پذیرش قاعده فلسفی الواحد و اعتقاد به مبدا واحد برای همه موجودات کثیر، فیلسوف را به مساله چگونگی صدور کثرت از خداوندی که از جمیع جهان واحد است، رهنمون می سازد. فیلسوفان مشائی مانند ابن سینا، در پاسخ به این مساله نظریه ای معروف درباره نظام عالم ارایه کرده اند. در مقابل، متکلمان مسلمان (به ویژه فخر رازی) با انگیزه های دینی، هم با این قاعده و هم با نظریات فلسفی درباره نظام هستی مخالفت می نمایند. خواجه نصیرالدین طوسی در آثار خود، با تثبیت قاعده الواحد و پاسخ گویی به اشکالات مخالفان، نظریه فیلسوفانی چون ابن سینا را تقویت می نمایند. با این حال، محقق طوسی در برخی از آثار خود تقریر خاصی از قاعده الواحد، ارایه می دهد. وی بر آن است که از واحد، از آن جهت که واحد است جز واحد صادر نمی شود ولی صدور موجودات متعدد، از مبدا واحد با حیثیت های مختلف امکان پذیر است. محقق طوسی در آثار خود مراتب علی موجودات را به دقت تنظیم می کند. در مرتبه نخست از مبدا تعالی موجودی صادر می شود و در مرتبه دوم دو موجود قرار دارند که یکی از آنها از سوی مبدا اول صادر شده است. در مراتب بعدی هم علاوه بر آنکه موجوداتی که خود از مبدا صادر شده اند، مصدر اشیا مختلفی می شوند از مبدا تعالی نیز موجودات خاصی صدور می یابند.