالات غیر از سیکل های تحریکی به بیماران انتقال داد. هر چند مراحل انجماد و ذوب بقای جنین ها را به طور شاخصی کاهش می دهد اما هنوز کاملا مشخص نشده است که آیا این مراحل باعث ایجاد ناهنجاریهای ژنتیکی می شود یا خیر. هدف از این تحقیق بررس تاثیر دوضدیخ متفاوت بر بقای پس از ذوب و ناهنجاریهای کروموزومی جنین هشت سلولی موش در زمانهای متفاوت پس از انجماد می باشد. در این مطالعه جنین های هشت سلولی به روش فلاشینگ از موشهای گونه NMRI پس از گذشت 68-66 ساعت از زمان کوپل شدن بدست آمد. جنین ها به نی انجماد حاوی محلول انجماد (DMSO/PROH) 30% که محتوی 30% فایکول و سوکروز 0.5M بود، منتقل و به مدت 0.5 دقیقه در دمای 25 درجه سانتیگراد در معرض محلول انجماد قرار گرفته و سپس در ازت مایع نگهداری شد. پس از گذشت زمان مورد نظر (24 ساعت، یک هفته، دو هفته، یک ماه، سه ماه و 6 ماه) از حالت انجماد خارج، میزان بقا (بوسیله رشد in vitroیی) و ناهنجاریهای ژنتیکی (بوسیله رنگ آمیزی گیمسا) آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه، مبین تاثیر منفی انجماد بر بقا جنین ها (کاهش بقا) می باشد و از طرفی بیانگر تاثیر سوء زمان آن بر ساختار عددی کروموزومی جنین ها (مثل وقوع آنوپلوییدی ها) است و نهایتا این نتایج با نتایج مطالعه دیگری در زمینه انجماد با استفاده از ضد یخ اتیلن گلالیکول در پژوهشکده رویان مقایسه شد.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 411

کارفرما: 

جهاد دانشگاهی

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    بهار 1382
تعامل: 
  • بازدید: 

    437
چکیده: 

تاکنون تلاشهای گسترده ای جهت تسهیل و بهبود بخشیدن به روشهای انجمادی جنینها به منظور نگهداری طولانی مدت آنها صورت گرفته است. همچنین جهت تکوین بهتر جنینها، پس از خارج شدن از انجماد، محیطهای مختلفی طرح ریزی و مورد آزمایش قرار گرفته است. از جمله این سیستم ها، سیستم کشت همزمان و نیز محیطهای کشت متوالی است. هدف مطالعه حاضر، بهبود تکوین جنینهای تک سلولی، پس از انجماد شیشه ای می باشد. به این منظور و به دلیل مزایای هر یک از دو روش کشت همزمان و کشت متوالی، میزان تاثیر بکارگیری همزمان این دو روش، بر روی تکوین جنینهای تک سلولی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت انجام این مطالعه، 24 ساعت پس از تزریق هورمون کوریونی انسانی (HCG)، جنینهای تک سلولی، از موشهای دارای پلاک واژنی گرفته شده نیمی از جنینها پس از انجماد به روش انجماد شیشه ای و با محلول اتیلن گلیکول 40% محیطهای کشت MEMa، MEMa+Vero، R1-R2، (R1-R2)+Vero و R1-(R2+Vero) و نیم دیگر به صورت منجمد نشده به گروه های فوق به استثنا R1(R2+Vero) انتقال داده شد و تا 120 ساعت پس از کشت آمار جنینها ثبت گردید. در پایان نتایج حاصل از گروه ها به روش Chi-Square با هم مقایسه شد. نتایج حاصل از این آزمونها به شرح زیر بود. در گروه غیر انجمادی در محیط MEMa و MEMa+Vero به ترتیب 15% و 32% و در محیط R1-R2، (R1-R2)+Vero بترتیب 69% و 73% جنینها به مرحله بلاستوسیست رسیدند. همچنین درگروه انجمادی در محیط MEMa و MEMa+Vero بلاستوسیستهای بدست آمده بترتیب صفر و 12% و در محیطهای R1-R2، (R1-R2)+Vero، R1-(R2+Vero) بترتیب 5%، 51% و 29% بلاستوسیست بدست آمد. از مجموع دست آوردهای این تحقیق می توان به این نتیجه رسید که محیط MEMa، محیط مناسبی برای کشت جنین تک سلولی نبوده ولی بکارگیری هم کشتی به همراه این محیط می تواند سبب برطرف شدن ایست تکوینی ناشی از نامناسب بودن محیط گردد. همچنین محیطهای R2 و R1 مناسب تکوین جنینهای تک سلولی می باشند و و هم کشتی سبب بهبود شرایط این محیط کشت برای جنینهای منجمد شده نمی شود. ولی هم کشتی در مورد جنینهای تک سلولی منجمد شده کمک موثری به تکوین آنها نموده و حضور آن در محیط کشت کاملا ضروری بوده است و سبب کاهش چشمگیری در میزان دژنراسیون جنینها خواهد شد.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 437

