مجله دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
سال:1382 | دوره:21 | شماره:4 |تعداد مقالات:20

سابقه و هدف: مسواک مهمترین وسیله برداشت مکانیکی عامل اتیولوژیک بیماریهای پریودنتال و حذف پلاک می باشد لذا هدف از انجام این تحقیق، بررسی کمی و کیفی مسواکهای موجود در بازار ایران می باشد. مواد و روشها: روش مطالعه، توصیفی و تکنیک آن مشاهده و استفاده از فرم اطلاعاتی بود. روش نمونه گیری به صورت تصادفی و ابزار مورد استفاده در این تحقیق خط کش، کولیس و میکرومتر بودند. در این تحقیق از 30 عدد مسواک که شامل 8 مسواک ایرانی به نامهای جرده نرم، جرده زبر، موژان، جرده متوسط، مینا متوسط، پنبه ریز زیر، لاله نرم و مروارید متوسط و همچنین 22 مسواک خارجی به نامهای Oral-B indicator، Close Up، Gum، Butler، Jordan، کودکان، Atman Doctor، LG، Sanxiao، Trisa، Signal 2، Lion، Crest، Al-Falij Clean، Colgate-plus Maxam، Test، Angola، Dr Banta، Dent، Formula،Dr. Mortos، GUM (سوریه) بود استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که طول کلی مسواک در کلیه نمونه ها قابل قبول ترین و فراوانترین فراوانی نسبی را دارا بوده است (100%) و علامتگذاری، غیرقابل قبول ترین فراوانی نسبی را دارا بود (77.8%). نتیجه گیری: روش آزمون و نتایج حاصل بر اساس آیین نامه ملی استاندارد ایران صورت گرفت و نتایج نشان دادند که مسواکهای خارجی نسبت به مسواکهای ایرانی برتری ندارند و بهترین مسواک از نظر استاندارد ملی ایران Oral-B indicator و غیرقابل قبول ترین مسواک G.U.M سوریه بوده است و مسواکهای ایرانی در حد قابل قبول می باشند.  

سابقه و هدف: دندانهای انسان دارای تنوعات آناتومیکی بسیاری هستند و درمان هر دندان هم از فرم آن متاثر می باشد. درک آناتومی کانال هم پیش شرط ضروری در درمان ریشه است. یکی از این تنوعات کانالهای C-Shaped می باشند که اغلب در دندانهای مولر دوم مندیبل دیده شده اند. با وجود اینکه تحقیقاتی در این ارتباط در سایر کشورها و نژاد چینی و برمه ای انجام شده اما فقدان ارقام و آمار منجسم در این زمینه در ایران انگیزه ای برای تعیین فراوانی و فرم آناتومیک کانالهای C-Shaped گردید. لذا این تحقیق با هدف تعیین فراوانی و classification کانال های C-Shaped در دندان مولر دوم مندیبل انجام پذیرفت. مواد و روشها: این تحقیق بصورت توصیفی بوده و پس از انتخاب تصادفی 123 دندان مولر دوم مندیبل که از درمانگاه ها و مطب های سطح شهر تهران جمع آوری شده بودند مقاطع عرضی در محلهای Mid Root – CEJ و Apical بر روی ریشه دندان ایجاد شد و با توجه به شکل ظاهری ریشه و مقاطع آن آمار مربوط به فراوانی و فرم آناتومیک کانال های C-Shaped ارایه گردید. یافته ها: بر اساس کلاس بندی Haddad 17 دندان دارای کانال C بودند (13.8% کل نمونه ها) که 3 دندان Category I، 2 دندان Category II و 12 دندان Category III داشتند. فراوانی دندانهایی با Category I and II 4% کل نمونه ها بود. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن نتایج سایر تحقیقات فراوانی کانالهای C-Shaped در این تحقیق (13.8%) در حد میانه آمار ایالات متحده (غرب) و شرق آسیا (خاور دور) می باشد که نشان دهنده این است که فراوانی بالای این نوع کانال در نژاد آسیایی و کاهش آن از شرق به غرب می باشد. انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه برای اثبات این موضوع لازم است تا با آگاهی بیشتر درمان مناسبی برای این موارد ارایه گردد.

سابقه و هدف: ارتقا کیفیت خدمات ارایه شده دندانپزشکی می تواند موجب افزایش میزان رضایت مراجعه کنندگان و هم چنین میزان بهره وری مراکز درمانی دندانپزشکی گردد. با توجه به این مساله و در راستای سیاستهای مسوولین دانشکده دندانپزشکی برای بهبود کیفیت ارایه خدمات بهداشتی – درمانی و رفاهی در دانشکده این تحقیق با هدف نظرسنجی از بیماران مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی در مورد کیفیت خدمات ارایه شده به آنها در نیمه دوم خرداد سال 1378 انجام گرفت. مواد و روشها: مطالعه به روش توصیفی (Descriptive) انجام گرفت. نحوه جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه بود. مقیاس طراحی سوالات به صورت لیکرت (Lichert) پنج گزینه ای بود. جامعه مورد بررسی تمامی مراجعه کنندگان به دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی در نیمه دوم خرداد 1378 بود. تعداد پرسشنامه هایی که در نهایت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند 500 عدد بود. در طراحی سوالات نهایت تلاش انجام گردید تا فقط نظر شخصی بیماران سنجیده شود. یافته ها: تحقیق نشان داد که مراجعین به دانشکده دندانپزشکی در مورد مسایلی از قبیل امکانات رفاهی، مدت زمان سپری شده برای تشکیل پرونده، پرداختن به مشکل اصلی بیماران، برخورد دانشجویان و منشیان، معاینه توسط اساتید در ابتدای درمان، علمی و درست بودن درمان ها و معقول بودن هزینه درمانها رضایت نسبی دارند. البته این رضایت در بعضی زمینه ها از قبیل طول مدت درمان، زمان سپری شده در بخش تشخیص، هنگام انجام رادیوگرافی ها و ناکافی بودن تعداد تلفن های عمومی دانشکده وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج کلی تحقیق نشان داد که سطح ارایه خدمات دانشکده مناسب بوده ولی این نتایج الزاما موید رضایت بخش بودن وضعیت دانشکده نیست.

