به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشور روسیه به دلیل مشکلات داخلی برای مدت کوتاهی از توجه جدی به مسایل آسیای مرکزی و قفقاز بازماند. این موضوع که سبب خلا ژئوپلیتیکی در این منطقه شد، فعالیت گسترده بازیگران منطقه ای مانند ایران، ترکیه، پاکستان و اسرائیل و نیز بازیگران جهانی مانند ناتو را به دنبال داشت. اما تعریف رهبران روسیه از آسیای مرکزی و قفقاز به عنوان «خارج نزدیک» و نیز پیوندهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فدراسیون روسیه با جمهوری های جدید این مناطق باعث حساسیت و توجه جدی دوباره روسیه به این مناطق شد. این مقاله بیان می کند که تلاش روسیه برای حفظ حوزه نفوذ سنتی خود و جلوگیری از حضور و نفوذ کشورهای غربی و ناتو از یک سو و تلاش غرب برای گسترش نفوذ خود، به طور مشخص در قالب ناتو، تعارض منافع و برخورد را میان روسیه و غرب اجتناب ناپذیر می کند. از سوی دیگر، نگارندگان به دنبال شناخت زمینه های برخورد منافع روسیه و ناتو هستند و به این موضوع می پردازند که ظرفیت های سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی آسیای مرکزی و قفقاز باعث تعارض منافع روسیه و غرب می شود.