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    تابستان 1386
تعامل: 
  • بازدید: 

    621
چکیده: 

افزایش فشار اکسیداتیو از عللی است که در آزمایشگاه به تکوین جنین آسیب می رساند. گلوتاتیون (GSH) مهم ترین ترکیب سولفیدریل غیر پروتئینی است و در سلولهای پستانداران وجود دارد. این ترکیب نقش مهمی را در حفاظت سلول بر علیه آسیب اکسیداتیو بازی می کند. انواع اکسی‍ژن فعال (ROS) در محیط آزمایشگاهی باعث آسیب میتوکندری،DNA  و RNA می شوند که در نهایت منجر به مرگ سلولی می شود و در چندین گونه ثابت شده است.هدف از این مطالعه تاثیر سیستئامین، بتامرکاپتواتانول و گلوتاتیون بر از سرگیری میوز، بلوغ آزمایشگاهی تخمکهای نارس موش و تکوین جنین های حاصل از آن است.تخمکهای نارس از موشهای سوری نژاد NMRI (6-4هفته ای) در شرایط استریل جدا شدند. تخمکهای حاصل در گروه آزمایشی و گروه کنترل به طور تصادفی تقسیم بندی شدند. تخمکهای گروه کنترل در محیط MEMa حاوی FCS 5 درصد، 7.5IU/ml، 100mIU/ml rhFSH، گروه یک در محیط MEMa حاوی FCS 5 درصد، 7.5IU/ml hCG، 100mIU/ml rhFSH و 5 میلی مولار BSO، گروه دو در محیط MEMa حاوی FCS 5 درصد، 7.5IU/ml hCG، 100mIU/ml rhFSH و 100 میکرومولار سیستئامین، گروه سه در محیط MEMa حاوی FCS 5 درصد، 7.5IU/ml hCG، 100mIU/m rhFSH،100  میکرومولار سیستئامین و 5 میلی مولار BSO، گروه چهار در محیط MEMa حاوی FCS 5 درصد، 7.5IU/ml hCG، 100mIU/m rhFSH و 100 میکرومولار بتامرکاپتواتانول، گروه پنج در محیط MEMa حاوی FCS 5 درصد، 7.5IU/ml hCG، 100mIU/m rhFSH،100  میکرومولار بتامرکاپتواتانول و 5 میلی مولار BSO و تخمکهای گروه شش در محیطMEMa  حاوی FSC 5 درصد، 7.5IU/ml hCG، 100mIU/m rhFSH و 1 میلی مولار گلوتاتیون قرار داده شدند. تخمکها جهت بلوغ به مدت 24 ساعت داخل انکوباتور 37 درجه سانتیگراد با CO2 5 درصد قرار گرفتند. تخمکـهای بالــــغ شده(MetaphaseII; MII)  در کنار اسپرم موشهای نر همان نژاد قرار گرفتند. لقاح و تکوین جنین ها در محیطT6  انجام شد.میزان از سر گیری میوز در گروه کنترل و گروههای آزمایش یک، دو، سه، چهار، پنج و شش به ترتیب 78.5، 74.16 درصد، 96، 84.9، 85.4، 86.9 و 86 درصد بود که در گروه آزمایشی دو میزان از سرگیری میوز نسبت به گروه کنترل افزایش چشمگیری داشت (P=0.01) میزان بلوغ آزمایشگاهی گروه کنترل و گروههای آزمایشی به ترتیب 60، 52، 81.8، 58.4، 70، 36.3 و 79 درصد بود. در گروه دو بالاترین میزان بلوغ مشاهده می شود که نسبت به گروه کنترل اختلاف معنی داری را نشان می دهد (P=0.0001). در گروه چهار و گروه شش نیز میزان بلوغ نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری را نشان می دهد (P=0.01) و در گروههایی که با BSO تیمار شده بودند میزان بلوغ کاهش یافت.نرخ تشکیل جنین پس از 24 ساعت در گروه دو و گروه شش نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری را نشان می دهد (P=0.01) که این مقدار در گروه کنترل، گروه دو و گروه شش به ترتیب 51 درصد، 64.2 و 66 درصد بود. تنها در گروه چهارم جنین ها به مرحله بلاستوسیست رسیدند و در گروههای تیمار شده با BSO تعداد معدودی از جنینها به مرحله مورولا رسیدند.نتایج این مطالعه نشان می دهد که سیستئامین از سرگیری میوز و بلوغ آزمایشگاهی تخمکهای نارس موش را افزایش می دهد. همچنین بر تکوین جنین تاثیر دارد. بتامرکاپتواتانول بلوغ آزمایشگاهی را افزایش داده و تکوین جنین را بهبود می بخشد. گلوتاتیون بلوغ را افزایش داده و بر تکوین جنین تاثیر چندانی ندارد. BSO بلوغ آزمایشگاهی و تکوین جنین را کاهش می دهد. به نظر می رسد که بتامرکاپتواتانول و سیستئامین از طریق افزایش سنتز گلوتاتیون و در نتیجه کاهش ROS این تاثیرات مثبت را اعمال می کنند. از طرفی BSO مانع سنتز گلوتاتیون توسط این مواد شده و باعث تأثیرات منفی بر بلوغ و تکوین جنین می شوند.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 621

