اگرچه یکی از متداول ترین شیوه های تامین امنیت اجتماعی در جوامع جهان سوم، استفاده از عوامل قهرآمیز است؛ اما به تجربه ثابت شده است به رغم سریع الوصول بودن امنیت از این نوع، پایداری و دوام آن کم و ناچیز است. ثبات و پایداری امنیت تنها از رهگذر نهادینه کردن آن در یک جامعه و احساس مشارکت و مسوولیت عمومی در قبال امنیت اجتماعی حاصل می شود. در این مقاله سعی شده تا ضمن اشاره به موانع مشارکت مردمی، گونه شناسی مشارکت و پیش نیازهای مشارکت به توضیح و تفسیر فضای مفهومی امنیت اجتماعی پرداخته شود. هدف این مقاله نشان دادن این واقعیت است که امنیت اجتماعی برآیند تعامل و مشارکت همگانی کنشگران اجتماعی و در نتیجه یک تولید اجتماعی است، که با میزان احساس مسوولیت و مشارکت اجتماعی ارتباط نزدیکی دارد. به این معنا امنیت اجتماعی مقوله ای است که از طریق مردم و برای مردم ایجاد می شود. علاوه بر این مشارکت اجتماعی مردم با پلیس در امور امنیتی دارای کارکردهای آشکار و پنهان فراوانی است که از جمله آن می توان به مواردی همچون افزایش نظم و انسجام اجتماعی، افزایش تعهد و اعتماد اجتماعی، قبول مسوولیت، افزایش امنیت، افزایش مقبولیت اجتماعی پلیس و برقراری روابط عاطفی میان پلیس و مردم اشاره کرد.