میکروبیولوژی دامپزشکی (پژوهشنامه دامپزشکی گرمسار)
سال:1388 | دوره:5 | شماره:1 |تعداد مقالات:15

هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع گونه های کمپیلوباکتر در کبد طیور در اصفهان بود. از دی ماه 1385 تا اردیبهشت 1387، درمجموع 250 نمونه کبد طیور شامل 110 نمونه کبد مرغ، 65 نمونه کبد بوقلمون و 30 نمونه کبد شترمرغ از شهرستان اصفهان، جمع آوری و مورد آزمایش قرار گرفت. در مجموع تعداد 101 نمونه از همه نمونه های کبد بررسی شده از نظر کمپیلوباکتر مثبت شد، که از این تعداد 85 نمونه (2/84 درصد) از آن ها به عنوان کمپیلوباکتر ژژونی و مابقی (15.8 درصد) به عنوان کمپیلوباکتر کلی تشخیص داده شد. بالاترین میزان شیوع گونه های کمپیلوباکتر جدا شده از نمونه ها، مربوط به کبدهای مرغ (36.6 درصد) و به دنبال آن کبد بوقلمون (40 درصد) و کبد شترمرغ (16.7 درصد) بود. نتایج این مطالعه نشان داد درصد زیادی از کبدهای طیور ارایه شده به بازار مصرف شهرستان اصفهان به گونه های کمپیلوباکتر آلوده هستند. بنابراین پخت کامل کبد طیور قبل از مصرف توصیه می شود.

هدف از این مطالعه بررسی تمایز ساختارهای بافت بیضه در جنین بز است. جامعه آماری در این مطالعه شامل بزهای آبستن کشتار شده در کشتارگاه صنعتی در طول فصل پاییز و واحد نمونه گیری شامل 100 راس جنین جدا شده از رحم مادران آبستن بود. نمونه برداری به روش تصادفی انجام شد. سن جنین های جمع آوری شده طبق فرمول ارایه شده توسط گال و همکاران (1994)،  X=2.74Y+30.15محاسبه گردید. بعد از کالبدگشایی جنین ها از مراحل مختلف سنی، نمونه های بافت بیضه جهت مطالعه بافت شناسی و انجام مراحل هیستوتکنیک در محلول فرمالین 10 درصد پایدار شدند و بعد از انجام مراحل رنگ آمیزی به روش های هماتوکسیلین– ائوزین، اسید پریودیک شیف و تری کروم ماسون، زیر میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت. داده ها توسط آزمون واریانس یک طرفه (ANOVA)، تست چندگانه توکی (Tukey)، و نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج مطالعات میکروسکوپی نشان داد که گنادها در سن 35 روزگی از آبستنی، به صورت توده متصل به مزونفروز می باشد. در سن 38.5 روزگی از آبستنی، اولین نشانه تمایز بیضه یعنی تشکیل سفید پرده مشاهده شد و در سن 42.5 روزگی از آبستنی طناب های جنسی اولیه شکل گرفت. در سن 50 روزگی از آبستنی، شاهد حضور سلول های مایویید دورتا دور طناب های جنسی بودیم و در ادامه چند روز از آن سلول های لیدیک در فضای بینابینی بیضه مشاهده شد. طناب های جنسی تا زمان تولد توسط سلول های سرتولی مفروش شده بودند و در مرکز طناب ها، سلول های گونوسیت قرار داشت بطوری که تا زمان تولد بصورت لوله توپر مشاهده شد. بر اساس یافته های بدست آمده چنین استنباط شد که زمان تمایز بیضه در نشخوارکنندگان متفاوت می باشد. مقادیر بیومتری مورد مطالعه به تدریج با رشد سن جنین، افزایش می یابد، به طوری که اختلاف معنی داری در بین گروه های سنی مشاهده شد.

