سلامت کار ایران
سال:1385 | دوره:3 | شماره:4-3 |تعداد مقالات:15

در قرن اخیر نظریه همبستگی متقابل پدیده ها، یا نگرش سیستمی، مورد توجه و تاکید بسیاری از متفکرین بصورت شبکه ای از پیوندهای متقابل تشکیل شده است که جملگی پدیده ها و رویدادهای آن با یکدیگر تعامل دارند و از این جهت هر کار باید طوری سازمان داده شود که اعضای متشکله آن به نحوی تحت یک ارتباط سیستماتیک قرار داده شوند و بعنوان عضوی از یک کل عمل نمایند. بنابراین دیدگاه سیستمی یک راه و روش فکر کردن، نوعی جهان بینی و یک قالب ذهنی خاص که چهارچوبی برای در نظر گرفتن عوامل محیطی داخلی و خارجی سیستم، به عنوان یک کل متشکل بدست می دهد.

زمینه و هدف: امروزه سازمانها تلاش می کنند مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست، یک سیستم مناسب در جهت حفظ و ارتقا محیط کار سالم بدون هیچگونه حادثه، آسیب و آلودگی ایجاد کنند سیستم مدیریت HSE ابزاری است برای کنترل و بهبود عملکرد بهداشت، ایمنی و محیط کار در کلیه برنامه های توسعه ای صنعتی و غیرصنعتی، در واقع این یک سیستم ادغام یافته و یکپارچه است که کلیه منابع انسانی و تجهیزاتی و مالی در حمایت از یکدیگر برای تامین سلامت و محیطی عاری از هر گونه حادثه و آسیب بکار گرفته می شوند.روش بررسی: در این مطالعه که بصورت موردی انجام شده، کلیه اجزا یک سیستم مدیریت HSE بصورت خلاصه مرور شده و نقش آن در کاهش میزان حوادث و افزایش کارآیی در یک شرکت نفتی در خلیج فارس توضیح داده شده است. گزارش سه سال فعالیت سیستم HSE در این شرکت با استفاده از کلیه گزارشات و مستندات مرتبط بررسی گردید. متغیر های مختلفی به عنوان شاخص تعریف شد که توسط آنها، عملکرد سالیانه سیستم HSE در شرکت مربوط ارزشیابی شد.یافته ها: نتایج نشان میدهد که بهبود معنی داری در بهداشت، ایمنی و محیط زیست در طی سالهای 2001 تا 2003 که سیستم HSE پیاده شده ایجاد شده است. میزان شاخص LTIF از 0.69 در سال 2001 به 0.5 در سال از 397 تن در سال 2001 به میزان 309 تن در سال 2003 کاهش یافته است.نتیجه گیری: این مطالعه مشخص می نماید که علیرغم افزایش تعداد شاغلین و افزایش تعداد پروژه و ساعتهای کاری در شرکت مذکور، با اجرای سیستم HSE، شاخصهای مرتبط با سلامت، ایمنی و محیط زیست از قبیل تعداد آسیب های منجر به اتلاف زمان به ازای یک میلیون نفر ساعت کار، تعداد افراد فوت شده به ازای 100 میلیون نفر ساعت کار، و آلودگی های هوا به SO و غیره طی اجرای سیستم بهبود یافته است.

