پایش
سال:1395 | دوره:15 | شماره:4 |تعداد مقالات:17

فشارخون بالا از شایعترین مشکلاتی است که در مراکز مراقبت های اولیه دیده می شود و چنانچه سریع تشخیص داده نشده و به طور مناسب درمان نشود ممکن است منجر به انفارکتوس میوکارد، سکته مغزی، نارسایی کلیه و حتی مرگ شود. و استفاده از گایدلاین های بالینی در ارزیابی و کنترل بیماری ها از جمله پرفشاری خون، نقشی اساسی دارد.با توجه به تغییراتی که در گایدلاین جدید پرفشاری خون Eighth Joint National Committee (JNC8) اتفاق افتاده است به عنوان مثال بتابلوکرها از دارو های کلاس اول درمان پرفشاری خون کنار گذاشته شده اند، و یا هدف درمانی پرفشاری خون در بیماری دیابت و بیماری مزمن کلیه از >130.80 mmHg به >140.90 mmHg تغییر کرده است و یا هدف درمانی پرفشاری خون در بزرگسالان 60 ساله و بزرگتر به >150.90 mmHg افزایش یافته است، این دست نوشته ضمن مقایسه گزارش هشتمین کمیته ملی Eighth Joint National Committee (JNC8) با گزارش قبلی (JNC7)، آخرین توصیه ها و الگوریتم درمانی پرفشاری خون را در قالب نامه به سردبیر تبیین می کند.

امید به زندگی یکی از مهم ترین شاخص های خلاصه مرتبط با عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و غیره است و از آن به عنوان نشانگر اصلی سلامت یک جامعه یاد می شود. در این راستا پژوهش حاضر، با هدف بررسی تاثیر تورم، مخارج بهداشتی و شهرنشینی بر امید به زندگی در کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) انجام شده. آمار و اطلاعات مربوط به متغیرهای به کاربرده شده در پژوهش از لوح فشرده WDI2014 استخراج شده و روش اقتصادسنجی به کار برده شده در پژوهش، روش پنل دیتا بود. هم چنین، قلمرو زمانی پژوهش فاصله زمانی سال های 2000 تا 2012 و قلمرو مکانی پژوهش نیز کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) بود. بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش، ضرایب هریک از متغیرهای الگو با مبانی نظریه ای هم خوانی داشته و یک واحد افزایش در متغیر تورم باعث کاهش 3.17 واحد در امید به زندگی و یک واحد افزایش در هر یک از متغیرهای مخارج بهداشتی و شهرنشینی به ترتیب باعث افزایش 0.12 و 0.37 واحد در امید به زندگی می شود. از این رو با توجه به تاثیر مثبت مخارج بهداشتی و شهرنشینی بر امید به زندگی، پیشنهاد می شود که سیاست گذاران اقتصادی در این کشورها، با توجه ویژه به بخش بهداشت و درمان و افزایش آگاهی و اطلاعات مردم در استفاده از خدمات بیمه ای و غیره، زمینه را برای افزایش امید به زندگی و سلامتی مردم فراهم آورند و با توجه به تاثیر منفی تورم بر امید به زندگی، با سیاست های مناسب مانع از افزایش بی رویه قیمت ها شده و یا حداقل قدرت خرید مردم و به دنبال آن سلامت جسمی و روانی مردم را ارتقاء دهند.

