سابقه و هدف: چاقی کودکان، همراه با افزایش موربیدیتی در کودکی است، به طوری که مراجعات سرپایی، دفعات بستری و نیاز به درمان در کودکان چاق نسبت به کودکان غیرچاق بیشتر است. هدف ازمطالعه حاضر بررسی ارتباط سبک زندگی والدین با چاقی کودکان و مقایسه آن در خانوارهای تک و چند فرزند بود. روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-همبستگی بر روی 400 دانش آموز مدارس ابتدایی شهر مشهد به روش نمونه گیری خوشه, ای چندمرحله, ای مبتنی برهدف بود. ابزارجمع اوری اطلاعات پرسشنامه, ای مشتمل بر سه بخش دموگرافیک، محقق ساخته سبک زندگی LSQ وروش فرزندپروری دایانا باومریند بود. یافته, ها: بین ابعاد سبک زندگی خانواده, ها و چاقی کودکان دربعضی ابعاد ارتباط معنی, داری وجود داشت، به طوریکه بین سلامت جسمانی، خواب و استراحت، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و تغدیه، پیشگیری از بیماری, ها و سلامت محیطی و BMI کودکان ارتباط معنی, دار منفی به دست آمد (001/0=p). اما در ابعاد سلامت روانشناختی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی، اجتناب از دارو و مواد مخدر، و پیشگیری از حوادث ارتباط معنی, داری با BMI کودکان دیده نشد. بین ابعاد سبک زندگی در خانواده, های تک فرزند و چند فرزند تفاوت معنی, داری وجود داشت (001/0=p). بین سبک, های مختلف فرزند پروری با BMI کودکان چاق همبستگی وجود نداشت. نتیجه, گیری: آموزش به والدین درمورد عوامل ایجادکننده چاقی درکودکان و همچنین پایش کودکان درابعاد خانواده، مدرسه و محیط می, تواند در اصلاح سبک زندگی آنان موثر باشد.