تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک
سال:1388 | دوره:22 | شماره:1 (پیاپی 82) |تعداد مقالات:11

در این بررسی حساسیت حلزون های آب شیرین منطقه شادگان به  O. turkestanicum انجام گرفت. به این طریق که 200 عدد حلزون از منطقه شادگان به آزمایشگاه انگل شناسی موسسه رازی کرج انتقال یافته و شناسایی شدند. سپس در تشتک های مخصوص پرورش داده شده و در معرض میراسید یوم O. turkestanicum قرار گرفتند. نتایج نشان داد که این حلزون ها از جنس ملانوییدس، فیزا و لیمنه آ بودند. از جنس لیمنه آ، گونه Lymnaea gedrosiana به O. turkestanicum حساس بود و به انگل فوق آلوده شد، در حالی که جنس فیزا و گونه L. palustris نسبت به میراسید یوم O. turkestanicum مقاوم تشخیص داده شد.

گلوکز و انسولین دو فاکتور مهم در تنظیم دریافت غذا می باشند، هم چنین وجود گلوکورسپتورهای مرکزی در انسان و بسیاری از گونه های حیوانی مشخص شده است در این مطالعه وجود گلوکو رسپتور های مرکزی و نقش تنظیمی گلوکز در رفتار تغذیه ای جوجه های گوشتی مورد مطالعه قرار گرفت. این مطالعه بر روی 128 جوجه خروس گوشتی انجام گرفت. ابتدا کانول راهنما به روش استریوتاکسی در بطن جانبی راست مغز جوجه ها کاشته شد. در شروع آزمایشات، پرندگان با دوزهای مختلفی از گلوکز و انسولین از طریق داخل بطن مغزی تزریق شدند. سپس در آزمایشات بعدی، جوجه ها انسولین را قبل از گلوکز دریافت کردند و میزان اخذ غذای تجمعی در زمان های 150،120،90،60،30 و 180 دقیقه پس از تزریق اندازه گیری شد. نتایج این مطالعه نشان داد که گلوکز و انسولین اثری بر اخذ غذا در جوجه ها ندارند (P³0.05) و گلوکورسپتورهای مرکزی نقشی در شروع رفتار تغذیه ای در پرندگان ندارند.

با توجه به پیشینه وجود بیماری یون (Paratuberculosis) در برخی از دامداری های صنعتی و نیمه صنعتی اصفهان و به منظور بررسی علمی و آزمایشگاهی این بیماری در منطقه مورد نظر، پروژه ای طراحی و به مورد اجرا گزارده شد. بر طبق روش توصیه شده مجری طرح، نمونه مدفوع از گاوهای مشکوک به بیماری یون (بر اساس تشخیص دکتر دامپزشک فارم) اخذ گردید و در ظروف مخصوص بسته بندی قرار داده شد و در شرایط سرد به آزمایشگاه منتقل گردید در قسمت تشخیص بخش توبرکولین موسسه رازی حصارک کرج و بر مبنای پروتکل رسمی O.I.E، عملیات جداسازی Mycobacterium paratuberculusis (عامل بیماری یون) شامل مراحل: آماده سازی نمونه ها، آلودگی زدایی (Decontamination)  توسط محلول (Hexadecyl Pridinium Chloride =H.P.C) و تلقیح بر روی محیط های کشت اختصاصی (Herrold’s egg yolk with Mycobactin) و (Mycobactin Herrold’s egg yolk without) انجام گردید. محیط های کشت تلقیح شده به انکوباتور انتقال داده شد. باکتری  M. paratuberculusis بسیار کند رشد بوده و سویه گاوی آن در بهترین شرایط نیاز به حداقل 14 هفته انکوباسیون در گرم خانه 37 درجه دارد بنابراین هرنمونه به همین مدت تحت کنترل قرار گرفت. از رسوب مرحله آلودگی زدایی و نیز از پرگنه های رشد یافته روی محیط های کشت، گسترش میکروسکوپی (Smear) تهیه و سپس به روش ذیل – نلسون رنگ آمیزی و مورد بررسی میکروسکوپی قرار داده شد (4). در راستای این پژوهش، بر روی تعد اد 227 نمونه به آزمایشگاه ارسال شد و در نهایت با کشت 1192 عدد لوله محیط کشت (908 لوله کشت اولیه و 284 لوله کشت مجدد) و بررسی 511 گسترش میکروسکوپی، تعداد 32 نمونه مثبت تشخیص داده شد.