سابقه و هدف: هیستامین یک واسطه شیمیایی درگیر در آماس و درد ناحیه پری آپیکال پس از درمان ریشه می باشد که باعث افزایش تراوایی عروق، ادم و کاهش آستانه درد می گردد. هدف از این مطالعه بررسی اثر آستمیزول (آنتاگونیست رسپتور (HI بر آماس حاد ناحیه پری اپیکال پس از درمان ریشه بود. مواد و روشها: این تحقیق یک مطالعه کارآزمایی بالینی بود. دوازده گربه بالغ و سالم به دو گروه آزمایش تقسیم شدند. گروه اول (6 حیوان) 10 میلی گرم آستیزول (آنتی هیستامین) یک ساعت قبل از درمان ریشه از طریق دهان دریافت کردند و گروه دوم (6 حیوان) هیچ دارویی دریافت نکردند. حیوانها 6، 12 و 24 ساعت پس از درمان ریشه کشته شدند. برش های شش میکرونی آماده شده، رنگ آمیزی با H&E انجام شد و با میکروسکوپ نوری بررسی گردید. یافته ها: مقایسه دو گروه آزمایش با استفاده از تست Wilcoxon انجام شد و نشان داد که در 6 ساعت پس از درمان ریشه، ادم و وازودیلاتاسیون عروقی در گروه آستمیزول بطور مشخصی کمتر از گروهی بود که آستمیزول دریافت نکردند (P<0.05). اما تفاوت مشخصی بین دو گروه در 12 و 24 ساعت پس از درمان ریشه وجود نداشت. نتیجه گیری: آستمیزول ممکن است بتواند در کنترل دردهای پس از درمان ریشه بوسیله کاهش ادم و وازودیلاتاسیون عروقی موثر باشد.

سابقه و هدف: وجود ترس از دندانپزشکی از جمله موارد شایعی می باشد که می تواند شرایط نامطلوبی برای بیمار و دندانپزشک ایجاد نماید. این مطالعه با هدف اندازه گیری میزان ترس بیماران از موقعیتهای مختلف دندانپزشکی انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه توصیفی – مقطعی (Cross-Sectional) به منظور بررسی ترس از موقعیتهای مختلف دندانپزشکی بر روی 231 نفر بیمار مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی یزد انجام گرفت. کلیه اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از طریق پرسشنامه های حاوی سوالاتی در مورد متغیرهای دموگرافیک و همچنین 19 موقعیت مختلف دندانپزشکی که میزان ترس بیماران در آن موارد به روش visual analogue scale مشخص می گردید، جمع آوری شد. یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد که از 231 بیمار مراجعه کننده تحت بررسی تعداد 134 نفر (57.3%) دارای ترس کم تا متوسط، 85 نفر (36.8%) دارای ترس متوسط تا شدید و 12 نفر (5.9%) دارای ترس بسیار شدید یا وحشت بودند. بیشترین ترس به ترتیب از جراحی، معالجه ریشه دندان، کشیدن دندان و مشاهده سرنگ تزریق بود. در این مطالعه بین میانگین شدت ترس با جنس و تجربه ناخوشایند قبلی ارتباط معنی دار آماری وجود داشت ولی با سن و تعداد دفعات مراجعه قبلی رابطه معنی دار آماری دیده نشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده توصیه می شود که دندانپزشکان اطلاعات خود را در مورد علل ایجاد ترس از دندانپزشکی و همچنین راههای تشخیص و برطرف نمودن آن افزایش دهند.  

سابقه و هدف: رشته پروتز از جمله رشته های علمی می باشد که پیشرفتهای بسیاری را شاهد بوده است. وجود ابداعات متعددی چون ایمپلنت و اوردنچر و غیره از روشهای جدید در خدمت بیماران می باشد. در کنار این فرآیندها هر چند گاه شاهد پروتزهایی هستیم که به دور از معیارهای علمی تهیه شده اند و به علت اینکه نکات اساسی در ساخت آنها رعایت نمی گردد هر کدام در تماس با بافت زیرین خود سبب ایجاد شکایاتی در بیماران می گردند. هدف از این بررسی گزارش 13 مورد ضایعه مخاطی به دنبال تحریک پروتز در دهان می باشد تا بتوان نظر دندانپزشکان را به اهمیت این موضوع معطوف کرد. گزارش مورد: در این بررسی 13 مورد ضایعات مخاطی به دنبال تحریک پروتز در دهان از جمله فیبروم تحریکی، اپولیس فیشوراتوم، فیبروم برگی شکل، هیپرپلازی پاپیلری کام، ژانت سل گرانولوم محیطی، استوماتیت ناشی از پروتز، زخم تروماتیک، التهاب گوشه لب، پلاک سفید کف دهان و واکنش آلرژیک ارایه شده و ویژگی های هر یک مورد بررسی قرار گرفته است.