کارفرما: 

جهاد دانشگاهی

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    تابستان 1379
تعامل: 
  • بازدید: 

    2953
کلیدواژه: 
چکیده: 

عدم باروری از جمله مشکلات مبتلا به زوجین در جوامع بشری می باشد. بر طبق آمار موجود در کشورهای صنعتی و در حال پیشرفته 15-10 درصد زوجین مبتلا به ناباروری می باشند. از عوامل دخیل در امر ناباروری، مشکلات و عوامل مربوط به مرد (Male tactor) می باشد. امروزه با بهره گیری از تکنولوژی سونوگرافی توانسته اند ضایعات و بیماریهای بیضه، اپی دیدیم، مجرای انزالی (Ejaculatory duct)، پروستات و کیسه های منی (Seminal vesicales) را مورد بررسی و شناسایی قرار دهند. در این رهگذر ثابت شده است که سونوگرافی از طریق مقعد (Trans tectal) به مراتب دقیق تر و حساستر برای بررسی و یافتن ضایعات اکتسابی و مادرزادی پروستات، کیسه منی و مجرای انزالی می باشد. هم چنین بیماریهایی همچون کوچکی بیضه (Testicular atrophy) گشاد شدن وریدهای بیضوی (varicocele)، کیست های اپی دیدیم (Spermatocele) با سونوگرافی به راحتی و با حساسیت بالا قابل بررسی و شناسایی می باشد. در این تحقیق 49 بیمار مرد نازا که جهت درمان به پژوهشکده رویان وابسته به جهاد دانشگاهی مراجعه نموده بودند جهت بررسی سونوگرافیک بیضه ها، اپی دیدیم پروستات، کیسه های منی و مجاری انزالی مورد معاینه قرار گرفتند. از این تعداد 21 بیمار هم به طریقه سونوگرافی از روی شکم و هم به طریقه سونوگرافی از طریق مقعد مورد معاینه قرار گرفتند. نتایج بدست آمده به شرح ذیل می باشد: با توجه به اینکه هر کیسه بیضه در هر فرد بطور جداگانه بررسی گردید شیوع کل ناهنجاریهای مربوطه نسبت به کل بیضه های مورد معاینه 42% برآورد گردید. شیوع واریکوسل 10.5% (6 نفر= 12.5% افراد) بود که از این میان 12.8% در سمت چپ یافت گردیده بود. ناهنجاریهای اپی دیدیم در مجموع 10.4% موارد را شامل می گشت. شیوع کلی ناهنجاری های پروستات 8.2% (4 نفر) با معاینه به روش از روی شکم و 9.5% (2 نفر از 21 بیمار مورد معاینه) با معاینه از طریق مقعد بوده است. نتایج حاصل از سونوگرافی ترانس رکتال 21 بیمار نشان دهنده درصد بالای ناهنجاریها در مردان نازا را بیش از پیش روشن ساخته و موید آنست که سونوگرافی ترانس رکتال روش غیر تهاجمی بسیار مهمی برای تشخیص این ضایعات است در این مطالعه 12 نفر (%57.1) دارای مجرایی مجهول و غیر قابل رویت، یک نفر (%4.8) تنها واجد مجرای راست و دو نفر (%9.5) تنها واجد مجرای چپ بوده اند. درصد فراوانی ناهنجاریهای مربوط به غدد سمینال وزیکول و وازدفران ها در سونوگرافی ترانس ابدومینال 25.5% یافت شده بود که این میزان در معاینه به شیوه ترانس رکتال به 52% افزایش یافت.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 2953

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    اردیبهشت 1379
تعامل: 
  • بازدید: 

    382
کلیدواژه: 
چکیده: 