سندرم آسیت یکی از مهم ترین مشکلات صنعت پرورش جوجه های گوشتی محسوب می شود و سالیانه خسارات اقتصادی زیادی را به این صنعت وارد می کند، لذا ذهن محققان را به یافتن راهکاری جهت کاهش این سندرم معطوف نموده است. با توجه به شرایط اقلیمی کشور ایران، اهمیت پرورش طیور و تلفات بالای سالیانه در اثر این سندرم تصمیم گرفته شد تا از طریق تکنیک اولتراسونوگرافی تاثیر اسید آسکوربیک را به عنوان یک آنتی اکسید ان بر ساختار قلب که یکی از مهم ترین اعضای درگیر در این سندرم می باشد بررسی گردد تا با نگرشی دقیق تر به ارزش درمانی این ترکیب، در جهت کاهش ضرر و زیان اقتصادی ناشی از این بیماری گام موثری برداشته شود. در این بررسی 120 قطعه جوجه گوشتی نر نژاد راس 308 از سن یک روزگی، در 12 پن پرورش یافتند. 3 گروه به همراه 3 تکرار به عنوان گروه های درمانی به ترتیب از اسید آسکوربیک در غلظت های 400، 800 و 1200 قسمت در میلیون استفاده نمودند و یک گروه به همراه 3 تکرار به عنوان گروه کنترل، از هیچ ترکیب اضافه ای استفاده ننمودند. در سن 6 هفتگی از تعداد 4 قطعه پرنده در هر تکرار، آزمایش سونوگرافی از قلب به عمل آمده و پارامترهای مربوط به بطن راست شامل: قطر دیواره و حفره در زمان سیستول و دیاستول، همچنین قدرت انقباضی بطن راست اندازه گیری گردید. در مرحله بعد با کالبد گشایی و اندازه گیری نسبت وزن بطن راست به مجموع بطن ها، بین داده ها در حالت سونوگرافی و کالبد گشایی مقایسه به عمل آمد. در تحقیق حاضر مشاهده گرد ید که RVWDd در گروه دریافت کننده 400ppm اسید آسکوربیک نسبت به گروه کنترل افزایش یافته است و نسبت وزن بطن راست به مجموع بطن ها (RV/TV) از گروه کنترل کمتر است. نتایج نشان دادند که اسید آسکوربیک می تواند با پیش گیری از افزایش فشار خون ریوی مانع از اتساع و تغییرات قلبی شده، در کاهش سندرم آسیت موثر باشد.

