فضاهای عمومی شهری در پی رشد شتابان و بی برنامه شهرها، بویژه در کلانشهرها، دیگر پاسخگوی نیازهای شهری نیستند و لازم است با ساماندهی و نوسازی این فضاها نقش از دست رفته را به آنها بازگرداند و راهبردهای مناسب را برای ایفای این نقش در شرایط امروزین جامعه با توجه به اولویت ها بر پایه محدودیت منابع و هزینه ارائه نمود. چراکه فراهم کردن دسترسی بهتر به فضاهای عمومی شهری، از اختلاف در فرصت ها کاسته و موجب ترویجِ برابری و همبستگی اجتماعی می گردد. در این پژوهش به شناخت ویژگی های مثبت و منفی حاکم بر فضاهای عمومی شهری منطقه 5 شهرداری تهران به عنوان نمونه مورد مطالعه، با هدف تحلیل و شناسایی مولفه های کلان، میانه و خرد اثرگذار در فعالسازی یا رکود فضاهای عمومی شهری در راستای تحقق حوزه عمومی و دستیابی به راهکارهای ساماندهی و نوسازی این فضاها درحوزه های عملکردی، زیبایی شناختی و زیست محیطی بر پایه امکانات و محدودیت های موجود و اولویت بندی این راهکارها بویژه برای فضاهای روباز با استفاده از مدل ترکیبی ANP -SWOT و مدل های جانبی (مانند مدل های Copland و Dematel) اقدام شد. در نهایت مشخص شد فضاهای مذکور به دلیل نقایصی چند ازجمله از منظر مدیریتی، نتوانسته اند نقش بایسته خود را به عنوان فضایی برای تعاملات اجتماعی (حوزه عمومی) ایفا نمایند. همچنین مشخص شد با ارائه راهبردها و راهکارهای پاسخده به نیاز شهروندان و اولویت بندی آنها بر اساس محدودیت منابع و هزینه ها، و ترتیب و توالی اجرای آنها می توان به ساماندهی و نوسازی این فضاها با تاکید بر ساختار مدیریتی آنها در راستای دست یافتن به یک فضا عمومی شهری به عنوان یک حوزه عمومی دست یافت.