انتظار و تاخیر از نشانه های جریان ناکارآمد گردش بیمار است که بر رضایت بیماران و تمایل آنان به ادامه درمان و نیز حفظ کارکنان اثر منفی دارد. این مطالعه با هدف بررسی گردش بیماران سرپایی واحد روانپزشکی یکی از مراکز مشاوره شهر تهران و بهبود زمان انتظار آنان، در تابستان 1393 انجام شد. در این مطالعه مقطعی پس از بررسی جریان گردش بیماران و شناسایی ایستگاه های ارائه خدمت، زمان ورود و خروج 110 بیمار در هر ایستگاه به ثبت رسید و پس از ارزیابی داده ها توسط نرم افزار Minitab، مشخص گردید، ایستگاه مصاحبه به عنوان گلوگاه در فرایند عمل می کند. نتایج تحلیل رگرسیون به منظور بررسی معناداری تاثیر سایر متغیرها بر زمان انتظار در گلوگاه نشان داد (p<0.001). با توجه به معناداری مقدار t برابر با 5.81، در سطح اطمینان 99%، تنها متغیر تعداد بیماران در صف انتظار، بر زمان انتظار تاثیر دارد. نتایج تحلیل علت ریشه ای (RCA) حاکی از کمبود منابع مالی، عدم رضایتمندی روانپزشک، کلی بودن برخی عبارات شرح شغل وعدم رعایت بازه زمانی استاندارد جهت ملاقات بیماران بود که برای کلیه علل ریشه ای مذکور اقدمات پیشگیرانه پیشنهاد گردید. در مرحله «اجرا»ی چرخه برنامه ریزی، اجرا، مطالعه و عمل (PDSA)، روش دلفی، انجام شد. نتایج نشان داد اجرای راهبردهای: جذب واقع بینانه نیروی انسانی، ایجاد فرصت برای رشد شخصی آنان، تشویق نیروی انسانی بر اساس نتایج ارزیابی عملکرد آنان و ایجاد محیط دوستانه در محل کار، بیشترین تاثیر را در کاهش زمان انتظار بیماران دارد.

پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه سرفصل برنامه درسی دوره کارشناسی پیوسته بهداشت مدارس انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش کیفی است. «اسناد و مدارک موجود در این زمینه در داخل کشور (مطالعه آخرین برنامه مصوب بهداشت مدارس در کشور که در حد کاردانی پیوسته بوده است و با در نظر گرفتن استانداردهای بهداشت مدارس که از سوی موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران منتشر شده» «بررسی برنامه بهداشت و سلامت در سایر کشورها (آمریکا، انگلیس، مالزی، مصر و کشورهای حوزه خلیج فارس» مطالعه شد. سپس با ترتیب دادن مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 تن از متخصصان برنامه درسی و متخصصان بهداشت که به صورت هدفمند انتخاب شدند؛ مبتنی بر الگوی برنامه ریزی درسی تجویزی و عمل گرای گریوز به تدوین اهداف، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی و در نهایت ارائه سرفصل برنامه درسی مذکور پرداخته شد. نتایج مطالعات و مصاحبه ها نشان داد که الگوی پیشنهادی برنامه درسی کارشناسی پیوسته بهداشت مدارس با دربرگرفتن عناصر کلیدی برنامه درسی (اهداف، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی) متناسب با نظام آموزش عالی کشور است و می تواند زمینه تربیت مربیان بهداشت مدارس را فراهم آورد. درنتیجه، با راه اندازی دوره کارشناسی پیوسته بهداشت ضمن تربیت مربی بهداشت برای مدارس، امکان رشد بهداشت فردی و اجتماعی دانش آموزان میسر می گردد.

سواد سلامت عموما به معنای توانایی افراد برای دسترسی به اطلاعات سلامت و استفاده از آن به منظور تصمیم گیری مناسب در زمینه حفظ و ارتقای سلامت است. طراحی ابزار برای سنجش سواد سلامت اخیرا محققان را در سراسر دنیا به خود مشغول ساخته است و به رغم مطالعات گسترده در رابطه با سواد سلامت بالغان، به سواد سلامت نوجوانان کمتر توجه شده است. این مطالعه اولین تلاش برای طراحی و روان سنجی ابزاری برای سنجش سواد سلامت نوجوانان ایرانی بود که در دو بخش کیفی و کمی به اجرا درآمد. در مرحله اول، بر اساس داده های بدست آمده از یک مطالعه کیفی با 67 نوجوان 15 تا 18 ساله و مرور گسترده ادبیات موجود بانک سوالات اولیه شامل 104 گویه در زمینه سواد سلامت طراحی گردید که با بررسی مجدد توسط گروه تحقیق تعدادی از گویه ها به دلیل پراکندگی و ارتباط کمتر با موضوع حذف شدند. روایی محتوا و روایی صوری ابزار مقدماتی (شامل 81 گویه) توسط گروهی از متخصصان و مصاحبه با نوجوانان ارزیابی شد. پس از بررسی روایی محتوا و اعمال اصلاحات توصیه شده، تعداد عبارات ابزار به 47 عبارت کاهش یافت. سپس با استفاده از یک مطالعه مقطعی بر روی 582 نفر از دانش آموزان دبیرستانی در 5 منطقه آموزش و پرورش در شهر تهران که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، پایایی (همسانی درونی و ثبات ابزار)، روایی و تحلیل سازه ابزار مورد سنجش قرار گرفت. در تحلیل عاملی اکتشافی 44 گویه در 8 عامل بارگذاری شدند که در مجموع بیانگر 55.06 درصد تغییرات مشاهده شده بودند. میزان ضریب آلفای کرونباخ برای برای هریک از عوامل قابل قبول بود. آزمون مجدد پرسشنامه با فاصله دو هفته نیز ثبات پرسشنامه را تایید کرد. پرسشنامه نهایی با 44 عبارت در 8 حیطه شامل دسترسی، خواندن، درک، ارزیابی، استفاده، ارتباط، خود کارآمدی و محاسبه به عنوان ابزاری روا و پایا برای سنجش سواد سلامت نوجوانان تایید شد.