سابقه و هدف: استئوسارکوم یکی از شایعترین تومورهای استخوان است که موارد متعدد آن در فکین هم گزارش شده اند. هدف از این مطالعه بررسی موارد استئوسارکوم فکین طی ده سال (79-1370) در دو مرکز از مراکز شایع مراجعه این بیماران در تهران یعنی انستیتو کانسر ایران و بیمارستان طالقانی می باشد. مواد و روشها: این تحقیق از نوع توصیفی گذشته نگر می باشد و با استفاده از فرم اطلاعاتی جهت ثبت داده ها انجام گرفت. یافته ها: در مجموع 42 مورد استئوسارکوم فکین در طی این ده سال به این دو مرکز مراجعه کرده بودند که 24 نفر از آنها مذکر (57.1%) و 18 نفر مونث (42.9%) بودند. میانگین سنی این افراد 31.64 سال بود. نسبت ابتلای فک بالا به پایین 1.05:1 بود. اکثر موارد (75%) از نظر هیستولوژیک در طبقه کندروبلاستیک قرار می گرفتند. متاسفانه 42.6% موارد در هنگام جراحی بطور کامل برداشته نشده بودند. قابل توجه است که در 30.8% موارد تشخیص پاتولوژی اولیه نادرست بوده است. 48.1% موارد دچار عود موضعی شدند. 70% جراحی های انجام شده در نوبت اول از نوع رادیکال بودند. 40.7% افراد تحت پرتودرمانی و 66.7% هم تحت شیمی درمانی قرار گرفته بودند. میانگین میزان آلکالین فسفاتاز سرم 245.07 بود. نتیجه گیری: در کل، در این مدت زمانی، موارد فکی حدود 16% ابتلای کل بدن را تشکیل می دادند. میانگین سنی در آنها بطور معنی داری با انواع غیر فکی تفاوت داشت و همچنین درصد موارد کندروبلاستیک در آنها بطور معنی داری بالاتر بود.

سابقه و هدف: زبان انگلیسی امروزه زبان رایج علم و تکنولوژی است. بیشترین مطالب تحقیقاتی در جهان چه بصورت نوشتاری و یا به شکل گفتاری به این زبان تهیه می شوند.انتظار بر این است که دانشجویان بعد از گذراندن دوره های مختلف زبان عمومی و تخصصی انگلیسی دانشگاه، مهارت بکارگیری آن را در اشکال مختلف بدست آورند. از جمله این اشکال، استفاده از فیلمهای آموزشی دندانپزشکی به زبان انگلیسی است. اما آیا براستی دانشجویان قادر به استفاده از این نوع فیلمهای آموزشی هستند؟ این مطالعه با هدف ارزیابی و سنجش میزان توانایی دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در درک فیلمهای آموزشی دندانپزشکی به زبان انگلیسی انجام گرفت. مواد و روشها: در این مطالعه که به روش توصیفی صورت گرفت، 57 نفر از دانشجویان رشته دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان که همگی واحد زبان تخصصی 2 را گذرانده بودند در سال 1381 تستی بعمل آمد که بر سنجش توانایی دانشجویان در زمینه مهارت شنیداری آنها تکیه داشت، به این صورت که دو فیلم آموزشی دندانپزشکی برای دانشجویان به نمایش گذاشته شد و بر اساس سنجش مهارتهای مختلف شنیداری از آنها آزمونهای(SM) Short Memory, (FT) False/True, (FB) FillingBank, (CT) Cloze Test بعمل آمد. سپس اطلاعات حاصل از آزمونها توسط آمار توصیفی جمع بندی شده، مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: فقط 10.5% دانشجویان در کل آزمونها، از 20 نمره بالای 10 را کسب نمودند که همگی آنها (100%) کلاسهای خصوصی خارج از سیستم دانشگاه را به شکل ترمهای مختلف گذرانده بودند. میانگین نمرات کل دانشجویان 6.49 با انحراف معیار 3.29 بدست آمد. در ضمن بالاترین نمره بدست آمده در تست FB با 52.6% بالای نمره 10 و پایین ترین نمره مربوط به تست CT در مقایسه با تستهای دیگر بود. نتیجه گیری: لازمه پاسخگویی به اینگونه سوالات سرعت در پردازش و درک مطلب است. نتیجه کلی بدست آمده 89.5% نمره کمتر از 10 حاکی از این است که اکثریت دانشجویان در این آزمون، مهارت کافی جهت درک مطالب شنیداری در زمینه تخصصی را حتی پس از گذراندن دروس تخصصی زبان ندارند.

