از جمله موضوعات مهمی که در طی چند سال گذشته بسیار مورد توجه محافل اقتصادی کشور ما بوده، بحث خصوصی سازی و اجرای اصل 44 قانون اساسی است. حال سوالی که مطرح است این است که تغییر نوع مالکیت شرکت ها با توجه به معیارهای نوین ارزیابی واحدهای تجاری، تا چه حد توجیه منطقی دارد؟ به عبارت دیگر، آیا واحدهای تجاری با مالکیت خصوصی در محیط اقتصادی کشور ما توانسته اند ارزش آفرینی بیشتری از سایر شرکت های دولتی داشته باشند؟این مقاله به بررسی ارتباط میان نوع مالکیت شرکت ها (میزان حمایت دولت از آن ها) و معیارهای مالی نوین سنجش عملکرد و همچنین معیارهای سنجش ارزش آفرینی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در این تحقیق که برای یک دوره نه ساله اجرا شده، ارتباط میان نوع مالکیت شرکت های مورد مطالعه فعال در بورس تهران که دارای ویژگی های تعریف شده در پژوهش به عنوان جامعه آماری و نمونه آماری بودند، با معیارهای نوین سنجش عملکرد و ارزش آفرینی مورد آزمون قرار گرفته است. فرضیه های تحقیق از طریق همبستگی، رگرسیون غیرخطی ساده و آزمون مقایسه میانگین دو جامعه مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین درصد تملک دولت از سهام شرکت ها و ارزش آفرینی ارتباط معنی داری وجود دارد. بدین ترتیب که شرکت های خصوصی که درصد تملک دولت از سهامشان کمتر از 50 درصد است، ارزش آفرینی بیشتری دارند. همچنین، طبق یافته های به دست آمده، بین معیارهای نوین سنجش عملکرد مبتنی بر ارزش آفرینی (یعنی EVA و CVA) و معیارهای سنتی (یعنی ROA و ROE) رابطه وجود دارد. در نهایت اینکه شرکت های دارای مالکیت خصوصی نسبت به شرکت های دولتی دارای ارزش آفرینی می باشند.