جایگاه هنر صنعت فرش طی دهه گذشته دستخوش تغییراتی شده است که لزوم بازنگری در سیاستهای کلان دولتمردان را بیشتر موجب شده است. آمارهای رسمی نشان می دهد که طی سالهای گذشته صادرات فرش دستباف با روند نزولی روبرو بوده است و از آنجا که تقاضای جهانی این محصول نیز در حال کاهش است انتظار می رود که روند نزولی صادرات فرش ادامه داشته باشد و یا در بهترین شرایط با افزایش تلاشهای بازاریابی در همین سطح باقی بماند. از طرف دیگر هر چند آمارهای رسمی مربوط به سال 1375 تعداد شاغلین در این صنعت را حدود دو میلیون نفر نشان می دهد، اما سخنان تولیدکنندگان عمده و شواهد نشان می دهد که تعداد بافندگان نیز در این صنعت به شدت در حال کاهش می باشد. دلایل عمده این امر را می توان به تغییر فرهنگ در بافت روستایی و شهری و حتی عشایری به خصوص در سطح جوانان، و همچنین پایین بودن حاشیه سود این صنعت در نزد بافندگان ذکر کرد. به منظور مقابله با شرایط فو، مرکز ملی فرش با همکاری موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی اقدام به تعریف طرح «نظام جامع توسعه صنعت فرش دستباف» نمود. این طرح در شهریور 1386 شروع و کارهای اجرایی آن حدود یکسال به درازا کشید. در این طرح با مطالعه دقیق شرایط محیطی صنعت فرش و وضعیت داخلی آن با بهره گیری از داده های رسمی موجود و نظرات کارشناسان و خبرگان امر، تصویری دقیق از نقاط قوت و ضعف و همچنین فرصتها و تهدیدها ترسیم شد. سپس بر اساس آنها وضعیت مطلوب و راه کارهای رسیدن به آن از طریق فایق آمدن بر معضلات صنعت در قالب اهداف، استراتژی ها و سیاستها تبیین شد. در ادامه به منظور طرح ریزی سازوکارهای لازم جهت تحقق این برنامه، علاوه بر تببین نقش سازمانها و نهادهای دولتی، خصوصی و تعاونی جهت نیل به اهداف، فرآیندهای لازم جهت تبیین تعاملات بین آنها طراحی شد. همچنین سیستم های اطلاعاتی اصلی جهت مدیریت و راهبری این مجموعه معرفی شدند. در پایان برنامه انتقال از وضع موجود به وضع مطلوب تدوین گردید. در این برنامه کلیه اقدامات لازم که در راستای سیاستها و استراتژیها طرح ریزی شده بودند در قالب یک برنامه گذار دوازده ساله زمان بندی و بودجه ریزی شدند. در انتها نتایج طرح علاوه بر گزارشهای فازهای پنج گانه در قالب یک سند راهبردی جمع بندی و به مرکز ملی فرش ارایه شد.