سابقه و هدف: با توجه به اهمیت اندازه گیری شاخص های FABA, AFBF, AFA, APDI, Wits, ANB جهت ارزیابی رابطه قدامی خلفی اپیکالی بیس ها و بخصوص تشخیص و طبقه بندی اکلوژن ها، مطالعه حاضر با هدف بررسی و شناخت عواملی که بطور ژئومتریک آنها را تحت تاثیر قرار می دهند، انجام گرفت. مواد و روشها: تحقیق به روش توصیفی و بر روی 234 عدد سفالوگرام مربوط به 141 دختر و 93 پسر که همگی دارای صورت متناسب و متقارن با اکلوژن نرمال بودند انجام گردید و ضریب همبستگی پارامترهای فوق تعیین شد. یافته ها: شاخص Wit's نسبت به سایر شاخصها کمتر تحت تاثیر عوامل ژئومتریک قرار می گیرد. نتیجه گیری: از مطالعه حاضر نتیجه گیری می شود که بهتر است جهت ارزیابی رابطه قدامی – خلفی فکین و اپیکال بیسها نسبت به همان شاخص Wits استفاده گردد.

سابقه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی تغییرات دهانی فکی – صورتی و میزان شیوع و روند بروز علایم در رده های سنی متفاوت بوده است. مواد و روشها: بررسی بصورت توصیفی مقطعی (Cross-sectional) بر روی 119 بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور که خون دریافت می کردند انجام شد. معاینه و تکمیل پرسشنامه این بیماران در فاصله بین آزمایش و تزریق خون انجام گرفت. نرم افزار مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل یافته ها در این تحقیق SPSS بوده است. با توجه به اهداف تحقیق، بیماران به شش گروه در رده های سنی مختلف (4-1، 6-5، 9-7، 12-10، 15-13 و بیشتر از 16 سال) تقسیم بندی شدند. از جمله متغیرهای تحقیق جلوزدگی فک بالا، جلوزدگی فک پایین، تغییر رنگ مخاط، تغییر رنگ لثه، بینی زینی شکل، رنگ دندان، مال اکلوژن قدامی و خلفی، فاصله بین دندانها، عدم کفایت لب ها در بستن دهان بود. یافته ها: از 119 بیمار مورد مطالعه 60.5% آنها جلوزدگی فک بالا داشتند. جلوزدگی فک پایین 5%، بینی زینی شکل 34%، Spacing 13.4%، مال اکلوژن خلفی 27.7%، مال اکلوژن قدامی 63%، lip incompetency 47.9%، تغییر رنگ مخاط 26.9 و تغییر رنگ لثه 60.8% بود. نتیجه گیری: بر خلاف آنچه انتظار می رفت، میزان بروز علایم در بیماری تالاسمی سیر صعودی نداشت. علایم استخوانی از همان اوان بیماری ظاهر می شود. همه بیماران به همه علایم مبتلا نمی شوند. خشکی دهان و زخمهای دهانی در هیچ بیماری مشاهده نشد.

سابقه و هدف: با توجه به اهمیت بهداشت دهان و دندان و چشم اندازی که در این زمینه در سال 2010 برای همه کشورهای جهان در نظر گرفته شده است و بدلیل اینکه محققین، پوسیدگی دندان را بیماری تمدن می نامند و با در نظر گرفتن اطلاعات به دست آمده که نشان می دهد اقلیتهای قومی و نژادی و گروههایی که تشکیلات آموزشی سطح پایین داشته اند حداقل اطلاعات در مورد پیشگیری از بیماریهای دهان و دندان را دارا می باشند، این تحقیق با هدف بررسی تاثیر آموزش در بالارفتن میزان آگاهی و عملکرد مادران و تاثیر آن بر روی dmf کودکان مقطع آمادگی انجام پذیرفت. مواد و روشها: این پژوهش مطالعه ای تجربی درباره تاثیر آموزش در بالارفتن میزان آگاهی و عملکرد مادران کودکان مقطع آمادگی (7-5) ساله شهر کرمان در رابطه با بهداشت دهان و دندان بود که در آن میزان آگاهی و عملکرد مادران بر حسب متغیرهای دموگرافی سن کودک، سن مادر، مرتبه تولد، تعداد فرزندان، میزان تحصیلات مادر، درآمد متوسط ماهیانه خانواده و شغل مادر مورد بررسی قرار گرفتند. در این مورد میزان آگاهی و عملکرد مادران قبل از آموزش و بعد از آموزش از مهر 1377 تا اردیبهشت 1379 مورد بررسی قرارگرفت. برای این منظور 393 نفر از مادران بطور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. گروه مورد تحت آموزش قرار گرفت و برای اندازه گیری تاثیر آموزش بر عملکرد، dmf هر دو گروه مورد و شاهد در شروع تحقیق و یک سال بعد ثبت و مقایسه شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشانگر آن است که اختلاف معنی داری در دانش و عملکرد مادران قبل و بعد از آموزش وجود دارد (P<0.05). تحلیل فراوانی داده های جمع آوری شده از گروه مورد و شاهد قبل و بعد از آموزش در مورد dmf نشان داد که بین تعداد دندانهای پوسیده (d) گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری وجود ندارد (P>0.05) اما این اختلاف بین دندان های کشیده شده (m) و پرشده (f) معنی دار بود. دندانهای پرشده در گروه مورد حداقل 23% ولی در گروه شاهد حداقل 7% بودند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش می تواند تاثیر زیادی در بالارفتن میزان آگاهی و عملکرد مادران داشته باشد. با توجه به این که در ابتدای تحقیق اعتقاد مادران بر این بود که دندان شیری به پرکردن و خدمات دندانپزشکی نیاز ندارد زیرا جای آن دندان دایمی می روید، اما آموزش توانست تغییر رفتار را در جهت مثبت به وجود آورد.