در این بررسی تعداد 66 عدد ماهی از جنس های کپور معمولی، کاراس و سیاه ماهی آکولاتا از خانواده کپور ماهیان در دو فصل بهار و تابستان سال 1387 به منظور شناسایی آلودگی های انگلی مورد بررسی قرار گرفتند. ماهیان پس از بیومتری با استفاده از کلیدهای شناسایی ماهیان در حد گونه تشخیص داده شدند و سپس مورد بررسی ماکروسکپی و میکروسکپی قرار گرفتند. گونه های انگلی یافت شده در ماهیان شامل Dactylogyrus extensus، D. anchoratus، Gyrodactylus sp، Ichthyophthirius multifiliis و Diplostomum spathaceum در کپور و کاراس، D. lenkorani در جنس سیاه ماهی و Lernea cyprinacea در هر سه جنس ماهی بودند. میزان آلودگی در ماهیان صید شده معادل 68.1 درصد بود و 31.9 درصد از ماهیان فاقد آلودگی انگلی بودند. در بین گونه های فوق انگل لرنه آ توانسته بود تعداد قابل توجهی از ماهیان را درگیر نماید، بطوری که میزان آلودگی در کپور 41.5 درصد و در سیاه ماهی برابر با88.8  درصد بود.

هدف: با توجه به این که حیات همواره تحت تاثیر میدان های الکترومغناطیسی طبیعی بوده و در دهه های اخیر میدان های الکترومغناطیسی دست ساز بشر نیز توسعه یافته و در حال گسترش بیشتر است لذا بحث در باره اثرات این میدان ها بر روی موجودات زنده به ویژه انسان مطرح است. این مطالعه به منظور بررسی اثر میدان های الکترو مغناطیسی یکنواخت با فرکانس 50 هرتز روی غددتناسلی و هورمون های جنسی موش نر نژاد NMRI انجام گرفته است. در این مطالعه با استفاده از سیستم پیچه های سلونویید میدان های مغناطیسی یکنواختی ایجاد شد بدین منظور دو گروه تجربی (n=12) 28 روز پیوسته و در هر روز 4 ساعت در معرض میدان های مورد نظر قرار گرفتند. و نتایج با گروه شم (n=6) و کنترل (n=6) مقایسه گردید. بیضه ها بعد از 28 روزاز بدن موش خارج شدند و مراحل برش گیری و رنگ آمیزی به منظور بررسی های هیستولوژیکی انجام شد. علاوه بر آن میزان هورمون های FSH ,LH ,Testestron به روش گاما کانتر سنجش شد. کاهش معنی دارقطر و وزن بیضه و تعداد لوله های سمینفرو افزایش ضخامت تونیکاآلبوژنه در گروه تجربی مشاهده شد تعداد اسرماتیدها و اسپرم ها در گروه تجربی کاهش یافت تعداد اسپرماتوگونی ها و اسپرماتوسیت ها در گروه آزمایشی تغییر معنی داری پیدانکرده بود. غلظت هورمون LH به طور معنی داری افزایش و غلظت Testestron به طور معنی داری کاهش پیدا کرده بود ولی غلظت FSH در گروه تجربی تغییر معنی داری پیدا نکرده بود.در این مطالعه میدان الکترو مغناطیسی با فرکانس 50 هرتز سبب تغییر در غدد تناسلی و هورمو ن های جنسی در موش های نر نژاد NMRI می شود.

در تابستان 1379، 24 فوک خزری تلف شده در ساحل ایران کالبد گشایی شدند و اندام های داخلی و خارجی آن ها از نظر ابتلا به انگل ها آزمایش شد. از لوله گوارش سه گونه ترماتود: استفانوپرورا ادونا (100 درصد)، کریپتوکوتیل کو نکاوا (100 درصد) و کریپتوکوتیل بادامشینی (100 درصد) دو گونه اکانتوسفال: کورینوزوما استروموزوم (100) و کورینوزوما گونه نامشخص (100 درصد) نوزاد مرحله سوم انیزاکیس شوپاکووی (25 درصد) و از مخاط بینی نوچه یک بند پا: هالاراکنه (12.5 درصد) جدا گردید. شدت آلودگی کلیه انگل های جدا شده جز انیزاکیس و هالاراکنه بسیار زیاد بود. کلیه انگل ها برای اولین بار از فوک خزری ساحل جنوبی دریای مازندران گزارش می شود.

