آلودگی های محیط زیستی بعلت توسعه فرایندهای صنعتی گوناگون از جمله معضلات قرن حاضر می باشد. حضور فلزات سنگین از قبیل کروم، مس، سرب و کادمیم در فاضلاب های صنعتی همواره محیط زیست را تهدید نموده است. این فلزات براحتی توسط فرایندهای بیولوژیکی تجزیه نمی شوند و حتی در غلظت های پایین نیز در موجودات زنده انباشته شده منجر به مرگ می شوند. کروم از جمله فلزات سنگین بوده که در فاضلاب بسیاری از صنایع خصوصا چرم و آب فلزکاری و تا حدودی نفت و گاز و پتروشیمی دیده شده اند. این فلز در محیط های آبی بصورت دو یا شش ظرفیتی وجود دارد که نوع شش ظرفینی ان به مراتب آلاینده تر، سمی تر و خورنده تر می باشد. این ترکیبات سمی در بافت آبزیان خصوصا ماهی ها انباشته شده و تکثیر و تولید مثل آنها را تحت الشعاع قرار می دهد. روش های متعددی از جمله کاربرد سیستم های تبادل یونی، احیا، رسوب گذاری واستخراج با حلال و مواد بیولوژیکی را برای حذف این ترکیبات از فاضلاب پیشنهاد نموده اند که معمولا در مقیاس های صنعتی پیچیده و پرهزینه می باشند. از جمله روشهای موثر در حذف ترکیبات کروم روش جذب سطحی می باشد. بعلت هزینه بالای استفاده از کربن فعال محققین همواره در جستجوی جایگزین مناسبی برای این ماده بوده اند. باگاس نیشکر از ضایعات صنایع قند بوده که شامل مقادیر متنابهی سلولز، پنتوزان و لیگنین می باشد. در این مقاله ضمن اشاره و مقایسه روش های مختلف حذف یا کاهش کروم به معرفی استفاده از باگاس نیشکر بعنوان یک جاذب موثر کروم پرداخته و تاثیر پارامترهای مختلف در عملکرد بهینه این فرایند مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. نتایج حاصل نشانگر ظرفیت مناسب جذب می باشد. در صورت موفقیت در ابعاد صنعتی، کاربرد باگاس نه تنها هزینه های جذب و حذف را کاهش بلکه ایجاد ارزش افزوده در بخش کشاورزی را نیز به همراه خواهد داشت.