سابقه و هدف: بیماری تبخال لبی در حرفه دندانپزشکی بدلیل شیوع بالا و انتقال آن از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. در این راستا این تحقیق با هدف بررسی اپیدمیولوژیک تبخال لبی در جمعیت استان ایلام در سال 1374 انجام گردید. مواد و روشها: این تحقیق از نوع توصیفی و با روش مشاهده و مصاحبه با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است. تعداد نمونه ها 400 نفر بودند (188 نفر مذکر و 212 نفر مونث) که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای سیستماتیک انتخاب شدند. در این گروه بندی 200 نفر در گروه سنی I (12-7 سال)، 100 نفر در گروه سنی II (19-15 سال)، 50 نفر در گروه سنی III (44-35 سال) و 50 نفر در گروه سنی IV (74-65 سال) قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی عبارت بودند از: سن، جنس، سابقه ابتلا به آفت عود کننده دهانی، میزان تحصیلات مادر و فرد، وضعیت اقتصادی، وضعیت تاهل، سابقه مصرف دخانیات، سابقه معاینات دندانپزشکی، میزان پلاک و محل زندگی. یافته ها: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که میزان شیوع ابتلا به تبخال لبی در جمعیت مورد بررسی 28.8% می باشد. در میان گروهها، گروه سنی I بیشترین سابقه ابتلا به تبخال لبی (30.5%) را نشان داد و پس از آن به ترتیب گروه های سنی IV (30%)، III (28%) و II (25%) قرار داشتند. همچنین رابطه سابقه تبخال لبی با سابقه آفت عود کننده دهان معنی دار بود ولی در بقیه موارد رابطه معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: از نتایج این تحقیق می توان نتیجه گیری نمود که میزان شیوع در گروه سنی 7 تا 12 سال بالاتر بوده و همچنین میزان شیوع آن در کل جمعیت استان ایلام نسبت به استان تهران (1374) پایین تر می باشد.

سابقه و هدف: با توجه به افزایش استعداد ابتلا به بیماریهای پریودنتال و شیوع بالا و همچنین اهمیت سلامت بهداشت دهان و دندان در بانوان باردار و نظر به تاثیرات سوالتهاب و عفونتهای مزمن بر سلامت، زمان زایمان و وزن لازم است وضعیت پریودنتال مادران دقیقا تحت نظر باشد لذا این مطالعه با هدف بررسی وضعیت بیماریهای پریودنتال در زنان باردار مراجعه کننده به بیمارستانهای دولتی شهرستان تبریز در سال 1380 انجام گرفت. مواد و روشها: این مطالعه توصیفی بر روی 160 خانم باردار با 25.39±5.33 سال سن، تعداد بارداری 1.8±1.13 و هم چنین هفته بارداری 37.2±2.49 انجام گرفت. اطلاعاتی چون سن، تعداد دفعات بارداری، تحصیلات، وضعیت اشتغال، اکلوژن، کارهای غلط دندانپزشکی و وضعیت مسواک زدن از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. وضعیت شاخص CPI توسط انترن دندانپزشکی و زیر نظر متخصص زنان بررسی و ثبت شد و داده های بدست آمده توسط نرم افزار SPSS for WindosVer.9.0 و با روش های آماری موجود و لازم مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان دهنده شیوع 85.1 درصدی بیماریهای پریودنتال در افراد مورد مطالعه بودند. نتایج نشان داد که 14.9 درصد نمونه ها ایندکس صفر، 20.7 درصد دارای CPI یک، 41.9 درصد دارای CPI دو، 18.1 درصد دارای CPI سه و 4.4 درصد داری CPI چهار بودند. تحقیق نشان داد که با افزایش سن، دفعات بارداری، بدترشدن وضعیت اکلوژن و داشتن اعمال دندانپزشکی غلط بیماریهای پریودنتال تشدید می گردند. همچنین افزایش سطح تحصیلات، اشتغال به کار، و مسواک زدن موجب کاهش ایندکس می گردد اما عادات دهانی و هفته باردای تاثیری روی شاخص CPI ندارند. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت موضوع پیشگیری در دندانپزشکی و به حداقل رساندن مشکلات دوران بارداری می توان آموزش بهداشت دهان و دندان و همچنین جرم گیری به منظور کنترل پلاک و درمان های به موقع را در زمره خدمات ویژه دوران بارداری قرار داد.  