با توجه محاسن و معایب وجود دوره خشکی و آثار مثبت و منفی آن بر سلامت دام، احتمال تاثیر طول دوره خشکی بر شاخص های تولید مثلی در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور تعداد 100 راس دام هلشتاین اصیل ماده شیری در یکی از دامپروری های صنعتی استان همدان در نظر گرفته شد. متغیر مستقل طول دوره خشکی دام ها، متغیر وابسته شاخص های تولید مثلی پس از زایمان بود و متغیر های کنترل عبارت بودند از مقدار شیر در اوج تولید، وزن دام در زمان تلقیح و تعداد زایش. از این تحقیق نتیجه گیری شد، میان طول دوره خشکی و شاخص های تولید مثلی مطالعه شده (-1 فاصله زایمان تا اولین تلقیح،-2  تعداد تلقیح به ازای آبستنی،-3  روزهای باز) در شرایط این تحقیق رابطه آماری وجود ندارد  (p<0.05)ولی در تما می شاخص های مطالعه شده تمایل به بهبود در گروه های با دوره خشکی کوتاه تر مشاهده شد.

از چهل سال پیش اکوکاردیوگرافی در دامپزشکی استفاده می شود. و به مراتب در گاو و اسب به کار برده شده است ولی تا کنون در زمینه اکوکاردیوگرافی شتر اطلاعاتی در دست نیست. برای انجام این تحقیق20  نفر شتر یک کوهانه ایرانی (10 نفر نر و10  نفر ماده) یک ساله به ظاهر سالم مورد مطالعه قرار گرفتند. جهت انجام اکوکاردیوگرافی از دستگاه BK.Medical مدل mini focus و ترانسدیوسر قطاعی و مولتی فرکانس 2.5 تا 4 مگاهرتز استفاده گردید. شترها مورد معاینه بالینی و الکتروکاردیوگرافی قرار گرفته و در صورت سلامت مورد مطالعه قرار می گرفتند. فضای بین دنده ای سوم تا پنجم در محل نقطه وسط بین مفصل شانه و آرنج در طرف راست و چپ تراشیده شده و توسط ژل التراسونوگرافی کافی پوشانده می شد. جهت به تصویر کشیدن نمای چهار حفره قلبی از سمت راست قفسه سینه در محور طولی، ترانسدیوسر موازی با دنده ها به طوری که نشانگر آن به سمت بالا باشد در فضای بین دنده ای پنجم در محل نقطه وسط بین مفصل شانه (POS) و مفصل آرنج (POE) بدون ایجاد چرخش قرار می گرفت. کمی حرکت fanning ترانسدیوسر به سمت قدام لازم است تا جریان خروجی بطن چپ به خوبی رویت شود. ترانسدیوسر در موقعیت قبل منتها در چهارمین فضای بین دنده ای قرار گرفته و کمی به سمت قدامی و پشتی، بدون ایجاد چرخش متمایل شده تا جریان خروجی بطن راست دیده شود. جهت به تصویر کشیدن بطن چپ در نمای عرضی ترانسدیوسر با 90 تا 100 درجه چرخش در جهت حرکت عقربه های ساعت نسبت به نماهای طولی، عمود بر راستای دنده ها در پنجمین فضای بین دنده ای قرار می گرفت. کمی تمایل ترانسدیوسر به سمت پشتی لازم بود تا دریچه میترال به طور کامل رویت شود. جهت به تصویر کشیدن دریچه آئورت ترانسدیوسر با 30 درجه چرخش در جهت حرکت عقربه های ساعت قرار می گرفت. ساختارهای قلبی از سمت چپ قفسه سینه در سه نمای طولی دیده می شدند. ترانسدیوسر در فضای بین دنده ای سوم سمت چپ قفسه سینه، درموقعیت قلب به صورت موازی با دنده ها قرار می گرفت، سپس به سمت قدامی و پشتی جهت دهی می شد تا جریان خروجی بطن راست نمایان شود. جهت به تصویر کشیدن جریان خروجی بطن چپ ترانسدیوسر در چهارمین فضای بین دنده ای به همراه کمی جهت دهی به سمت قدا می پشتی قرار می گرفت سپس در پنجمین فضای بین دنده ای موازی با دنده ها بدون ایجاد چرخش قرار می گیرد تا دریچه میترال دیده شود. در شتر قلب نسبت به گاو اسب خافی تر قرار می گیرد که این باعث بهتر به تصویر کشیده شدن قلب در اکوکاردیوگرافی می شود. کیفیت تصاویر در نمونه ها متنوع بود.این تنوع می تواند به دلیل متفاوت بودن فاکتورهایی از قبیل وضعیت بدنی، پهنای فضای بین دنده ای و رفتار حیوان باشد. ضربان قلب پایین شتر امکان بررسی دقیق حرکتی و ساختاری دریچه ها و دیواره های قلبی را در اکوکاردیوگرافی Real time میسر می سازد.

