مقدمه و هدف پژوهش: نظر به اهمیت رابطه فرهنگ و کارآفرینی، یافتن راهکارهایی که با کمک آن ها بتوان بهترین ها را برای انجام این مهم برگزید ضروری می نمود. فرهنگ مجموعه ای از رفتارهای آموختنی، باورها، عادات و سنن که میان گروهی از افراد مشترک است و کارآفرینی به معنی فعالیتی خلاق برای کسب ارزش از طریق یک شرکت یا سازمان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه فرهنگ و کارآفرینی آغاز شد. روش پژوهش: روش مطالعه این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. پرسشنامه محقق ساخته ای در حهت بررسی این رابطه ابزار مناسب برای تحقق این هدف است. جامعه آماری این پژوهش را کارآفرینان منطقه 4 شهر تهران تشکیل می دهد. 150 نفر از کارآفرینان منطقه 4 استان تهران به عنوان گروه نمونه با هدف هنجاریابی این پرسشنامه، به روش تصادفی ساده، انتخاب شدند. نتایج حاصله، به این شرح است: اعتبار محاسبه شده به وسیله آلفای کرنباخ 0. 89 برآورد شد که نشانگر بالا بودن اعتبار تست است. روایی محتوایی آزمون نیز با روش تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از اجرای این آزمون روی نمونه فوق نشان داد آزمون از 6 عامل اشباع شده است. این 6 عامل عبارتند از: 1-نگرش 2-باورهای مذهبی 3-سیاست های حمایتی دولت 4-حس استقلال طلبی 5-قدرت رهبری 6-ریسک پذیری. در رابطه با متغیرهای با استفاده از روش همبستگی پیرسون کمک می گیریم. نتیجه گیری: در سطح اطمینان 99/0؛ نگرش با استقلال طلبی، قدرت رهبری، ریسک پذیری، رابطه دارد، سیاست های دولت با قدرت رهبری، استقلال طلبی و ریسک پذیری رابطه دارد. در رابطه با خرده مقیاس مذهب؛ و مذهب با قدرت رهبری، استقلال طلبی وریسک پذیری رابطه دارد.