سابقه و هدف: عوامل اتیولوژیک صدمات ناحیه فک و صورت در مناطق مختلف دنیا و حتی شهرهای مختلف یک کشور متفاوت می باشند. همچنین الگوی صدمات یاد شده در کشورهای در حال توسعه و پیشرفته تفاوت دارد. این تحقیق با هدف بررسی اپیدمیولوژیک صدمات ناحیه فک و صورت در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان باهنر کرمان که مرکز اصلی پذیرش بیماران ترومایی استان می باشد انجام شده است. مواد و روشها: این تحقیق در طول یک دوره 6 ساله (1381-1375) بصورت توصیفی گذشته نگر انجام شد و شامل بررسی پرونده های کلیه بیمارانی بود که به علت ابتلا به صدمات ناحیه فک و صورت در بخشهای فک و صورت و جراحی بیمارستان باهنر کرمان بستری شده بودند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که توسط پژوهشگر تدوین شده، اطلاعات لازم از پرونده ها استخراج و در آنها ثبت می شد. پس از حذف موارد تکراری و مواردی که تشخیص قطعی در پرونده ثبت نشده بود تعداد 473 نفر بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: 86.5 درصد بیماران مرد و 13.5 درصد زن بودند (6.1:4)، شایعترین دهه وقوع صدمات فک و صورت دهه سوم زندگی و ترتیب وقوع شکستگی ها در نواحی مختلف به ترتیب افزایش به کاهش: 1 – فک پایین 2 – گونه 3 – فک بالا 4 – اربیت 5 – بینی و 6 – (Naso – orbito – Ethmoidal) بود. شایعترین محل شکستگی در فک پایین ناحیه پاراسمفیز و شایعترین نوع شکستگی در فک بالا لفورت I ارزیابی شد. در خصوص اتیولوژی این صدمات، حوادث ناشی از وسایل نقلیه موتوری شایعترین عمل (79.3%) بودند و در مراحل بعدی سقوط (9.9%) و نزاع (7.2%) قرار داشتند. نتیجه گیری: عامل اتیولوژیک اصلی صدمات ناحیه فک و صورت در کرمان همانند کشورهای در حال توسعه حوادث ناشی از وسایل نقلیه موتوری می باشد اما با کشورهای توسعه یافته که عامل اتیولوژیک اصلی اینگونه صدمات نزاع و ورزش می باشد متفاوت است.

هدف: بدلیل تماسهای مکرر پرسنل دندانپزشکی با عواملی مانند خون و بزاق بیماران و امکان ابتلا به بیماریهای عفونی از این طریق، احتمال وقوع بیماریهای عفونی در میان پرسنل دندانپزشکی نسبت به سایر افراد جامعه بیشترمی باشد. ضرورت رعایت اصول کنترل عفونت برای جلوگیری از انتقال عفونت از بیمار به دندانپزشک یا به سایر بیماران از آن جا بیشتر می گردد که شناسایی بیماران مبتلا در اکثر موارد امکان پذیر نمی باشد. هدف از اجرای برنامه کنترل عفونت شکستن چرخه عفونت و حذف عفونت متقاطع می باشد و هدف از اجرای این تحقیق بررسی نحوه اجرای اصول پیشگیری از انتقال عفونت توسط همکاران دندانپزشک می باشد. مواد و روشها: این تحقیق از نوع توصیفی است که به روش مقطعی (Cross-Sectional) انجام گرفت. تکنیک جمع آوری اطلاعات به دو طریق مشاهده و استفاده از پرسشنامه کتبی بود. بدین ترتیب که با مشاهده دندانپزشکان در حین درمان بیماران، مواردی مانند استفاده از پوششهای محافظ فردی و اطلاعات مربوط به طراحی و دکوراسیون مطبها جمع آوری گردید. سایر اطلاعات از طریق پرسشنامه کتبی که شامل 50 عنوان پرسش می شد بدست آمد. جامعه مورد بررسی شامل 118 دندانپزشک عمومی شاغل در مطبهای خصوصی شهر تهران می باشد. روش نمونه گیری در این مطالعه Stratified Random Sampling بود که نمونه ها در هر طبقه به روش Systematic Random Sampling انتخاب گردیدند. این مطالعه در زمستان سال 1380 انجام گرفت. یافته ها: از مهمترین نتایج بدست آمده در این بررسی می توان به موارد ذیل اشاره کرد: - 97.5% دندانپزشکان مورد مطالعه و 56.4% پرسنل شاغل در مطب آنها در برابر هپاتیت B واکسینه شده بودند. - 75.4% دندانپزشکان از دستکش، 61% از ماسک و 53% از عینکهای محافظ در حین درمان بیماران استفاده می کردند. - 62.7% دندانپزشکان زباله های نرم و تیز و برنده آلوده را همراه با هم و بدون در نظر گرفتن ملاحظات خاص دفع می کردند. - 7.7% دندانپزشکان از سرساکشن پلاستیکی بعد از ضدعفونی آن استفاده مجدد می کردند. آمار مربوطه استفاده مجدد از سر وزن تزریق، کارپول بی حسی، تیغ جراحی و نوار ماتریکس به ترتیب 2.6%، 5%، 4.2% و 6% می باشد. - تنها 18.7% دندانپزشکان بوسیله حرارت هندپیسهای خود را برای درمان هر بیمار استریل می کردند و 42.3% افراد نیز فرزهای خود را با حرارت استریل می کردند.- 87.4% دندانپزشکان هیچگونه اقدامی جهت ضدعفونی و تمیز نگهداشتن دستگاه رادیولوژی خود انجام نمی دادند. - تنها 49.5% از دندانپزشکان کارهای فرستاده شده از لابراتوار را قبل از تحویل آن به بیماران ضدعفونی می کردند. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده در این مطلعه نشان می دهد که روشهای بکار گرفته شده در مطبهای خصوصی دندانپزشکی شهر تهران با روشهای استاندارد توصیه شده مراجعی مانند ADA و CDC هم از نظر کیفیت و هم از نظر کمیت فاصله زیادی دارد. لذا آموزش بیشتر دندانپزشکان و توصیه به کاربرد وسایل و تجهیزات لازم در این امر و همین طور نظارت بیشتر و دقیق تر مسیولان می تواند راهکارهای مناسبی در مواجهه با خطر انتقال عفونت در جامعه باشند.

