چکیده فارسی:قانون گذار در ماده 652 قانون مدنی، به حاکم اختیار داده است که چنانچه اوضاع و احوال اقتضا کند برای مقترض مهلت یا اقساط قرار دهد. اگر موضوع قرض اسکناس باشد ممکن است در این مدت، ارزش پول کاهش یابد یا مقرض از منافعی که می توانست با استفاده از پولش به دست آورد، محروم بماند. در بین اندیشمندان در رابطه با قابل مطالبه بودن کاهش ارزش پول و خسارت تاخیر تادیه اختلاف نظر وجود دارد. به نظر می رسد که در صورت کاهش ارزش پول تحت شرایطی، قدرت خرید تحت ضمان است و از آنجایی که علت تحت ضمان بودن قدرت خرید چیزی جز پرداخت مثل در مال مثلی نیست (ماده 650 ق.م.)، در فرض اعطای مهلت از سوی حاکم نیز قدرت خرید باید در مالی که به عنوان مثل پرداخت می شود، رعایت شود. اما قانون گذار در ماده 522 قانون آیین دادرسی مدنی، پول را به اعتبار ارزش اسمی مثلی دانسته لذا امکان جبران کاهش ارزش پول در فرض ماده 652 ق.م. وجود ندارد. خسارت تاخیر تادیه هم که در واقع مسوولیت نقض عهد است قابل مطالبه نیست چون در مانحن فیه نقض عهدی صورت نگرفته است.
چکیده عربی:إن واضع القانون فی مادة 652 للقانون المدنی قد فوض الحاکم تمهیل المدیون او جعل الأقساط له إذا اقتضت الاوضاع و المقتضیات. و ان کان الدین ورق العملة یمکن ان ینخفض قدر النقد فی هذه المدة او یحرم المقرض من المصالح التی یمکن الحصول علیها بواسطة النقود. یبدو ان القدرة الشرائیة علی شروط تقع فی الضمان عند انخفاض قدر النقد و علی ان سبب الضمان للقدرة الشرائیة لیس إلا دفع المثل فی المال المثل (مادة 650 للقانون المدنی) زعما للتمهیل من جانب الحاکم فیجب ان تلاحظ القدرة الشرائیة فی المال المثل الذی یدفع، لکن المقنن اعتبر النقد قدرا رسمیا لمثل المال فی مادة 522 لقانون الحکمة المدینة، فلذلک لم یکن جبران انخفاض قدر النقد بالنظر إلی مادة 652 للقانون المدنی. و أیضا لیست الخسارة فی تأخیر التأدیة مطالبة بل هی نقض العهد لانه لم یقع نقض عهد فی «ما نحن فیه».