زمینه و هدف: در سال های اخیر استفاده از کامپیوتر تقریبا در هر کاری ضروری شده و کمتر حرفه ای را می توان یافت که در آن برای انجام وظایف از کامپیوتر استفاده نشود. بر اساس مطالعات انجام شده، شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی (MSDs) در کاربران کامپیوتر بالاست. از آنجا که امروزه در بانک ها بسیاری از کارها به صورت ماشینی با استفاده از کامپیوتر انجام می گیرد، لذا کارکنان بانک بعنوان یکی از کاربران اصلی و مهم کامپیوتر در فعالیت های شغلی تلقی شده و در معرض خطرات ناشی از کار با این وسیله قرار دارند. مطالعه حاضر به منظور تعیین میزان شیوع علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی در اندام های گوناگون بدن کاربران کامپیوتر شاغل در بانکها انجام شده است.روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی 287 نفر از کاربران کامپیوتر شاغل در بانکهای شیراز که به صورت تصادفی از بین کارکنان 59 بانک انتخاب شدند، انجام گرفت. به منظور تعیین شیوع علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی از پرسشنامه نوردیک استفاده شد.یافته ها: نتایج بدست آمده از پرسشنامه مشخص نمود شیوع علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی در کاربران کامپیوتر طی 12 ماه گذشته در شانه ها (%59.6)، گردن (%58.2)، پشت (%54.7)، کمر (%51.2)، مچ دست (%48.8)، زانو (%39.4)، پا (%31.7)، آرنج (%28.9) و ران (%21.6) می باشد. بر اساس نتایج بدست آمده، بیشترین شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی در بین کاربران کامپیوتر در ناحیه شانه، گردن، پشت و کمر گزارش شده است. آزمون آماری ارتباط معنی داری را بین شیوع علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی در نواحی ران، زانو و پاها با سابقه کار نشان داد (p>0.05). همچنین، ارتباط آماری معنی دار بین شیوع علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی با جنسیت در ناحیه شانه، مچ دست و ران بدست آمد (p>0.05).نتیجه گیری: شیوع علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی در جمعیت مورد مطالعه به ویژه در کمر و اندام فوقانی بالاست. با توجه به این موضوع، اجرای برنامه های مداخله ای ارگونومی در محیط کار ضروری به نظر می رسد. طراحی ایستگاه کار مناسب، آموزش و آگاه کردن کاربران کامپیوتر از اصول ارگونومیک هنگام کار با کامپیوتر و ایجاد تنوع کاری در وظایف آنان را می توان به عنوان اجزا این برنامه ذکر نمود.

زمینه و هدف: هر گونه حرکت و فعالیت فیزیکی بدن در شرایط متفاوت، ناشی از فعالیت و انقباض عضلات مرتبط با آن حرکت می باشد. انقباض عضلانی با تولید سیگنالهای بیولوژیکی همراه است. تجهیزات بکار گرفته شده برای ثبت، اندازه گیری و تجزیه و تحلیل این سیگنالها و مقایسه نوع فعالیت و میزان کارکرد عضلانی با تغییرات شاخصه های سیگنالها، روشهای علمی معتبری را برای ارزیابی و تخمین فعالیت عضلانی بوجود آورده است. یکی از جدیدترین روشها، استفاده از سیگنال مکانومیوگرام (Mechanomyogram, MMG) میباشد.روش بررسی: هنگامی که عضله منقبض می شود، ارتعاشاتی بسیار کوچک در فیبر های عضلانی بوجود می آید. این پدیده به عنوان امواج مکانیکی در نظر گرفته شده، که با حرکت از داخل به سطح عضله توسط ترانسدیوسر مناسب قابل دریافت می باشند. مکانومیوگرام اصطلاح علمی این سیگنال است. در حقیقت مکانومیوگرافی به خواص مکانیکی و الکترومیوگرافی به خواص الکتریکی واحد های حرکتی فعال شده عضلات در طی انقباض ارادی اشاره دارند.یافته ها: تجزیه و تحلیل فرکانس سیگنال مکانومیگرام رابطه مستقیم بین شدت نیرو و فرکانس را نشان می دهد. هم چنین طیف توزیع قدرت فرکانس مکانومیگرام، قابلیت تشخیص و ترکیب انواع متفاوت فیبر های عضلانی را امکان پذیر می کند. دامنه سیگنال مکانومیگرام هم به عنوان یک شاخصه قابل ارزش در تعیین و ارزیابی خستگی عضلانی برای انقباض ایزومتریک آرام و پایدار معرفی می شود.نتیجه گیری: مکانومیوگرافی می تواند به عنوان یک روش علمی Non-invasive و هم چنین تکمیل کننده با ارزشی برای سیگنال الکترومیگرافی در افزایش توان و کیفیت ارزیابی عملکرد عضلات مورد استفاده پژوهشگران واقع شود.

زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی - عضلانی مرتبط با کار (Work-Related Musculoskeletal Disorders: WMSDs) یکی از مشکلات عمده بهداشتی محیطهای کاری است. مطابق آمار ارایه شده از طرف اداره کل آمریکا %44 از کل بیماریهای شغلی در محیطهای کاری را بیماریها و اختلالات اسکلتی - عضلانی تشکیل می دهد. بر اساس گزارش انستیتو ملی بهداشت و ایمنی شغلی آمریکا WMSDs دومین رتبه را از نظر اهمیت، فراوانی، شدت و احتمال پیشروی در میان بیماریهای مرتبط با کار دارا می باشد. در بریتانیا هر ساله 1.1 میلیون فرد دچار آسیبهای اسکلتی - عضلانی می شوند به طوریکه 5.7 بیلیون پوند هزینه در سالهای 1995-96 در این خصوص برآورده شده است. پوسچر های کاری نامناسب یکی از ریسک فاکتور های اصلی در بروز WMSDs می باشند که ارزیابی، بهینه و سالم سازی آن حایز اهمیت می باشد. به طوریکه برای ارزیابی آن روشهای متنوعی ارایه شده است. دو نوع روش عملی در آنالیز و کنترل پوسچر های نامناسب و ضعیف در محیطهای کاری (Rapid Entire Body Assessment: REBA) و (Rapid Upper Limb Assessment RULA) می باشد. هدف از این مطالعه مقطعی بررسی همبستگی بین نتایج حاصل از دو روش فوق می باشد که در یک شرکت تولید کننده عدسیهای طبی در سال 1383 انجام گرفته است.روش بررسی: برای تعیین وضعیتهای بدنی حین انجام کار (پوسچر) در مشاغل موجود ابتدا بعد از بررسی و مطالعه فرایند های کاری کلیه مشاغل شناسایی شده و بعد از حذف مشاغل مشابه، تعداد 40 شغل باقی مانده مورد آنالیز قرار گرفته، و کلیه زیر وظایف آنها شناسایی شده است و سپس در مرحله بعدی دو روش REBA و RULA برای آنها به اجرا گذاشته و تمامی امتیازات نهایی و سطوح اقدامات لازم برای آنها تعیین گردیده است. با استفاده از آزمونهای آماری همبستگی نتایج دو روش مورد بررسی و سطوح اقدامات و امتیازات نهایی آنها مورد مقایسه قرار گرفته است.یافته ها: نتایج آنالیز داده ها نشان داد که همبستگی بالایی بین امتیازات نهایی حاصل از دو روش (r=0.871) و نیز بین سطوح اقدامات هر دو روش (r=0.821) وجود دارد. مقایسه سطح و اقدامات حاصل از دو روش در کلیه مشاغل تحت بررسی مشخص نمود که اختلاف معنی داری بین این سطوح وجود ندارد (p=0.16). همچنین به تفکیک در هر یک از کارگاهها نیز این اختلاف معنی دار نمی باشد. نتایج نشان داد هیچ یک از اندامها در سطح ریسک قابل قبول قرار نداشته و از نظر هر دو روش اندامهای بازو، ساعد و مچ دست در سطح ریسک بالاتری نسبت به سایر اندامها قرار دارند.نتیجه گیری: عدم اختلاف معنی دار بین نتایج حاصل از هر دو روش برای کلیه مشاغل و نیز به تفکیک در هر کدام از واحد های کاری نشان از برابری و یکسان بودن نتایج بدست آمده از بکارگیری دو روش برای ارزیابی پوسچر های کاری می باشد به طوریکه قضاوت خیلی نزدیک هر دو روش در آزمونهای انجام گرفته، همبستگی بالا و قوی نتایج حاصل از دو روش REBA و RULA را تصدیق و تقویت می نماید بنابراین امکان استفاده از هر دو روش برای ارزیابی پوسچر های کاری از لحاظ ریسک فاکتور های شغلی اختلالات اسکلتی - عضلانی و شناسایی محیطهای بحرانی و نیز اندامهای در معرض آسیب برای متخصصین و کارشناسان امر وجود دارد.