معمولا برای اعضای راسته آکاری غیراز کنه ها از اصطلاح مایت استفاده می شود مایت ها خیلی کوچک تر از کنه ها هستند، پوشش چرمی شکل ندارند و هیپوستوم بدون دندانه دارند (1983(Brown and Neva ، بعضی از مایت ها می توانند ایجاد جرب یاگال در دام های مختلف، چهارپایان اهلی و طیور نمایند. یکی از عوامل ایجاد جرب در پرندگان اعضای جنس کنمیدو کوپتس هستند. این مایت ها فاقد خار و فلس پشتی هستند و انگل پرندگان می باشند. در یک نمونه ارسالی از مرغداری های اطراف تهران به بخش بیماری های طیور موسسه رازی، جراحت مشکوک به جرب دیده شد و نمونه به بخش انگل شناسی موسسه رازی ارسال شد. نمونه پوست از ناحیه پنجه پای مرغ با روش هضمی انجام شد و در نتیجه مایت های متعلق به جنس کنمیدو کوپتس اثبات شد. با توجه به ایجاد ضایعه در ناحیه پاها و وجود دلمه های ضخیم در روی پنجه پا و بندهای انگشتان و وجود خونریزی در زیر دلمه پوست و تورم و علایم مورفولوژی جنس نر و ماده انگل، Cnemidocoptes mutans اثبات گردید و گزارش شد. اطلاعات لازم برای درمان و کنترل این انگل به بخش پاتولوژی و مرغداری مورد نظر ارسال شد. چون در ایران این بیماری فراوان دیده می شود و باتوجه به این که انگل مورد نظر از کف مرغداری به پاهای طیور منتقل می شود، اقدامات بهداشتی لازم شامل تمیز نمودن کف مرغداری ها و اسپری نمودن محل استراحت مرغ ها و کف مرغداری ها با Creosote  و یا HCH توصیه می گردد.

مطالعه حاضر در زمستان 1386 در یکی از دامپروری تجاری اطراف شهر تهران (اسلام شهر) صورت پذیرفت. اندام های حرکتی دام های مورد مطالعه به دو گروه تقسیم شدند: در گروه یک (تلیسه های شکم اول) مجموعا 72 کپسول شاخی سم و در گروه دوم (ماده گاو) 20 کپسول شاخی سم مورد ارزیابی تشریحی قرار گرفت، هر دو گروه به طور تصادفی انتخاب شدند. در هر دو گروه طول خم سطح پشتی کپسول سم با استفاده از خط کش از محل رویش مو در ناحیه تاج مویی اندازه گیری شد. سپس همه کپسول های سم به منظور نمایان شدن خط سفید در ناحیه قدامی از قسمت نوک با استفاده از انبر سم چینی برش عمودی داده شد و با استفاده از خط کش ضخامت ناحیه کفی مورد اندازه گیری قرار گرفت. ارتباط منطقی معنی داری بین طول خم پشتی کپسول سم و ضخامت کف سم در تلیسه های شکم اول وجود داشت (P<0.05) 55 درصد کپسول های شاخی مبتلا به کف نازک در تلیسه های شکم اول، خونریزی کف را در ناحیه تشریحی خط سفید، محل تیپیک زخم کف و پاشنه نشان دادند. 83 درصد از تلیسه ها واجد فرسودگی پاشنه بودند. با عنایت به یافته های حاصله می توان چنین نتیجه گرفت که کپسول های شاخی مبتلا به بیماری کف نازک در مقایسه با کپسول شاخی سالم فاقد استحکام لازم برای مقاومت در مقابل عوامل خارجی بوده و حتی در مقابل فشار انگشت انعطاف پذیر بوده و شدیدا مستعد به لنگش خواهند بود. به علاوه، سطوح سفت بتونی، نگهداری دام ها با سنین مختلف در یک محل و تماس طولانی مدت با آب کف جایگاه به عنوان عوامل تشدید کننده در بروز جراحات کپسول شاخی سم ایفا نقش می کنند.

