در جهان امروز امنیت ملی اکثر کشورها در دسترسی مطمئن به انرژی بستگی دارد، بر این اساس کاربرد بهینه از آن مورد توجه بسیاری از دولتمردان و محققین بوده است.تاکنون شهرسازان به شاخص های فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی، محیط زیست، سیاسی، حمل و نقل، تاسیسات زیربنایی، کاربری زمین، تراکم جمعیت، هزینه ها و سرمایه گذاری و جذب سرمایه، پدافند، زیباشناسی، مدیریت شهری و موارد مشابه نظر داشته اند و کمتر به مساله حداقل مصرف انرژی در ایران پرداخته اند. پایین بودن قیمت انواع حامل های انرژی در کشور و نیز عدم مصرف بهینه آن در بخش های مختلف، افزایش بی رویه مصرف و در نتیجه بالا رفتن متوسط شدت انرژی کشور را در مقایسه با سایر کشورها بدنبال داشته است.تدوین مقررات و ضوابط فنی برای صرفه جویی در مصرف انرژی در ساختمان ها در سال 1370 برای نخستین بار در کشور با تدوین ضوابط فنی برای پوسته ساختمان به نام مبحث 19 مقررات ملی ساختمان آغاز شد.امروزه با گذشت زمان معلوم می شود که کاربست این مبحث با چالش های متعدد و مدیریتی، قانونی، اقتصادی و اجتماعی مواجه می باشد که ناشی از نگاه تک بعدی به شهر و به تبع آن صرفه جویی و اصلاح الگوی مصرف انرژی می باشد. بنابراین تدوین ضوابط و مقررات اصلاح الگوی مصرف انرژی ابتدا منوط به تحلیل ساختاری از وضعیت شهرها مشتمل بر شرایط اجتماعی، وضعیت اقتصادی، کالبدی و نظایر آن می باشد، سپس با تحلیل این بسترها می توان به ارائه الگوهای منعطف متناسب با مناطق و محلات مختلف شهرهای کشور اقدام کرد. در غیر این صورت با نگاه صرفا کالبدی یا فنی نمی توان تنها با به کارگیری مبحث 19 به نتیجه مطلوب در اصلاح الگوی مصرف دست یافت.هدف اصلی این مقاله تحلیل راهبردی بکارگیری مبحث 19 مقررات ملی ساختمان در تحقق الگوی مطلوب مصرف انرژی در شهرها می باشد. نوع تحقیق کاربردی - توسعه ای و روش آن مبتنی بر اسنادی و پرسشگری و ابزار تحلیل دلفی و تکنیک SWOT می باشد و یافته های تحقیق در اصلاح ساختار مبحث 19 می تواند اثربخش باشد.