در این پژوهش ضمن تولید فرآورده های حاوی باکتری پروبیوتیک لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدو باکتریوم بیفیدوم به شکل جداگانه و مخلوط در شیر و ماست به بررسی و مقایسه آن ها با یکدیگر پرداختیم. به نمونه اول شیر، باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس تلقیح شد، نمونه دوم باکتری بیفیدو باکتریوم بیفیدوم و به نمونه سوم باکتری های لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس– بیفیدو باکتریوم بیفیدوم به صورت مشترک به عنوان استارتر افزوده گردید و سپس به گرمخانه انتقال داده شد. پس از اینکه اسیدیته نمونه ها به 42 درجه دورنیک رسید، محصولات به یخچال انتقال داده شدند. در پاساژ دوم از شیر پروبیوتیکی تولید شده در مرحله اول ماست پروبیوتیکی تولید شد و در طی گرمخانه گذاری و طی نگهداری در یخچال زنده بودن باکتری ها در فرآورده مورد بررسی قرار گرفت و به صورت مستقیم شمارش گردید. نتیجه این تحقیق به این صورت بود که طی 20 روز نگهداری فرآورده های پروبیوتیکی میکروب ها به صورت زنده باقی می مانند و حرکت باکتری ها در زیر میکروسکوپ نشان دهنده زنده بودن میکروب ها است و میزان آن ها در واحد گرم 1010 میکروب بود که از حداقل مورد نظر 3 بلوگ بالاتر بود. سرعت رشد و میزان ماندگاری باکتری ها در نمونه های حاوی باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بیشتر از نمونه های حاوی باکتری یفیدو باکتریوم بیفیدوم بود.

توکسوپلاسموزیس عفونت مشترک شایع بین انسان و حیوان در جهان است. در شکل مادرزادی عامل بیماری از طریق جفت مادر به جنین منتقل می شود. عفونت اکتسابی در اثر خوردن اووسیست هایی است که گربه دفع می کند، یا از طریق گوشت آلوده صورت می گیرد. عفونت مادرزادی ممکن است سبب مرگ جنین، تغییرات بافتی سیستم اعصاب مرکزی و یا ناراحتی چشم شود. فرم اکتسابی بیماری اغلب بدون علامت است و گاهی با احساس ناراحتی عمومی، تورم غدد لنفاوی و کوریورتینایتیس همراه می باشد. در افرادی که مشکل سیستم ایمنی دارند یا در بیماران بدخیم و افرادی که پیوند عضو انجام داده اند ممکن است عفونت بصورت حاد و کشنده مشاهده شود. هدف از این مطالعه تعیین شیوع آنتی بادی ضدتوکسوپلاسما گوندی در سرم خون بیماران بدخیم مراجعه کننده به بیمارستان شهید قاضی و امام شهر تبریز می باشد. در این بررسی مقطعی، تعداد 150 نمونه خون مربوط به بیماران بدخیم سرطانی و تعداد 150 نمونه خون مربوط به افراد کنترل جمع آوری و با روش الایزا از نظر عیار آنتی بادی ضد توکسوپلاسما (IgM ,IgG) آزمایش شد. نتایج نشان داد که شیوع کلی آنتی بادی بخب ضدتوکسوپلاسما در بیماران سرطانی 40.66 درصد بود. بیشترین درصد عفونت در سنین بالای 70 سال (66.66 درصد) و کمترین میزان در سنین 21- 30 سال ( 26.92درصد) مشاهده گردید. در گروه کنترل نیز سعی شد جنس و سن و شرایط یکسان رعایت گردد. بنابراین با توجه به موارد مثبت بالا در بیماران بدخیم سرطانی، باید هرچند موقع یکبار برای پی بردن به تبدیل شدن عفونت مزمن به حاد، اقدام به اندازه گیری تیتر سر می نمود. همچنین این بیماران باید تحت درمان ضد انگلی قرار گیرند.