به منظور بررسی امکان غنی سازی تخم مرغ با ویتامین E، سلنیوم آلی و غیر آلی و نیز پایداری چربی های تخم مرغ طی دوره نگه داری آزمایشی با استفاده از72 قطعه مرغ تخم گذار به مدت 7 هفته انجام شد. آزمایش با استفاده از 6 تیمار و 3 تکرار و 4 قطعه مرغ د رهر تکرار انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار شاهد، جیره پایه به اضافه 0.4 میلی گرم در کیلوگرم سلنیوم غیر آلی یا آلی، 200 میلی گرم در کیلوگرم ویتامین E و ترکیبات این ها بودند. تخم مرغ های جمع آوری شده به مدت 14 روز در شرایط مختلف (یخچال، محیط و گرم خانه) نگهدازی شدند و پس از آن خصوصیات کیفی، وزن محتویات داخلی (شامل زرده و سفیده)، غلظت مالون دی آلدئید در زرده به عنوان شاخصی برای پراکسیداسیون چربی های زرده و همچنین ترکیب اسیدهای چرب زرده تخم مرغ اندازه گیری شدند. عملکرد مرغ و وزن تخم مرغ تحت تاثیر ویتامین E و منابع سلنیومی اضافه شده به جیره قرار نگرفت. نگهداری تخم مرغ ها موجب کاهش خصوصیات کیفی و تغییر ترکیب اسیدهای چرب و افزایش پراکسیداسیون چربی ها شد. میزان MDA و تغییر در ترکیب اسیدهای چرب طی دوره نگهداری در تخم مرغ های غنی شده با سلنیوم و ویتامین E نسبت به تخم مرغ های شاهد کمتر بود. نتایج نشان می دهند که افزودن سلنیوم و ویتامین E به جیره مرغ های تخم گذار نه تن ها موجب غنی سازی تخم مرغ از این ترکیبات می شوند و ارزش تغذیه ای آنها را افزایش می دهند بلکه اثرات آنها در افزایش سیستم آنتی اکسیدانی تخم مرغ نیز مشهود بوده و آن را در برابر صدمات اکسیداتیو در طول زمان نگهداری محافظت می کنند.

در این تحقیق تعداد 30 عدد نمونه دوازدهه سالم گوسفند لری بختیاری در سن یک سال و جنس نر استفاده شد. پس از تعیین سه ناحیه قدامی، نزولی و صعودی طول هر کدام از آن ها به طور جداگانه در هر نمونه اندازه گیری گردید. سپس جهت اندازه گیری ضخامت غدد برونر در لایه زیر مخاطی، از نمونه ها لام بافتی تهیه نموده و نمونه ها توسط هماتوکسیلین – ائوزین رنگ آمیزی گردید و در سطح میکروسکوپ نوری با استفاده از روش میکرومتری، اندازه عرض غدد برونر را در هر قسمت در فواصل دو سانتی متری مشخص نموده و در انتها نتایج بدست آمده با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه بین سه ناحیه دوازدهه بررسی و مقایسه گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که در گوسفند لری بختیاری طول کل دوازدهه 72.5±12.81 سانتی متر و به تفکیک طول قسمت قد امی 12.05±2.13 سانتی متر، قسمت نزولی 26.51±4.69 سانتی متر و قسمت صعودی 33.74±5.97 سانتی متر می باشد. نتایج هیستومتری نشان داد که میانگین وسعت غدد برونر از ناحیه قدامی به صعودی دوازدهه کاهش می یابد و میزان آن از 574.0±67.67 میکرون به 313.57±51.23 میکرون تغییر می یابد. در بررسی ها اختلاف معنی داری بین وسعت غدد برونر در سه ناحیه دوازدهه مشاهده شد (P<0.01).