طرح «بررسی فراوانی علل آزواسپرمی» در بیماران مراجعه کننده به موسسه رویان جهاد دانشگاهی با مطالعه پرونده و سوابق 250 بیمار مبتلا به آزواسپرمی انجام شد. این طرح براساس مطالعات تحلیلی (analytic) بوده و از نظر زمان جمع آوری اطلاعات یک مطالعه گذشته نگر (Retrospective) می باشد.در این طرح ابتدا پرونده بیماران مرد مبتلا به ناباروری بررسی و تعداد 250 مورد از موارد ناباروری که مبتلا به آزواسپرمی بوده اند تفکیک شده و با توجه به تاریخچه و یافته های پاراکلینیک ... علل زمینه ای استخراج گردیده است.در بررسی نتایج طرح، بیماری واریکوسل، UDT و هرنی به ترتیب جز شایع ترین بیماریها در تاریخچه بیماران می باشند.آژنزی مجرای وازودفران در حدود 10% بیماران گزارش شده است. در معاینه فیزیکی بیماران در 10% بیماران بیضه ها کوچکتر از حد طبیعی و 10% نیز آتروفی بیضه وجود داشته است.واریکوسل گرید I تا III در حدود 10% بیماران هنگام مراجعه و انجام معاینه دیده شده ولی هیچ یک از بیماران مبتلا به هیدروسل نبوده اند.در بیوپسی انجام شده از بیماران، 15.5% موارد بیوپسی نرمال می باشد و از میان بیمارانی که دارای بیوپسی بیضه نرمال می باشند حدود 40% مبتلا به آژنزی مجرای وازودفران هستند.22.2% بیوپسی های بیضه پاسخ هیپواسپرماتوژنزیس گزارش شده است و 19.4% نیز آپلازی ژرمینال می باشد.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 382

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    زمستان 1383
تعامل: 
  • بازدید: 

    599
کلیدواژه: 
چکیده: 

عنوان: مقایسه اثر GnRH آگونیست و GnRH آگونیست با دگزامتازون بر تعداد اووسیت به دست آمده در بیماران بالای 35 سال تحت درمان با روش IVF و میکرواینجکشن.هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر دگزامتازون بر تعداد اووسیت بدست آمده در بیماران بالای 35 سال تحت درمان در سیکل های IVF/ICSI که در سال 80-1379 به پژوهشکده رویان مراجعه نموده بودند می باشد. مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی، 79 بیمار به روش دسترسی آسان (simple convenience) از جمعیت بیماران  poor responder  بالای 35 سال که در سالهای 80-79 به پژوهشکده رویان مراجعه نموده بودند انتخاب شدند که 72 بیمار مطالعه را به اتمام رساندند. پس از تکمیل پرسشنامه بیماران یکی در میان به دو گروه A و B تقسیم شده و به شیوه سه سوکور (triple blind) توسط درمانگر، تحت درمان با دگزامتازون و پلاسبو قرار گرفتند. طریقه Blindness به این ترتیب بود که دگزامتازون و پلاسبو با اندازه، شکل و رنگ یکسان (قرص های سفید رنگ) در بسته بندی یکسان و با برچسب A و B از کارخانه دارو پخش خریداری شد (دوز هر قرص دگزامتازون 0.5mg می باشد) و درمانگر، بیمار و فرد آنالیز کننده از اسامی گروهها تا پایان آنالیز مضع نشدند. در ابتدا آزمایشات