به منظور بررسی تاثیر کاه و کلش باقیمانده از زراعت گندم دیم، برعملکرد و میزان پروتئین دانه گندم و پارهای خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک، آزمایشی با پنج نوع مدیریت استفاده از کلش شامل شاهد یا کاه سرپا (A1)، دروکردن (A2) زیر خاک کردن (A3) خرد کردن و زیرخاک کردن (A4) و سوزانیدن کلش (A5) و دو سطح 30 (B1) و60 (B2) کیلوگرم ازت خالص در یک تناوب گندم - آیش و در چهار تکرار بصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی از سال 1373 به مدت 6 سال (سه دوره تناوب) در ایستگاه قاملو واقع در استان کردستان به اجرا درآمد. نتایج بررسی در سه دوره تناوب نشان داد که بیشرین نفوذپذیری متعلق به تیمارهای A3 , A4 بترتیب با 75/18 و 95/15 سانتیمتر و کمترین آن مربوط به تیمار A5 به میزان 03/7 سانتیمتر ر 110 دقیقه بود. بیشترین میزان سولفات خاک با مقادیر 45/24 و 42/24 میلی اکی والان در لیتر به ترتیب متعلق به تیمارهای A5 , A2 بود. بیشترین میزان ازت خاک (مجموع ازتهای نیتراتی و آمونیاکی) با مقادیر 8/12 و 28/8 میلی گرم در کیلوگرم به ترتیب متعلق به تیمارهای A5 , A1 بود. بیشترین عملکرد دانه، کاه، وزن هزار دانه و درصد پروتئین دانه به ترتیب با مقادیر 1543 و 3273 کیلوگرم 07/4 گرم و 06/12 درصد مربوط به تیمار A4 بوده، که نسبت به تیمار شاهد به ترتیب 28% دانه 29% کاه، 7/3% وزن هزار دانه و 18% پروتئین دانه را افزایش داد. کود ازته نیز برنفوذ تجمعی، مجموع ازتهای نیتراتی و آمونیاکی خاک و عملکرد دانه و کاه اثر مثبت داشته، بطوریکه مقادیر آنها در تیمار B2 نسبت به تیمار B1 افزایش نشان داد. اما سطح بالاتر کود ازته برمیزان پروتئین دانه اثر معنی دار نداشت. ضمنا مصرف بیشتر ازت موجب کاهش مقادیر سولفات خاک و وزن هزاردانه گردید. در مجموع نیز اثرات متقابل مدیریت کلش و سطوح ازت برخصوصیات خاک و عملکرد دانه مثبت بود، بطوری که بیشترین نفوذپذیری از تیمار A4B2 و کمترین آن A5B1، بیشترین میزان سولفات خاک از تیمارهای A4B1 , A4B2 , A3B1 , A3B2 و کمترین آنها از تیمارهای A2B1 , A1B1، بیشترین وزن هزار دانه و درصد پروتئین دانه از تیمار A4B1 و کمترین آنها به ترتیب از تیمارهای A1B1 , A5B1 حاصل شده است.