ویژگی های کالبدی مدارس ازجمله مباحث مهم در ارتقای کیفیت آموزش و یادگیری است. شرایط نامناسب محیط مدارس و عدم هماهنگی بنا با محیط اطراف لزوم توجه به مسائل آسایش محیطی را دوچندان می نماید. پژوهش حاضر با هدف بازشناسانی معیارهای آسایش محیطی و ارائه راه کارهایی برای ارتقای کیفی کالبد مدارس مبتنی بر بهبود یادگیری دانش آموزان، انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی است و جامعه آماری مورد بررسی دو گروه می باشند. گروه اول متخصصان رشته های معماری و روان شناسی دانشگاه های تهران و گروه دوم دبیران و هنرآموزان مشغول به فعالیت در سال تحصیلی 1394-1393 در شهرستان زاهدان هستند. گروه متخصصان مورد مصاحبه قرارگرفته، طبق روش دلفی1 12 نفر بوده اند و حجم نمونه گروه دوم 310 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعیین شده است. استخراج متغیرهای تاثیرگذار با استفاده از پیشینه تحقیق و مصاحبه با متخصصان صورت گرفته است. در مرحله دوم پرسشنامه ای بر پایه متغیرهای به دست آمده تهیه شده و از آن برای سنجش دیدگاه دبیران استفاده گردید. آنچه از تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه به دست آمد بیانگر این مطلب است که از میان عوامل تامین کننده آسایش محیطی، به ترتیب اهمیت پنج عامل شامل: استفاده از نور طبیعی، تعبیه پنجره مناسب، کنترل دما، توجه به کیفیت هوا و کاهش آلودگی های صوتی از مهم ترین عوامل موثر بر بهبود کیفیت یادگیری در فضاهای آموزشی هستند. در تحقیقات پیشین اغلب به صورت کیفی به تاثیر نور، دما، تهویه و صوت پرداخته شده است. در برخی موارد نیز تاثیر یکی از عوامل بر یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است و معیار سنجش نمرات دانش آموزان یا دیدگاه آن ها بوده است؛ اما در این پژوهش تاثیر پنج عامل محیطی بر یادگیری به صورت کمی و در قالب متغیر کلی آسایش محیطی مدارس بررسی شده است. در پایان توجه به هرکدام از مولفه های موثر در قالب راه کارهای معماری فضاهای آموزشی در راستای ارتقای یادگیری کاربران ارائه شده است.