LH, FSH، استرادیول، آندروژن، پرولاکتین و تستهای تیروئیدی در روز سوم قاعدگی اندازه گیری شد. پروتکل long از روز 21 سیکل بیمار شروع شد. پس از 2 هفته از مصرف GnRHa با اندازه گیری هورمونهای استرادیول و LH و سونوگرافی، ساپرشن تخمدانها تعیین گردید. همزمان با شروع GnRHa (از روز 21 سیکل) به شیوه سه سوکور، به یک گروه روزانه 2 قرص دگزامتازون (1mg) و به گروه دیگر روزانه 2 عدد پلاسبو داده شد. پس از اطمینان از حصول ساپرشن، استیمولیشن از روز دوم قاعدگی با روزی سه عدد آمپول HMG شروع شد که به سونوگرافی های سریال بر حسب نیاز بیمار دوز دارو ادامه یافت. پس از اینکه تعداد و سایز فولیکول ها به میزان مطلوب رسید (حداقل 3 فولیکول 18mm) میزان استرادیول سرم اندازه گیری شد و 10000HCG واحد عضلانی تزریق شد. در روز تزریق HCG نیز استرادیول سرم اندازه گیری شد. 38-36 ساعت پس از تزریق HCG تحت سونوگرافی ترانس و واژینال برداشت اووسیت (ovum pick up) انجام گرفت و 48 ساعت پس از برداشت اووسیت جنین های بارور شده به رحم منتقل شدند. در صورتی که ضخامت آندومتر کمتر از 8mm بود جنین ها منتقل نشده و فریز شدند. تعداد اووسیتهای بدست آمده، تعداد جنین های بارور شده، تعداد جنین های منتقل شده، تعداد آمپول های HMG مصرفی، غلظت استرادیول سرم در روز تزریق HCG و میزان حاملگی در دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل از روشهای آماری پارامتری نظیر student's t test و X2 استفاده شده است. نتایج: در بررسی آماری، داده های مربوط به 72 بیمار مورد مطالعه قرار گرفت و اطلاعات به صورت (Mean±SD) بیان شد. متوسط سن بیماران، طول مدت نازایی، غلظت LH, FSH، استرادیول، تستوسترون توتال و DHEA–SO4 روز سوم قاعدگی تفاوت معنی داری را در دو گروه مورد مطالعه نشان نداد. همچنین سطح استرادیول روز تزریق HCG، تعداد اووسیت های به دست آمده، درصد جنین های تشکیل شده، تعداد جنین های منتقل شده و میزان باروری تفاوت آماری معنی داری را نشان نداد. میانگین تعداد آمپولهای مصرفی در گروه تحت درمان با دگزامتازون در مقایسه با گروه پلاسبو کمتر بود که این نتیجه، تفاوت آماری معنی داری را نشان داد. نتیجه گیری: از بررسی تحقیقات انجام گرفته این طور نتیجه گیری می شود که پاسخدهی کم تخمدان در این بیماران چون از ناحیه کاهش ذخیره تخمدانی آنها می باشد علیرغم موثر بودن تمام عوامل ذکر شده در مقاله بررسی فولیکولوژنز چون این توانایی عکس العمل کاهش یافته تغییر چندانی در پاسخدهی نداریم در نتیجه بهتر است این بیماران ابتدا به وسیله تستهای آزمایشگاهی و سونوگرافی تشخیص داده شده و پروتکهایی از جهت COH در آنها انتخاب نمود که با هزینه و صرف وقت کمتری همراه باشد و در صورت عدم جواب، می توان سایر روشهای درمانی از جمله اهدا تخمک (oocyte donation) را پیشنهاد نمود.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 599

