هدف پژوهش حاضر بررسی اهمیت تحلیل و بکارگیری اطلاعات توانایی مدیران به همراه نسبت های مالی در انتخاب و تشکیل سبد سهام کارا در بازار بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور تعداد 103 شرکت برای یک بازه 10 ساله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. به منظور محاسبه و تحلیل اطلاعات توانایی مدیران از مدل ارائه شده توسط دمرجیان و همکاران (2012 و 2013) استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از مدل BCC ورودی محور تکنیک تحلیل پوششی داده ها و بکارگیری تحلیل عاملی، سه سبد بهینه سهام تشکیل شد. سبد سهام اول تنها با استفاده از تحلیل متغیر ریسک و بازده، سبد سهام دوم تنها با استفاده از تحلیل نسبت های مالی و سبد سهام سوم با استفاده از تحلیل نسبت های مالی به همراه اطلاعات مربوط به شاخص توانایی مدیریت. سپس به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، میانگین بازدهی هر یک از سبدهای سهام تشکیل شده بر اساس امتیازهای کارایی، با استفاده از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون، با یکدیگر مقایسه گردید. نتایج تحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که اختلاف معنی داری بین میانگین بازدهی سبد سهام اول و دوم وجود ندارد. اما اختلاف بین سبد سهام سوم با سبدهای اول و دوم به طور جداگانه از نظر آماری معنی دار است. به این معنی که، تحلیل مجموع اطلاعات مرتبط با نسبت های مالی و شاخص توانایی مدیران شرکت ها در طی 10 سال مطالعه، به طور میانگین منجر به کسب بازدهی تقریبا دوبرابر نسبت به سبدهای سهام اول و دوم می گردد. این مساله اهمیت و ارزش تحلیل اطلاعات مرتبط با توانایی مدیران را به عنوان اطلاعات مکمل نسبت های مالی به منظور سرمایه گذاری کارا و دستیابی به بازدهی مناسب در بورس اوراق بهادار تهران نشان می دهد.