موتیلیدی ها به خصوص اریترومایسین توان بالایی در القای تخلیه شیردان دارند. هدف از این مطالعه مقایسه سرعت تخلیه شیردان در گوساله هایی بود که اریترو مایسین یا آیورمکتین دیگر عضو گروه ماکرولیدی ها را دریافت کرده بودند. شش گوساله نر که 12 ساعت گرسنه نگاه داشته شده بودند یکی از درمان های زیر را دریافت کردند 1- گروه شاهد: 2 میلی لیتر کلرورسدیم 0.9 درصد در عضله گردن، 2- گروه آزمایش 1: در این گروه 200 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم آیورمکتِین داخل وریدی، 3- گروه آزمایش 2: د ر این گروه 8.8 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم اریترومایسین در عضله گردن پس از 30 دقیقه هر گوساله 2 لیتر شیر (حاوی استامینوفن به میزان 50 میلی گرم بر کیلو گرم) دریافت نمود. حداکثر غلظت پلاسمایی مشاهده شده ( Cmaxواقعی) و زمان رسیدن به این غلظت حد اکثر ( Tmaxواقعی) از نمود ار غلظت پلاسمایی استامینوفن و گلوکز بدست آمدند. رگرسیون غیر خطی برای مدل سازی رابطه غلظت زمان و محاسبه Cmax مدل و Tmax مد ل مورد استفاده قرار گرفت. حداکثر غلظت پلاسمایی و زمان رسیدن به حداکثر غلظت پلاسمایی از نمودار غلظت پلاسمایی استامینوفن و گلوکز استخراج گردید و سرعت تخلیه شیردان بدین روش تخمین زده شد. از تست آماری Repeated-measures ANOVA و نرم افزار آماری SPSS14.0 برای آنالیز نتایج بهره جسته شد. نتایج نشان داد تجویز آیورمکتین نیز نظیر اریترومایسین ولی اندکی کمتر از آن می تواند موجب افزایش سرعت تخلیه شیردان گردد. هم چنین سرعت افزایش گلوکز پلاسما متعاقب تجویز آیورمکتین بسیار مشابه اریترومایسین و قابل مقایسه با آن می باشد. یافته دیگر این تحقیق آن است که آیورمکتین بر خلاف سایر ماکرولیدی ها علیرغم نداشتن گروه دی متیل آمینو بر حرکات گوارشی موثر واقع گردیده است و شاید گواه این باشد که آیورمکتین با روشی غیر از تاثیر بر گیرنده های موتیلینی و یا بدون واسطه گروه دی متیل آمینو اعمال اثر می نماید.

تنوع آب و هوایی و وجود فصول چهارگانه در ایران، پوشش گیاهی متنوع و بسیار غنی را در کشور ما بوجود آورده است، به طوری که گاهی در یک پهنه رویشی محدود، انواع گوناگونی از گیاهان را می توان مشاهده کرد. این پدیده زمینه مساعدی را برای تحقیق و بررسی در مورد خواص مختلف این گیاهان از جمله خواص دارویی و شیمیایی آنها فراهم می سازد. در سال های اخیر به دلیل مصرف غیر اصولی و نابه جای داروهای شیمیایی به خصوص آنتی بیوتیک ها مانند خود درمانی دارویی، استفاده طولانی از داروهای شیمیایی در عفونت های مزمن، دگرگونی در ژنوم میکروارگانیزم ها موارد متعددی از دشواری در درمان و نیز مقاومت میکروبی در دنیا بوجود آمده و شرایط برای رشد میکروب های فرصت طلب نظیر نوکارد یا فراهم گردیده است. لذا تحقیق برای یافتن مواد ضد میکروبی از گیاهان دارویی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته تا از فرآورده های گیاهی، جایگزین های مناسبی برای آنتی بیوتیک های صناعی به دست آورند. هدف اصلی در این مطالعه بررسی فیتوشیمیایی و اثرات ضد باکتریایی چند گونه گیاهی بومی ایران بر علیه باکتری های عامل بیماری نوکاردیوز. مقایسه اثر ضد میکروبی این گیاهان با آنتی بیوتیک های رایج بر باکتری فوق و معرفی آن به عنوان جایگزین مناسب برای داروهای انتخابی علیه این باکتری بوده است. اگر چه نوکاردیاها از قدرت تهاجمی زیادی برخوردار نیستند، لیکن قادرند در میزبانان با ضعف ایمنی، بیماری عفونی و خطرناک نوکاردیوز را ایجاد نمایند. ابتدا گیاهان مورد نظر جمع آوری و تعیین نام علمی گردیدند و پس از تهیه عصاره متانولی با رقت های 0.5، 2.5، 5، 7.5، 10 و 15 درصد (w/v) و با استفاده از روش های انتشار در آگار، تاثیر آنها در مهار رشد نوکاردیاها مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات فیتوشیمیایی بر روی عصاره های تهیه شده نیز به منظور بررسی وجود فلاوونوئید، آلکالوئید، تانن و ساپونین و غیره انجام گرفت. نتایج حاصله حاکی از آن است که عصاره الکلی شش گونه گیاهی مورد مطالعه شامل مامیران، شقایق کوهی، شیرین بیان، گلپر، پونه بینالود و گل مورو اثر ضد میکروبی قابل ملاحظه ای بر نوکاردیاها نشان می دهند. از آنجا که Nocardia asteroides و N. brasiliensis به رقت های مختلف گیاهان مورد مطالعه حساسیت قابل توجهی نشان دادند و در محیط کشت هاله عدم رشد تشکیل شد، تاثیر کامل گیاهان فوق بر گونه های نوکارد یاها محرز می باشد. با مقایسه قطر هاله های شفاف تشکیل شده با رقت های 2.5، 5، 7.5 و 10 درصد (w/v) و نیز 6 گونه گیاهی از مجموع 12 گونه و قطر هاله ایجاد شد با آنتی بیوتیک های استاندارد علیه نوکارد یا در شرایط کاملا یکسان، به این نتیجه می رسیم که غلظت مورد استفاده این آنتی بیوتیک ها، متناسب با غلظت گیاهان مورد مطالعه در محیط invitro بوده و تاثیر ضد میکروبی این گیاهان تقریبا مشابه آنتی بیوتیک های استاندارد می باشد.

