رنگ سیاه از جمله رنگ های پیشینه داری است که تاکنون فقط به استخراج جلوه های گوناگون آن در اساطیر، ادیان و متون عرفانی پرداخته شده و به محتوا و رسالت تعلیمی- عرفانی آن در سبک های شعری مختلف پرداخته نشده است. بر همین بنا، در این پژوهش ارزش وجایگاه این رنگ در شاخه های ادبیات تعلیمی، تمثیلی و فولکلور با شیوه آماری تحلیلی در دو سبک اول شعر فارسی (خراسانی و عراقی) بررسی شده است. در دیوان شاعران سبک خراسانی، این رنگ برای توصیفات ساده، طبیعی و تشبیهات حسی به کار گرفته شده اما به محض تغییر نگرش ها در سبک عراقی، به ویژه در منظومه های عرفانی تعلیمی و اخلاقی مانند مثنوی، دیوان حافظ و بوستان، رنگ مذکور با زبان استعاره و مجاز برای آموزش و ارشاد مخاطب و تنبیه و تمثیل به کار رفته است.