ارسال و خوانش پیامک حین رانندگی از عوامل خطر مهم در رخداد سوانح ترافیکی است. به منظور تهیه ابزاری روا و پایا جهت بررسی عوامل روانی اجتماعی مرتبط با ارسال و خوانش پیامک حین رانندگی با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده، روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه بررسی شد. مطالعه حاضر در سال 1393 روی دانشجویان 18سال و بالاتر در سه دانشگاه علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی و ایران انجام شد. تعداد 470 نفر نمونه (260 نفر مرد و 210 نفر زن) از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین دانشجویان انتخاب گردیدند. در مرحله ارزیابی روایی محتوا، گویه 14 پرسشنامه (مربوط به داشتن تلفن همراه) و سه زیر مجموعه از گویه های 23، 24 و 25 پرسشنامه با توجه به مشابهت معنایی با گزینه های دیگراز پرسشنامه حذف شدند. همچنین سه گزینه جهت رفع ابهام به گویه های پرسشنامه اضافه گردید. شاخص آلفای کرونباخ برای بررسی همسانی درونی در دو مقیاس ارسال و خوانش پیامک به ترتیب 0.73 و 0.71 بود. ضریب همبستگی درون خوشه ای، برای مقیاس ارسال و خوانش پیامک به ترتیب 0.83 و 0.79 و نشان دهنده سطح بالایی از پایایی آزمون- بازآزمون بود. نسخه فارسی پرسشنامه ارسال و خوانش پیامک در حین رانندگی با بهره گیری از تئوری رفتار برنامه ریزی شده ابزاری پایا و معتبر بوده و می تواند در مطالعات مربوطه استفاده شود.

پژوهش حاضر مطالعه ای روش شناختی است که با هدف ترجمه و تعیین روایی و پایایی پرسشنامه 3 بعدی و 20 گویه ای سنجش اضطراب سالمندان (Geriatric Anxiety Inventory) انجام گرفته است. پس از کسب مجوز از طراح ابزار، ترجمه بر اساس و اخذ نظرات کارشناسان ادبیات فارسی انجام گرفت. سپس روایی صوری و محتوا، سازه و ملاک پرسشنامه تعیین گردید. به منظور تعیین روایی سازه از مقایسه گروه های شناخته شده (عدم یا وجود سوء رفتار در سالمندان) و برای تعیین روایی ملاکی از پرسشنامه SF36 استفاده شد. تعیین پایایی ابزار با تحلیل همسانی درونی انجام شد. به این منظور با مراجعه محقق به 6 مرکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی 100 سالمند به صورت تصادفی انتخاب و سپس پرسشنامه های پژوهش تکمیل گردید. تفاوت معنی داری میان دو گروه دارای سوء رفتار و گروهب دون سوء رفتار در سالمندان گزارش شد. همبستگی بالا و معنی دار بین اکثر نمرات حاصل از دو پرسشنامه GAI و SF-36 روایی ملاکی آزمون را مورد تایید قرار داد. ضرائب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 0.957 بود. یافته های پژوهش، تبیین کننده روایی صوری، سازه، افتراقی و همسانی درونی ابزار بوده، لذا استفاده از این توصیه در تحقیقات پیشنهاد می شود. پیشنهاد می گردد در مطالعات آینده، روایی سازه نسخه فارسی پرسشنامه GAI در حجم نمونه بزرگتری با استفاده از تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گیرد.

