یکی از مهمترین مباحث معرفت شناسی در میان فیلسوفان مغرب زمین، در دو سه دهه اخیر، گفتگو در باب چیستی «علم قضیه ای» بوده است. درباره چیستی این علم در مغرب زمین دیدگاه ها و نظریات متعدد و متنوعی وجود دارد. نظریه رایج در میان معرفت شناسان این علم را اعتقاد صادق موجه می داند. حکیمان و منطق دانان مسلمان این قسم از علم را اصطلاحا «تصدیق» نامیده اند. دیدگاه حکیمان و منطق دانان مسلمان هم در باب چیستی تصدیق یکسان نیست. گروهی تصدیق را از سنخ اعتقاد می دانند، گروهی از مقوله تصور، و گروهی هم آن را ترکیبی از هر دو می دانند، برخی تصدیق را بسیط می دانند، و برخی دیگر هم مرکب. نویسنده بر آن است که یکی از عوامل اصلی اختلاف نظر منطق دانان مسلمان پیرامون چیستی تصدیق در آمیختن احکام تصدیق و قضیه با یکدیگر است. در این مقاله بر آن نیستیم تا راه حلی قطعی برای چیستی تصدیق ارایه نماییم، بلکه می کوشیم با بهره گیری از مبانی معنی شناختی و معرفت شناختی مورد قبول این منطق دانان، با رفع ابهامات، فهم بهتری از این مساله به دست دهیم.