زمینه و هدف: متیل متاکریلات (MMA) که بعنوان محرک ریه، پوست و چشم شناخته شده است، متداول ترین پلاستیک آکریلیکی است که در آزمایشگاههای پروتز دندان استفاده می شود. هدف از این مطالعه عبارت بود از ارزیابی میزان مواجهه تکنیسین های لابراتوار های پروتز دندان با متیل متاکریلات و ارزشیابی وضعیت سلامتی آنان با تمرکز بر نشانه های تنفسی و پوستی.روش بررسی: میزان مواجهه با متیل متاکریلات، گرد و غبار کل و نشانه های سلامتی در 20 لابراتوار پروتز دندانی تهران - ایران مورد بررسی قرار گرفت. میانگین زمانی تراکم MMA و تراکم پیک آن با استفاده از لوله های جاذب سطحی XAD-2 و تجزیه نمونه ها با کمک GC-ID مورد سنجش قرار گرفت. تراکم گرد و غبار کل به روش گراویمتری تعیین شده و نشانه های سلامتی با استفاده از یک پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: میانگین زمانی مواجهه با MMA در تکنیسین هایی که بطور مستقیم و غیرمستقیم با آن مواجهه داشتند بترتیب برابر 327.28±79.42 و 282.9±41.84 میلی گرم بر متر مکعب تعیین شد. تراکم پیک MMA برای تکنیسین های مذکور بترتیب 337.0±36.81 و 328.88±45.40 میلی گرم بر متر مکعب سنجش گردید.میان تراکم TWA و تراکم پیک در روز های مختلف هفته اختلافی بدست نیامد، هر چند که اختلاف تراکم ها در طی روز معنی دار بود (>0.05). همبستگی میان میانگین تراکم زمانی MMA و تراکم پیک با حجم لابراتوار 0.61-0.65 بود. میانگین مواجهه تکنیسین ها با گرد و غبار برابر 2.35±2.70 میلی گرم بر مترمکعب تعیین گردید. سرفه و خشکی پوست رایج ترین نشانه سلامتی در میان تکنیسین های مورد مطالعه بود. مصرف دخانیات و سابقه مواجهه با آزبست، فاکتور های موثر بر شیوع سرفه شناخته شدند (P>0.05).نتیجه گیری: بر اساس یافته های بدست آمده چنین استنتاج می شود که حد مواجهه کوتاه مدت (STEL) فعلی به میزانی نیست که بتواند حفاظت تکنیسین ها را در مقابل اثرات زیان آور ناشی از مواجهه با MMA تامین نماید.

زمینه و هدف: با توجه به رشد روزافزون میزان تولید و تغییر تکنولوژی و کاربری مواد و ماشین آلات جدید، جراحات و مرگ و میر های شغلی زیادی در صنایع مختلف اتفاق می افتد که از جنبه های مختلف جامعه بشری را متاثر می کند. آمار حوادث در سطح جهان و کشور به روشنی بیانگر این موضوع می باشد. با این توصیف، امروزه برای شناسایی و بررسی خطر ها، روشهای متعددی وجود دارد که از آن جمله می توان به روش آنالیز ایمنی شغل اشاره نمود. در این روش با بکارگیری تکنیک های مختلف به محقق در گردآوری و سازماندهی داده ها و استفاده از آنها برای قضاوت و تصمیم گیری کمک می کند.روش بررسی: مطالعه حاضر یک مورد پژوهشی به شمار می رود که در ناحیه لرزه نگاری دشت آبادان انجام است. برای گردآوری داده های لازم و تکمیل برگه های JSA از روش مشاهده یک به یک، گفتمان گروهی، فیلم برداری و عکس برداری و بررسی اسناد و مدارک استفاده شد.یافته ها: در نتیجه این بررسی 55  مرحله در انجام این مشاغل، به همراه 155 خطر شناسایی شد و 301 اقدام اصلاحی و پیشگیرانه برای حذف یا محدود سازی این خطر ها ارایه گردید.نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها، طرح واکنش اضطراری و نیز 10 آیین کار ایمن برای این مشاغل تدوین شد. همچنین مشخص گردید در محیط باز، نقش شرایط نا ایمن درخطر های مربوط به شغل می تواند مهم تر باشد.

زمینه و هدف: استرس حرارتی امروزه یکی از فراگیرترین عوامل زیان آور محیط کار به شمار می رود. کارگران نانوایی ها یکی از فراگیر ترین جمعیت های کارگری در کشور می باشند که خصوصا در فصول و مناطق گرم و مرطوب تحت تاثیر این عامل قرار دارند. این مطالعه به منظور بررسی مواجهه کارگران شاغل در نانوایی های ماشینی سطح شهر همدان با استرس گرمایی از طریق مقایسه شاخص های استرس گرمایی HSI و WBGT انجام گردیده است.روش بررسی: بر اساس نتایج بررسی مرحله پایلوت طرح، تعداد 88 نانوایی به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب و کمیاب مهم برای تعیین شاخص های استرس گرمایی WBGT و HSI در محدوده استقرار کارگران نانوایی ها اندازه گیری گردید. در این تحقیق مقادیر پارامتر های مورد نیاز توسط WBGTmeter و رطوبت سنج ساخت CASELLA و آنمومتر پره ای اندازه گیری گردیده است.یافته ها: نتایج محاسبات شاخص های مورد نظر نشان داد که میانگین شاخص WBGT برابر 28.57±1.97°C و شاخص HSI برابر با %214.2±43.7 بوده است. نتایج تحلیل نشان داد که ضریب همبستگی پیرسون بین مقادیر شاخص HSI با WBGT بوده است (r=0.509)، لیکن به دلیل وابستگی شدید شاخص HSI به سرعت جریان هوا (r=-0.811) مقادیر این شاخص دارای مقادیر بالاتر از حد انتظاری بوده است.نتیجه گیری: هر چند هر دو شاخص مورد نظر مقادیر استرس گرمایی را بیش از حد مجاز نشان داده اند، لیکن علی رغم تشابه محیطهای مورد بررسی، میانگین مقادیر شاخص WBGT نشان دهنده انحراف محدودی نسبت به حد مجاز و انحراف معیار کوچکی بوده است ولی مقادیر HSI نشان دهنده انحراف بسیار زیادی از حد مجاز بوده و پراکندگی داده های آن زیاد بوده است. با توجه به نتایج مطالعه توزیع شاخص HSI نسبت به WBGT دارای ضعفهای متعددی بوده است.

