زمینه: بیوتکنولوژی کشاورزی و بویژه مهندسی ژنتیک با تولید محصولات تراریخته فرصتی برای کاهش فقر، ایجاد امنیت غذایی، رفع سوء تغذیه و جلوگیری از تخریب منابع طبیعی و افزایش توانایی در اصلاح نباتات ایجاد نموده است. با این وجود، ورود بیوتکنولوژی در تحقیقات کشاورزی و تولید محصولات تراریخته، در بسیاری از کشورها با چالش هایی از جنبه های اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، ایمنی زیستی، تجاری و اعتقادی مواجه شده است. آنچه مسلم است هر فناوری در کنار مزایای فراوان خود، مواردی از خطر یا ریسک را نیز به همراه دارد. این موضوع ذات هر فناوری بوده و در واقع هیچ یک از فناوری ها به طور 100 درصد ایمن نیستند. بدیهی است، زمانی که یک فناوری جدید بتواند مشکلی از مشکلات بشر را حل نموده و نسبت به سایر فناوری ها مشکل خاصی ایجاد ننماید، بهره گیری از آن اخلاقی خواهد بود. استدلال های غیرمنطقی و غیرعلمی جهت مخالفت با یک فناوری جدید هم به همان اندازه غیراخلاقی است. به همین دلیل اگر محصولات تراریخته بتوانند به هر طریقی مشکلات ناشی از روش های کشاورزی سنتی را به حداقل رسانده بدون اینکه خود مشکل جدیدی ایجاد کنند، از نظر فنی و اخلاقی استفاده از آنها ارجحیت خواهد داشت.به هر حال، دیدگاه های اخلاقی در مورد محصولات تراریخته بیشتر مبتنی بر قضاوت های ارزشی بوده و چندان مبنای علمی ندارد و این ارزش ها و معیارها احتمالا با گذشت زمان و تغییر شرایط و تغییر نظام های شناختی تغییر خواهد کرد. نگرانی های علمی در مورد این دسته از محصولات هم با استدلال های علمی به راحتی قابل حل است.نتیجه گیری: در این مقاله جنبه های اخلاق زیستی مربوط به گسترش و بکارگیری گیاهان تراریخته، توان این فناوری در رفع گرسنگی جهان، تاثیر آن بر سلامت و بهداشت جامعه، مخاطرات و فواید زیست محیطی، تاثیر بر تنوع زیستی و سایر جنبه های اقتصادی-اجتماعی این فناوری مرور خواهد شد.