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    1385
تعامل: 
  • بازدید: 

    1513
چکیده: 

مقدمه: کلونینگ (cloning)، به معنی تولید مثل به روش غیر جنسی از افراد انتخاب شده به گونه ای است که نسل ایجاد شده از آنها، از نظر محتوای ژنتیکی همتای والد خود باشد. اساس کلونینگ، انتقال هسته سلول (سوماتیک یا بنیادی) به تخمک بدون هسته می باشد. پروسه انتقال هسته شامل دو قسمت می باشد: 1) خروج هسته از تخمک یا (Enucleation) و 2) انتقال هسته از سلول اهدا کننده به اووسیت بدون هسته یا Nuclear Transfer تخمک به عنوان سیتوپلاست، نقشی اساسی در آغاز و هدایت سیر تکاملی جنین بازسازی شده، دارد. زیرا تخمک نه تنها می تواند به عنوان منبع تغذیه ای در مراحل ابتدایی تکامل جنینی مورد استفاده قرار گیرد، همچنین دارای فاکتورهایی است که جهت Reprogramming هسته اهدایی و تکامل بهتر جنین ضروری است. از این رو یافتن روشی که قادر باشد بدون آسیب رسانیدن به محتوای تخمک و DNA میتوکندری، آن را بی هسته سازد، اهمیت ویژه ای در پیش آگهی کلونینگ خواهد داشت.هدف: بی هسته سازی تخمک های بالغ و متوقف شده در مرحله MII (متافاز (II، در موش سوری، نژاد NMRI.مواد و روش ها: در موش سوری ماده، نژاد NMRI، تخمک های بالغی که در مرحله MII (متافاز (II بودند، توسط 7.5 واحد بین المللی از PMSG و 7.5 واحد بین المللی از HCG، تحریک به تخمک گذاری شده و تخمکها جمع آوری شد. بر حسب روشی که جهت شناسایی موقعیت کروماتین به کار گرفته شد، تخمک ها در سه گروه قرار گرفتند: روش رنگ آمیزی هوخست و تابش اشعه فرابنفش (گروه هوخست). روش قرار دادن تخمک ها در محیط حاوی سوکروز 3 درصد (گروه سوکروزی). بدون استفاده از رنگ آمیزی، تابش اشعه یا محیط خاص (گروه کنترل). پس از شناسایی محل کروموزوم ها، هسته توسط دستگاه میکرو اینجکشن خارج شد.نتایج: میزان موفقیت بی هسته سازی یا به عبارت دیگر تعداد تخمک سالم پس از بی هسته سازی در گروه سوکروزی (%46.8) نسبت به سایر گروهها (هوخست و کنترل) کمتر بوده و تفاوت معنی داری نشان می دهد. بهترین نتایج از گروه کنترل بدست آمد. در گروه هوخستی 112 تخمک بی هسته شده پس از انتقال هسته فعال سازی شد که از این تعداد پس از فعال سازی تعداد (%66.9) 75 جنین فیوز شده و 37 جنین (%33) دژنره شد. از جنین های فیوز شده تعداد 2PN (%86.6) 65 کاذب تشکیل شد که 96 ساعت پس از فعال سازی (%6.5) 4 عدد از جنین ها به مورولا تبدیل شدند.در گروه شم 105 I تخمک بی هسته شده پس ازانتقال هسته فعال سازی شد که پس از آن تعداد (%57) 60 جنین فیوز شده و 35 جنین (%33) دژنره شد. از جنین های فیوز شده تعداد 2PN (%91.6) 55 کاذب تشکیل شد که 96 ساعت پس از فعال سازی (%3.6) 2 عدد از جنین ها به مورولا تبدیل شدند.بحث و نتیجه گیری: یافتن روشی که قادر باشد علاوه بر بی هسته سازی موفق تخمک، سلامت آن را نیز تضمین نماید، امری ضروری جهت فراهم نمودن پیش آگهی بهتر در پروسه کلونینگ می باشد. متاسفانه، اغلب رنگ آمیزی یا روش های دیگری (اشعه UV, X و …) که جهت شناسایی محل کروموزوم به کار می روند، دارای خاصیت تخریب کنندگی DNA میتوکندری و اجزای سیتوپلاسم می باشند. با این حال، در دستانی با تجربه، بی هسته سازی تخمک با کمک دید چشمی و بدون هر گونه استفاده از روش های کمکی، می تواند بیش از 80 درصد با موفقیت همراه باشد. در مطالعه انجام شده نیز بهترین نتایج در بی هسته سازی، همینطور هم کمترین میزان تخمک دژنره در گروه کنترل یک (کروموزوم ها زیر جسمک قطبی) بدست آمد (82 درصد).