پنومونی یکی از بیماریهای شایع تنفسی در گوسفندان بوده که علت آن را می توان از نقطه نظر تاثیر کمبودهای عناصر معدنی، از جمله مس که کمبود آن در خاک منطقه میاندوآب (کلینیک دامهای بزرگ دانشگاه تبریز) به اثبات رسیده است، مورد ارزیابی قرار داد. نقش مس در اعمال فیزیولوژیک قسمتهای مختلف بدن، بویژه سیستم ایمنی کاملا قابل اهمیت است، بدین ترتیب که مس از طریق شرکت در ساختار آنزیم هایی که ارتباط نزدیکی با توانایی و قدرت ایمنی بدن دارند، نقش عمده خود را در شکل گیری سیستم ایمنی بدن ایفا می کند.در این مطالعه با اندازه گیری عیار سرمی مس و مقدار آنزیم SOD خون گوسفندان مبتلا به پنومونی تب دار ارجاعی به کلینیک دام های بزرگ دانشکده دامپزشکی تبریز واقع در میاندوآب، رابطه بین ابتلا به پنومونی با مقادیر مس سرم و آنزیم SOD خون گوسفندان، مورد ارزیابی قرار گرفت. در این بررسی از 50 راس گوسفند بالغ که با علایم پنومونی تب دار در طول زمستان سال 1385 به کلینیک مراجعه می کردند، خونگیری و عیار سرمی مس و مقدار آنزیم SOD خون آن ها تعیین گردید. بر اساس یافته های این بررسی، از تعداد کل گوسفندان مورد مطالعه در 32 راس (64 درصد) کاهش عیار سرمی مس وجود داشت که از این تعداد 18 راس (36 درصد) دچار کمبود شدید و 14 راس (28 درصد) دچار کمبود مرزی مس بودند. ضمنا در 37 راس (74 درصد) از گوسفندان مبتلا به پنومونی، میزان آنزیم SOD خون گوسفند ان، پایین تر از حد نرمال بود. همچنین در این مطالعه اختلاف معنی داری بین میزان آنزیم SOD گوسفندان مبتلا به کمبود مس در مقایسه با مقدار آنزیم SOD گوسفندانی که از نظر عیار سرمی مس در حد طبیعی بودند، وجود داشت. ضمنا در این بررسی نه تنها مشخص گردید که همبستگی آماری بین عیار سرمی مس و آنزیم SOD خون گوسفندان وجود دارد، بلکه ارتباط معنی داری بین ابتلا به بیماری پنومونی تب دار در گوسفندان و کمبود عیار سرمی مس و آنزیم SOD گلبول های قرمز وجود دارد (p<0.01).