سابقه و هدف: کیستها از شایعترین ضایعات حفره دهان می باشند که امکان وقوع آنها در بافت نرم و سخت وجود دارد. هدف از انجام این تحقیق بررسی شیوع کیستهای حفره دهان در پنج مرکز اصلی جراحی دهان و فک و صورت شهر تهران در سال های 1371 تا 1373 بود. مراکز یاد شده عبارت بودند از: بیمارستانهای شریعتی، طالقانی و بقیه الله و دانشکده های دندانپزشکی شهید بهشتی و آزاد. مواد و روشها: این مطالعه گذشته نگر با استفاده از فرم اطلاعاتی انجام گرفت. با بررسی پرونده بیماران، 317 پرونده مربوط به مبتلایان کیستهای فکی انتخاب شد و اطلاعاتی مانند سن، جنس، نوع و محل کیست و نتیجه بیوپسی در فرم های اطلاعاتی مربوط ثبت گردید. سپس نتایج با نرم افزار آماری SPSS مورد آنالیز قرار گرفت. یافته ها: سن نمونه ها بین 6 تا 78 سال بود. کیستهای ادونتوژنیک شایعترین نوع (80.75%) و از میان آنها کیست پری اپیکال شایعتر از بقیه انواع بود (33.8%). بجز کیست لترال رادیکولر و پارادنتال و کیست تراماتیک استخوان، بقیه انواع کیستها بیشتر در مردان (60.2%) مشاهده شدند تا زنان (39.8%). حداکثر وقوع کیستها در مردان و زنان بترتیب در سنین 20-11 سال (26.9%) و 30-21 سال (25.86%) بود. حداقل وقوع کیست ها در سنین 80-71 سال (1.26%) بود ولی کیستهای دنتی جروس و رویشی از این الگو تبعیت نمی کردند. وقوع کیستها در مندیبل (56.2%) نسبت به ماگزیلا (43.8%) بیشتر بود به استثنا کیستهای پری اپیکال و تراماتیک استخوان. نتیجه گیری: کیست ادنتوژنیک بیشتر در قسمتهای خلفی (76.2%) و چپ (67.6%) مندیبل و قسمت های قدامی (60.9%) و راست (49.54%) ماگزیلا مشاهده شد.

سابقه: سیست های عفونی باکال مندیبول به سیست هایی اطلاق می گردد که در ناحیه باکال و دیستال ریشه های دندان های سالم و زنده کاملا رویش یافته مولرهای فک پایین ایجاد می شوند. گزارش مورد: در موارد گزارش شده سیست های مزبور در ناحیه باکال پره مولر دوم و ناحیه باکال مولر دوم فک پایین ایجاد شده بودند. در هر مورد دندان ها سالم و زنده بوده و سابقه عفونت و یا بیماری های پریودنتال در مورد آنها گزارش نشده بود. در نمای میکروسکوپی هر دو سیست پوشیده از اپی تلیوم سنگفرشی مطبق غیرکراتینیزه بوده و ارتشاح سلولهای آماسی به داخل بافت همبند مشهود بود. طبق نظریات مختلف عفونت از طریق ایجاد پاکت پریودنتالی و هیپرپلازی اپی تلیوم ادونتوژنیک واقع در ناحیه، در تشکیل سیست نقش مهمی را ایفا می کند. در این مقاله دو مورد سیست عفونی باکال فک پایین مورد بررسی قرار گرفته است. سیست های گزارش شده در این مقاله از نظر نمای کلینیکی و میکروسکوپی مشابه سیست هایی که در گذشته تحت عناوین mandibular infected buccal cyst و paradental cyst گزارش شده بودند می باشند.