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای بیماریهای تنفسی در صنایع شیمیایی و رنگسازی به علت عوامل متعدد بیماریزا در این مشاغل بهبود روشهای پایش شاغلین برای ارزیابی وضعیت تنفسی از ابزار های مهم در پیشگیری از بروز این بیماریها می باشد. ارزیابی تنفسی صور بالینی و آزمایشگاهی متعددی داشته است از بین این روشها آزمایش ارزیابی پیک فلومتری جایگاه جدیدی دارد.روش بررسی: در این مطالعه 30 cross Sectional نفر از افراد شاغل در خطوط تولید رنگ کارخانه به مدت دو هفته متوالی تحت آزمایش پیک فلومتری قرار گرفته اند. آزمایش در ساعات ابتدا و انتهای شیفت و برای 14 روز متوالی انجام شده است. مقادیر خام و میانگین مقادیر بدست آمده در هر روز با مقادیر روز های دیگر هفته مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفته اند استفاده از مقادیر در هفته دوم برای بالا بردن دقت آزمون و حذف عوامل مخدوش کننده بکار رفت که همبستگی بالای نتایج مربوط به دو هفته متوالی دقت ارزیابی را مورد تایید قرار داد.یافته ها: میانگین پیک فلومتر کارگران در آخرین روز کاری هفته به نسبت روز اول تفاوت معنی دار نشان داد (P<0.001). این تفاوت در نتایج حاصل از هفته دوم نیز تکرار شد (P<0.001) و (r=0.908). الگوی روزانه تغییرات در این مقدار نیز موید کاهش این میزان در انتهای شیفت به نسبت ابتدای شیفت بوده است. از شاغلین مورد بررسی %56 (17 نفر) علیرغم نشان دادن تغییرات در سریال پیک فلومتری در آزمون اسپیرومتری FVC نکته پاتولوژیک نشان نداده بودند. نتایج حاکی از بیشترین تغییرات در پیک فلومتری در روز اول بعد از استراحت به نسبت روز آخر هفته بوده اند. (16.5±35 در مقابل 11.8±33.6).نتیجه گیری: با توجه به نتایج به نظر می رسد تست سریال پیک فلومتری برای پایش و پیگیری تاثیر پذیری شاغلین از عوامل بیماریزای تنفسی موجود در محیط کار آزمایش حساستری به نسبت اسپیرومتری تست FVC باشد.

زمینه و هدف: گرد و غبار های ارگانیک و یا غیر ارگانیک شایع ترین علل شناخته شده بیماریهای بینا بینی ریه هستند که در بین آنها گرد و غبار حاوی سیلیس یکی از مهمترین عوامل ایجاد کننده بیماری سیلیکور به عنوان یک بیماری بینابینی ریه است. تناس استنشاقی با گرد و غبار حاوی سیلیس از نوع کریستال در صنایع مختلف در دنیا اتفاق می افتد و لیکن شدت تماس در کشور های مختلف متفاوت است.روش بررسی: بیماری سیلیکوزیک بیماری ناتوان کننده و غیرقابل برگشت است که در موارد شدید منجر به مرگ افراد مبتلا می شود. در این مطالعه 17 بیمار مبتلا به سیلیکوز شدید از نوع حاد و تشدید یافته از نظر تظاهرات بالینی و پاراکلینیکی و جنبه های اپیدمیولوژیک بررسی گردیدند.یافته ها: در مقایسه با منابع علمی موجود در سطح دنیا، یافته های مطالعه حاضر را میتوان از نظر شدت و وخامت بیماری در زمره موارد بسیار نادر قرار داد چرا که در بررسیهای وسیع در طی پنج سال گذشته گزارشهایی که طغیان سلیکوز شدید را در این حد اعلام نماید، یافت نشد.نتیجه گیری: مرگ 9 نفر (%52) بیماران که همگی در زمره کارگران جوان طبقه بندی می شوند در طی زمان مطالعه اگر چه در دنیا نادر است ولیکن می توان آن را هشداری جدی برای سیاست گزاران نظام سلامت کار در تمام نهاد های دولتی و خصوصی تلقی نمود تا مقوله صیانت از سلامت نیروی کار را با تامل بیشتری مورد توجه قرار دهند.