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1513

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    تابستان 1383
تعامل: 
  • بازدید: 

    590
چکیده: 

مقدمه: نظر به اهمیت تولید آزمایشگاهی جنین های گاوی جهت مقاصد علمی و کاربردی تحقیق زیر برای ست آپ کردن روندهای بلوغ لقاح و کشت آزمایشگاهی تخمک های نابالغ گاوی به دست آمده از تخمدان های کشتارگاهی، انجام شد. این مطالعه اولین نمونه این نوع مطالعات در ایران بوده و هدف اصلی آن بهینه سازی کمیت و کیفیت بلاستوسیست، به عنوان مقدمه مطالعاتی مثل تولید گاوهای ترانس ژنتیک، می باشد. امروزه توسعه فن آوری های رویانی، دیدگاه های نوینی را به آینده گشوده است. به هر حال توده سلولی داخلی بلاستوسیست ها نقطه شروع بسیاری از این فن آوری هاست، و این بیانگر لزوم تولید مقادیر قابل توجهی از بلاستوسیت هاست که دارای کیفیتی نزدیک یا برابر با جنین های تولید شده به شکل طبیعی باشند. بنابراین لزوم سازی چنین سیستم هایی از اهداف این مطالعه است.مواد و روش ها: پس از ست آپ شدن روندهای بلوغ و لقاح آزمایشگاهی 4969 کمپلکس کومولوسی – تخمکی (COC) در طی 57 تکرار و در قالب 7 گروه (6 گروه مورد و یک گروه شاهد) زیر کشت شدند:1- هم کشتی با سلول های Vero2- هم کشتی با سلول های گرانولوزا3- کشت در محیط متوالی SOF1 / SOF24- کشت در محیط کشت متوالی G1.2 / G2.25- کشت در محیط کشت متوالی R1 / R26- هم کشتی با سلول های Vero در حضور محیط SOF1 / SOF27- کشت در محیط کشت H-TCM199 (-10% FCS) به عنوان گروه کنترل در هر تکرار مطالعه، یک روند نه روزه، از تخمک نابالغ تا بلاستوسیست، انجام می شد (تحت CO2 %5، O2 %20، حداکثر بخار آب و دمای (39.5°C). COC های آسپیره شده از فولیکول های آنترال mm 2-8 به مدت 24 ساعت در H-TCM199 بالغ شده و سپس در محیط TALP با اسپرم های آماده شده توسط پرکول آمیخته میشدند و جنین های فرضی پس از 24-18 ساعت از زمان آمیختگی گامتها و رتکس شده و به یکی از سیستم های کشت و کنترل آن منتقل می شدند. در روزهای 2، 5 و 7 بعد از لقاح ارزیابی جنین ها برای ثبت میزان جنین های 2، 4، 8 و 16 سلولی، مورولا و بلاستوسیست انجام می شد. در روزهای 2 و 7 بعد از لقاح، درصد تسهیم و درصد بلاستوسیست جنین های حاصله تعیین می شد. در روز 7 بعد از لقاح، تعدادی از بلاستوسیست های منبع جهت شمارش سلولی با روش گیمسا رنگ آمیزی می شدند.یافته ها: متوسط درصد تسهیم بلاستوسیست در گروه های هفتگانه به ترتیب 84.1، 81.1، 84.6، 82.2، 83.9، 83.1، 84.4% و 27، 22، 20، 4.8، 12.3، 10% بود. گرچه بین این دو پارامتر رابطه معنی داری وجود ندارد (p>0.05). اما بین عناصر سازنده درصد تسهیم (میزان 2، 4 و 8 سلولی ها) و درصد بلاستوسیست روابط معنی داری وجود دارد (به ترتیب با 0.941، 0.744 و (r=-0.539 (P=0.01)، که بیانگر رابطه منفی میزان 2 سلولی ها و روابط مثبت میزان 4 و 8 سلولی ها، با درصد بلاستوسیست می باشند. همچنین محاسبه دو اندکس جدید از نتایج مرحله اول ارزیابی جنینی، اطلاعات جانبی را در اختیار می گذارد. این دو اندکس چنین محاسبه می شوند:اندکس 1= 2 سلولی ها / 8 سلولی ها، اندکس 2= 4+2 سلولی ها / 4+8 سلولی هابررسی ارتباط این دو اندکس با درصد بلاستوسیست، توسط bi-vartiant correlate نشان دهنده روابط قابل توجه آماری است (به ترتیب با –0.943 و (r=-0.943 (P=0.01). اندکس اخیر دارای بالاترین قابلیت پیش گویی درصد بلاستوسیست بوده و به علاوه در بر دارنده همه عناصر مرحله اول ارزیابی جنینی است.با مقایسه نتایج گروهها در می یابیم که هم کشتی با سلول های Vero با سلول های گرانولوزا و محیط SOF1 / SOF2 بهترین نتایج را داشته اند (P=0.01). در تلاش برای بهینه سازی نتایج، به کمک ترکیب هم کشتی سلول های Vero با محیط SOF1 / SOF2 منجر به درصد بلاستوسیست کمتر (12%) از هر یک از سیستمهای SOF1 / SOF2 و Vero شد.رنگ آمیزی گیمسا جهت شمارش سلولی در سه گروه اول صورت گرفت و متوسط شمارش سلولی به ظاهر بلاستوسیست به ترتیب 136، 119 و 102 بود. که فاقد تفاوت معنی دار آماری بود.بحث: علیرغم تفاوت در میزان بلاستوسیست حاصله در گروه های مختلف، تفاوت بارزی بین درصد تسهیم آنها دیده نمی شود. از آنالیز عناصر متشکله درصد تسهیم، چنین به نظر می رسد که سرعت بالاتر تسهیمات اولیه در برخی گروهها منجر به افزایش درصد بلاستوسیست شده است. بالاتر بودن درصد بلاستوسیست در این گروهها بیانگر برآورده سازی بهینه نیازه های اساسی جنین توسط این سیستم هاست. برای مثال سیستم های هم کشتی با در اختیار گذاشت فاکتورهای embryo- trophic / regulation و یا خنثی نمودن فاکتورهای embryo – toxic جنین را حمایت کرده، و محیط های کشت متوالی با بر طرف نمودن نیازهای دو مرحله ای جنین، امکان رسیدن به بلاستوسیست را افزایش می دهند. شاید علت این واقعیت که تاثیر ترکیب سیستم هم کشتی با سیستم محیط کشت متوالی کمتر از تاثیر هر یک از این دو بوده، ناتوانی سیستم در تامین هم زمان نیازهای جنین و سلول های تک لایه باشد. در نظر داشتن توام نتایج گروهها و شمارش سلولهای بلاستوسیست بیانگر این است که تحت شرایط این مطالعه، استفاده از هم کشتی و محیط SOF1 / SOF2، بهترین سیستمهای تولید بلاستوسیست گاوی محسوب می شوند.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 590

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    تابستان 1383
تعامل: 
  • بازدید: 

    682
چکیده: 