هدف: هدف از انجام این تحقیق تعیین اپیدمیولوژی زبان شیاردار گروه های سنی I (12-7 سال)، II (19-15 سال)، III (44-35 سال) و IV (74-65 سال) جمعیت استان تهران در سال 1374 بود. مواد و روشها: روش تحقیق توصیفی و تکنیک آن مشاهده و مصاحبه با استفاده از فرم اطلاعاتی بود. نمونه های مورد بررسی شامل 1440 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی، خوشه ای وسیستماتیک انتخاب شدند. نمونه ها شامل 717 مرد و 723 زن بودند. 720 نفر در گروه سنی I، 360 نفر در گروه سنی II، 180 نفر در گروه سنی III و 180 نفر در گروه سنی IV قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی شامل موارد وقوع زبان شیاردار، وقوع زبان جغرافیایی، سن، جنس، سابقه مصرف دخانیات وضعیت بهداشت دهان، سابقه آفت و سابقه تبخال لبی بود. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که میزان شیوع زبان شیاردار در جمعیت مورد بررسی (26.4%) و به تفکیک گروهها، در گروه سنی I (16.1%)، در گروه سنی II (29.4%)، در گروه سنی III (37.8%) و در گروه سنی IV (50%) بود. بنظر می رسد وقوع زبان شیاردار با وقوع زبان جغرافیای، ابتلا به آفت عود کننده و جنس رابطه معنی داری ندارد ولی با سن، مصرف دخانیات، وضعیت بهداشت و ابتلا به تبخال لبی رابطه معنی داری دارد. نتیجه گیری: میزان شیوع زبان شیاردار در جمعیت استان تهران بالا بود و با افزایش سن، کاهش بهداشت و مصرف دخانیات افزایش می یافت.

سابقه و هدف: امروزه با ساخت دندانهای مصنوعی پلاستیک جدید بسیاری از عیوب این نوع دندانها مانند سایش، ترک و رنگ برطرف گردیده است، اما مشکل جداشدن آنها از بیس های رزینی به دنبال اعمال نیروهای اکلوزالی نامطلوب و یا اشکالات مربوط به مراحل لابراتواری همچنان وجود دارد. تاکنون روشهای مختلفی برای افزایش استحکام باندینگ دندانهای مصنوعی پلاستیک به بیس های رزینی پیشنهاد شده و نتایج متناقضی بدست آمده است. با تولید دندانهای مصنوعی رزینی و آکریل های بیس در داخل کشور، چنین تحقیقی بر روی محصولات داخلی ضروری به نظر می رسد. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر روشهای مختلف آماده سازی سطح ریجی دندان برلیان بر استحکام اتصال آن به آکریل آکروپارس بوده است. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی 84 دندان پرمولر برلیان انتخاب و بر اساس اصلاحات انجام شده در سطح ریجی آنها (شاهد، افزودن منومر، ایجاد شیار عمودی، برداشتن گلیز) به 4 گروه تقسیم شدند (در هر گروه 21 دندان). دندانها بر روی مدلهای مومی به شکل استوانه قرار داده شدند و طی عملیات مفل گذاری و پخت به آکریل آکروپارس متصل گردیدند. نمونه ها با دستگاه اینترون تحت بارگذاری قرار گرفته و نیروی شکست ثبت شد. جهت آزمون نتایج از آنالیز واریانس استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که افزودن منومر به سطح ریجی دندان برلیان باعث افزایش استحکام باند بین این دندان و آکریل آکروپارس می گردد، اما ایجاد شیار عمودی و برداشتن گلیز از سطح ریجی دندان اختلاف معنی داری را نشان نداد. بیشترین نیروی شکست در کلیه گروهها در محل اتصال دندان و آکریل و کمترین آن مربوط به شکست در داخل دندان ثبت گردید. نتیجه گیری: از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که کاربرد منومر در سطح ریجی دندان برلیان روش مناسبی جهت افزایش استحکام اتصال این دندان به آکریل آکروپارس می باشد.

سابقه و هدف: با توجه به اهمیت اولین مولرهای دایمی در سیستم دندانی و نقش آنها در اکلوژن طبیعی، این بررسی در دانش آموران 12 ساله مدارس راهنمایی شهر زاهدان با هدف اندازه گیری میانگین شاخص DMFT دندانهای مولر اول دایمی انجام شد. مواد و روشها: تحقیق حاضر یک بررسی توصیفی – مقطعی است که با روش معاینه دندانهای مولر اول دایمی و گردآوری داده های پرسشنامه بر روی 600 دانش آموز (300 دختر و 300 پسر) که بطور تصادفی انتخاب شده بودند انجام گرفت. در این افراد شاخص DMFT اولین مولرهای دایمی و ارتباط آن با رفتار بهداشتی و وضعیت خانوادگی آنان تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمونهای آماری t-test و chi-square و همبستگی Pearson استفاده شد. یافته ها: میانگین DMFT دندان های مولر اول دایمی 0.8±1.12 بدست آمد. میانگین DMFT در پسران 0.91±1.19 و در دختران 0.68±1.03 محاسبه گردید که از نظر آماری تفاوت معنی دار بود (P=0.015). 56.3% دانش آموزان بدون پوسیدگی (Caries-Free) بودند که از این مقدار 26.3% مربوط به پسران و 30% به دختران مربوط بود. 91% از DMFT محاسبه شده شامل دندانهای پوسیده، 8% مربوط به دندانهای ترمیم شده و 1% به دندانهای کشیده شده مربوط بود. مولرهای اول پایین (59.1%) بیشتر از همنام خود در فک بالا (31.8%) دچار پوسیدگی شده بودند. تعداد دندانهای پرشده در دانش آموزان دختر (6.4%) نسبت به دانش آموزان پسر (1.6%) بیشتر بود. نتیجه گیری: با توجه به اینکه 91% از DMFT مولرهای اول مربوط به پوسیدگی دندانها بوده است پس باید در برنامه های آموزش بهداشت دهان و دندان در مدارس بر اهمیت حفظ و سلامت دندانهای مولر اول دایمی بیشتر تاکید شود.