زمینه و هدف: بسیاری از شواهد در بسیاری از کشور های در حال رشد نشان داده است که فقدان تناسب میان تکنولوژی و استفاده کننده آن در محیطی که تکنولوژی در آن بکار گرفته می شود، نتایج منفی و حوادث ناشی از کار را سبب شده است. در این حال ارگونومی دانش جوانی است که در افزایش بهره وری و بالابردن سطح تندرستی کارکنان نقش بسزایی دارد. ارگونومی رابطه متقابل انسان، محیط و ماشین و ابزار آلات را بررسی می کند و در پی بهینه نمودن تناسب آنها با یکدیگر است. این پژوهش به بررسی وضعیت ارگونومیکی کارکنان ایستگاههای کاری آزمایشگاهی بیمارستانهای دانشگاهی شهرستان اصفهان می پردازد. روش بررسی: به منظور تعیین وضعیت ارگونومیکی کارکنان ایستگاههای کاری آزمایشگاهی بیمارستانهای دانشگاهی شهرستان اصفهان و تعیین فراوانی نسبی شیوع صدمات و ناراحتیهای ارگونومیکی در بین این کارکنان پژوهشی از نوع توصیفی، مقطعی، بنیادی - کاربردی انجام شده است.یافته ها: در این پژوهش توزیع فراوانی و درصد ناراحتی های عضلانی - اسکلتی در میان پرسنل آزمایشگاههای بیمارستانهای دانشگاهی شهر اصفهان بررسی شد و نتایج حاصل از عدم رعایت اصول ارگونومیکی و شرایط نامناسب کاری به صورت آمار مشخص شد.نتیجه گیری: میزان آگاهی پرستاران در زمینه ارگونومی 3.68=%76 از 6 امتیاز در حد متوسط ارزیابی شده است. شرایط کاری پرستاران با میانگین 3.13=%67 از 6 امتیاز در حد ضعیف ارزیابی شده است. میزان مشکلات کاری و آسیبهای شغلی با میانگین 3.08=%91 از 6 امتیاز در حدکم تا متوسط ارزیابی شده است. %98.7 از پرستاران بکارگیری اصول ارگونومی را برای بهبود شرایط کاری لازم دانسته اند و %97.5 آنها کسب آموزش در این زمینه را اضطراری بیان نموده اند.

زمینه و هدف: این مطالعه به منظور شناسایی و کنترل خطرات موجود در سالن رنگ یک کارخانه خودرو سازی انجام گرفت. در این مورد پژوهی از روش ETBA برای شناسایی و ارزیابی خطرات استفاده شد.روش بررسی: ابتدا انواع منابع انرژی موجود در هر سیستم شناسایی شد. سپس، با تحلیل انرژی و ارزیابی اثر بخشی موانعی که در زمان انجام مطالعه برای پیشگیری از رها شدن ناخواسته انرژی در سیستم وجود داشت، ریسک ها ارزیابی شدند. پس از آن، راهکار های پیشگیرانه برای کنترل ریسک های بالا ارایه شد و در نهایت، ریسک ثانویه خطرات ارزیابی گردد.یافته ها: این مطالعه نشان داد در سالن مذکور، دو دسته خطرات یا انرژی ها از نظر اجرای راهکار های کنترل در اولویت قراردارند: دسته اول، انرژی های شیمیایی هستند که ممکن است به پیامد های فاجعه بار مانند حریق و سرطان منجر شوند و دسته دوم انرژی هایی که به طور مکرر موجب بروز حادثه در سالن می شوند و گزارش حوادث آنها در واحد ایمنی همان صنعت موجود است. از آنجا که این دو دسته خطرات به طور عمده در خطوط رنگ و روتوش متمرکز هستند، این خطوط برای کنترل خطرات در اولویت قرار دارند.نتیجه گیری: این پژوهش پیشنهاد می کند یک نظام جامع بر پایه یکی از روش های شناسایی خطر برای مدیریت ریسک های انسانی، تجهیزاتی، تولید و محصول برقرار گردد و دوره های آموزشی برای پرسنل برگزار شود.