مقدمه: از کشت توده سلول داخلی بلاستوسیست در محیط مناسب سلولهای بنیادی جنینی بدست می آید. از این سلولها به عنوان یک ابزار تحقیقاتی در شبیه سازی، تولید حیوانات ترانس ژنتیک و کایمر، مطالعه تکوین جنین استفاده می شود. تولید سلولهای بنیادی از بلاستوسیست های تازه نیاز به هماهنگی از جمله تولید Feeder Layer همزمان با تولید توده سلولهای داخلی بلاستوسیست دارد. از طرفی با روش انجماد شیشه ای می توان بلاستوسیست های تولید شده را برای استفاده های بعدی نگهداری کرد. هدف از این مطالعه بررسی تعداد و میزان حیات سلولهای توده داخلی بلاستوسیست های منجمد شده به روش انجماد شیشه ای است. به امید اینکه بتوان از جنین های منجمد شده نیز جهت تولید سلولهای بنیادی استفاده نمود.مواد و روشها: پس از بلوغ و لقاح آزمایشگاهی تخمک های نابالغ گاو، جنین ها در محیط Ham’F10s بر روی لایه سلولهای vero به مدت 7 و 8 روز در دمای CO2%5, 39°C کشت داده شدند. 300 عدد بلاستوسیست به روش تصادفی انتخاب و به دو گروه تقسیم گردید. یک گروه بعنوان کنترل و گروه دیگر به روش انجماد شیشه ای (40% اتیلن گلیگول، 18% فایکل، 0.3 مولار ساکارز) منجمد شدند. پس از ذوب جنین ها به مدت 24 ساعت کشت داده شدند و جنین های متسع شده انتخاب و همراه با گروه کنترل با روش Immunosurgery توده سلولی داخلی آنها جدا شد. برای بررسی حیات سلولها از رنگ آمیزی تریپان بلو استفاده گردید. و با استفاده از Student. Test نتایج تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: درصد حیات توده سلول داخلی بلاستوسیست های روز هفتم در گروه کنترل و انجماد بترتیب 96% و 85% و میانگین تعداد سلولها بترتیب 17.4 و 14 بود. درصد حیات توده سلول داخلی بلاستوسیست های روز هشتم در گروه کنترل و انجماد بترتیب 95% و 82% و میانگین تعداد سلولها بترتیب 18.6 و 15 بود.نتیجه: درصد حیات و تعداد سلولهای توده داخلی بلاستوسیستهای گروه کنترل و انجماد در روز هفتم و هشتم دارای اختلاف معنی داری است. به روش انجماد شیشه ای درصد حیات و تعداد سلولها بطور معنی داری کاهش میابد لذا بهتر است که جهت تولید سلولهای بنیادی از بلاستوسیستهای منجمد نشده استفاده شود.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 682

کارفرما: 

جهاد دانشگاهی

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    زمستان 1380
تعامل: 
  • بازدید: 

    1179
کلیدواژه: 
چکیده: 

ایمنی بر علیه اسپرم می تواند باعث عدم یا کاهش باروری و همچنین اخلال در پروسه های(ART: Assisted Reproduction Technique) شود و بیوپسی بیضه به عنوان یک ابزار تشخیصی در infertility بعلت ایجاد تروما به بیضه توانایی ایجاد خلل در سیستم جداسازی اسپرم از جریان خون و سیستم ایمنی بدن داشته و نهایتا باعث ایجاد آنتی بادی بر علیه اسپرم شود. در این مطالعه ما یک بررسی مقایسه ای بر روی ایمونوگلوبولینهای ضد اسپرم افراد از نظر وجود و افزایش آنها، قبل و بعد از بیوپسی بیضه انجام داده ایم. روش بررسی: از تاریخ 1/8/77 لغایت 29/12/78 تعداد 50 بیمار آزواسپرم با سن 26 تا 41 سال (متوسط 31.36) و شکایت نازایی که سابقه هیچ گونه جراحی و بیماری ایمنی نداشته و کاندید بیوپسی بیضه جهت بررسی وجود اسپرم برای درمانهای احتمالی بعدی بودند جهت مطالعه انتخاب شده، آنتی اسپرمهای IgA سمن و IgG سرم و همچنین در صورت مشاهده اسپرم در سمن آنتی اسپرمهای IgA و IgG متصل به اسپرم این بیماران قبل و 6 هفته بعد از بیوپسی اندازه گیری و مقایسه شد. یافته ها: افزایش IgA داخل سمن IgG داخل سرم به قسمتی که متوسط مقدار IgA سمن قبل از بیوپسی از 0.8 به متوسط بعد از بیوپسی 5.04 رسید و متوسط مقدار IgG سرم قبل از بیوپسی از 6.82 به متوسط بعد از بیوپسی 19.9 رسید که نتایج آن از نظر افزایش آنتی بادی بعد از بیوپسی معنی دار بوده است (P<0.001). نتایج: انجام بیوپسی بیضه توانایی ایجاد آنتی اسپرم آنتی بادی و نهایتا احتمال ایجاد یک نکته منفی دیگر در سیر درمانی بیمار را داشته و چون نمی توان از این تست مهم تشخیصی چشم پوشی نمود توصیه می شود تمهیدات لازم جهت حفظ اسپرم مشاهده شده در بیوپسی تشخیصی برای استفاده درمانی بعدی از آن به عمل آید.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1179

litScript
telegram sharing button
whatsapp sharing button
linkedin sharing button
twitter sharing button
email sharing button
email sharing button
email sharing button
sharethis sharing button