پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا راهبردهای غالب یادگیری را در زبان آموزان ایرانی مشخص نماید. بدین منظور از پرسشنامه ربکا آکسفورد (1990) که شامل شش زیرگروه حافظه، شناختی، جبرانی، فراشناختی، عاطفی و اجتماعی می باشد، استفاده گردید. پس از بررسی روایی و پایایی پرسشنامه از 3000 دانشجو خواسته شد به آن پاسخ دهند. پس از بررسی نتایج مشخص گردید که زبان آموزان ایرانی بیشتر از راهبردهای فراشناختی و جبرانی استفاده می کنند. یافته های آزمون تی همچنین تفاوت معناداری میان راهبردهای حافظه و اجتماعی را در متغیر جنسیت نشان داد. در پایان به زبان آموزان، معلمان و مولفان توصیه شد تا از تمامی راهبردها، بالاخص راهبردهای فراشناختی در امر یادگیری، تدریس و تالیف بهره کافی و وافی ببرند.