آمیلوییدوز راکتیو وضعیتی است که بدنبال طیف وسیعی از بیماری های آماسی مزمن، عفونت های مزمن، نئوپلازم های بدخیم و اختلالات وراثتی بوجود می آید. در مطالعه حاضر تاثیر دو ماده آمیلوییدوژنیک یعنی AgNo3 و (AF) Freunds Adjuvant با اثر آمیلوییدوژنیک کازویین بدون ویتامین در ایجاد الگوی فضایی زمانی آمیلوییدوز تجربی مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفت. به همین منظور تعداد 40 سر موش نر نژاد Swiss که از موسسه پاستور تهیه شده بود، پس از وزن کشی به طور تصادفی در چهار گروه شامل 2 گروه تیمار،1 گروه کنترل(کازیین بدون ویتامین) و یک گروه کنترل مثبت (سالین نرمال) تقسیم شدند. در پایان هفته های سوم،پنجم و هفتم، 3 موش به صورت راندوم انتخاب و به روش انسانی معدوم شدند. نمونه طحال هر حیوان برداشته و در فرمالین بافر 10درصد شد. نمونه ها پس از عبور از خلال مراحل مختلف دهیدراسیون، شفاف سازی و غوطه ورسازی، در بلوک های پارافینی قالب گیری شدند. مقاطع به ضخامت 5 میکرون تهیه و به روش کنگورد رنگ آمیزی شدند. وزن طحال ها و اطلاعات بدست آمده از آنالیز نتایج میکروسکوپی، تغییر قابل توجهی بین گروه های A و B، A و C، B و C مشاهده نشد. ولی تفاوت های قابل توجهی بین گروه های A و D، B و D، C و D به ترتیب مشاهده شد. چنین نتیجه گیری می شود که دو ماده AgNo3 و  (AF)از پتانسیل مشابهی مانند کازیین بدون ویتامین در ایجاد الگوهای فضایی زمانی آمیلوییدوز تجربی در موش برخوردار می باشد.

بی حسی اپیدورال از انواع روش های بی دردی موضعی است که در القای بی دردی به تنهایی یا به صورت کمکی همراه با سایر تکنیک های بیهوشی در طب انسانی و دامپزشکی رایج است. این روش بی دردی در بسیاری از جراحی های محوطه شکمی، نواحی پرینه، دستکاری های مامایی، جراحی های دم و اندام حرکتی خلفی و نیز کاهش درد بعد از عمل و در بیماران دارای دردهای مزمن کاربرد وسیعی دارد. گزارشات بسیاری نیزمبنی بر اثرات بی دردی داروی متوکلوپرامید که به صورت اولیه به عنوان ضدتهوع استفاده می شود موجود است. همچنین از داروی لیدوکایین از سال های بسیار دور جهت القای بی دردی اپیدورال در گونه های مختلف حیوانی استفاده می شود. از آنجایی که داروهای مخدری دارای محدودیت در نسخه نویسی برای دامپزشکان و کلینیسین ها می باشند، ترویج کاربرد سایر داروها با اثرات ضد دردی با ارزش به نظر می رسد. دوازده خرگوش بالغ از هر دو جنس نر و ماده به وزن تقریبی 3 تا 3.5 کیلوگرم به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. در گروه شاهد، تحت مقید سازی فیزیکی، درعمیق ترین نقطه قابل ملامسه در محل اتصال مهره های کمری–خاجی(1.5 Lumbosacral Junction)  میلی لیتر داروی لیدوکایین 2 درصد و در گروه آزمایش ادغام 1.5 میلی لیتر داروی لیدوکایین 2 درصد و نیم میلی لیتر داروی متوکلوپرآمید پس ازحصول اطمینان از ورود سوزن در فضای اپیدورال تزریق شد. به فاصله 48 ساعت و یک هفته بعد از تزریق اول دو تزریق به ترتیب مشابه صورت گرفت. مدت زمان شروع اثر بی دردی، طول مدت فلجی شلی پاها و طول مدت بی دردی درهر دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. میانگین شروع اثر بی دردی و همچنین میانگین طول دوره فلجی شلی پاها در گروه آزمایش و شاهد بدون تفاوت معنی داری بود (p<0.05). در حالی که میانگین طول بی دردی در گروه آزمایش (39.1±16.2 دقیقه) به صورت معنی داری بالاتر از گروه شاهد (23.6±5.5 دقیقه) بود.(P=0.018)  بنابر این می توان نتیجه گرفت که داروی متوکلوپرآمید در طولانی تر نمودن دوره بی دردی در بی حسی اپیدورال القا شده با لیدوکایین دو درصد کاملا موثر می باشد.