هدف از اجرای این مطالعه بررسی تغییرات هماتولوژی و بیوشیمی بالینی در خون جوجه های مبتلا به آسیت می باشد. در مورد تغییرات کلینیکال پاتولوژی ناشی از سایر بیماری های پرندگان گزارشات زیادی وجود دارد. در حالی که تنها مطالعات انجام شده در ارتباط با سندرم آسیت مربوط به تغییرات هماتوکریت، هموگلوبین و تعداد گویچه سرخ است. به منظور تعیین تغییرات کلینیکال پاتولوژی در آسیت تجربی طیور از 300 قطعه جوجه خروس گوشتی یک روزه نژاد راس، که به سه گروه مساوی: کنترل نگه داری شده در سرما و مصرف کننده هورمون T3 تقسیم شده بودند، در روزهای متعدد خون گیری به عمل آمد. د و عامل سرما و هورمون T3 در این پرندگان به منظور ایجاد آسیت به کار برده شد. وقوع آسیت با شاخص هایی چون میزان مرگ و میر، علایم کالبد گشایی و هیپرتروفی بطن راست قلب مورد تایید قرار گرفت. در این مطالعه 24 جوجه در اثر ابتلا به آسیت تلف شدند (11.4%). در کالبد گشایی علایمی چون هیدروپریکارد یوم، هیدروپریتونئوم، پر خونی شدید عضلات وریه، هیپرترفی قلب و تورم کلیه و کبد قابل مشاهده بود. نتایج تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS  مورد آزمایش t.test و آنالیز واریانس قرار گرفتند. نسبت وزن بطن راست به وزن کل بطن ها در 39 و 46 روزگی در گروه های که در آنها T3 استفاده شده و نگه داری شده در سرما در مقایسه با گروه کنترل دارای افزایش معنی داری بود. تعداد RBC در گروه کنترل با سایر گروه های مورد بررسی اختلاف معنی داری نداشت. اما میزان PCV و Hb به ترتیب در 11 و 32 روزگی در گروه های مصرف کننده T3 و نگه داری شده در سرما در مقایسه با گروه کنترل دارای اختلاف معنی داری بود (P>0.04). فعالیت سرمی آنزیم های AST، ALT از روز 21 در گروه نگه داری شده در سرما و مصرف کننده T3 در مقایسه با گروه کنترل دارای افزایش معنی داری بود (P>0.02). با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این است که تعیین شاخص های هماتولوژی و بیوشیمی بالینی می تواند یکی از راه های موثر در تشخیص سندرم آسیت طیور باشد.