پرسشنامه اختصاصی سنجش کیفیت زندگی سالمندان (CASP- 19) از رایج ترین ابزارهای مورد استفاده برای ارزیابی کیفیت زندگی سالمندان است. پرسشنامه مذکور شامل 19 گویه در چهار بعد کنترل، استقلال، خودیابی و کامیابی است. پژوهش حاضر با هدف ترجمه و تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه CASP-19 انجام گرفته است. این پژوهش از نوع مطالعات روش شناختی است که روی 100 فرد سالمند انجام شد. پس از کسب مجوز از طراح ابزار، ترجمه بر اساس پروتکل سازمان سلامت جهان در خصوص فرایند ترجمه و تطابق ابزارها به نسخه فارسی ترجمه شد. سپس پایایی پرسشنامه (همسانی درونی و ثبات) و روایی شامل روایی کیفی صوری، محتوا، مقایسه گروه های شناخته شده و روایی ملاکی (سنجش همبستگی بین نسخه فارسی پرسشنامه CASP-19 و SF-36) صورت گرفت. میانگین سنی مشارکت کنندگان 69.66 (7.32) بود بیش از نیمی از آنان (54 درصد) را زنان تشکیل می دادند. میزان همسانی درونی (آلفای کرونباخ) برای زیر مقیاس ها رضایت بخش بود (0.70-0.88). آزمون- پس آزمون در دو مرحله، با فاصله زمانی دو هفته تکمیل گردید و با استفاده از آزمون شاخص همبستگی درون خوشه ای (ICC) با هم مقایسه صورت گرفت. نمره ابعاد بین نسخه فارسی پرسشنامه CASP-19 برمبنای وجود یا عدم غفلت مراقبتی نشان دهنده افتراق بر اساس پارامتر مذکور بود. روایی ملاکی بیانگر همبستگی معناداری بین غالب ابعاد نسخه فارسی پرسشنامه CASP-19 و نمره کل آن و SF-36 بود. نتایج نشان داد این پرسشنامه دارای پایایی و روایی مناسب، نمره گذاری ساده، و قابلیت به کارگیری درموقعیت های مختلف همچون جایگاه های بالینی، منازل و مجیط های تحقیقاتی توسط ارائه دهندگان خدمات بهداشتی می باشد. پیشنهاد می گردد در مطالعات آینده، روایی سازه نسخه فارسی پرسشنامه CASP-19 در حجم نمونه بزرگتری با استفاده از تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گیرد.

آموزش مبتنی بر نیاز رفتارهای خودمراقبتی در افراد مبتلا به بیماری های مختلف اهمیت زیادی دارد. مطالعه حاضر با هدف شناسایی منابع اولیه اطلاعات، حیطه های نیاز و روش های آموزشی مورد علاقه زنان سنین باروری مبتلا به واژینیت برای طراحی و اجرای یک برنامه آموزشی خودمراقبتی در بیماری در درمانگاه های بیماری های زنان سه مرکز منتخب در شهر تهران در سال 93-1392 انجام شد. در یک مطالعه (توصیفی- تحلیلی) مقطعی، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده در راستای هدف مطالعه، اطلاعات جمع آوری شده از 224 زن در سنین باروری 49-15 ساله دارای فعالیت جنسی مبتلا به واژینیت مراجعه کننده به مراکز بررسی شد. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته شامل سه بخش مشخصات جمعیت شناختی و زمینه ای، وضعیت بیماری و بخش نیازسنجی، پس از توضیحات محقق و اخذ رضایت آگاهانه با تکمیل پرسشنامه توسط بیماران انجام شد. پرسشنامه بخش نیاز سنجی در دو حیطه و در مقیاس پنج درجه ای لیکرت سنجیده شد. یافته ها نشان داد پزشکان، ماماها و کارکنان بهداشتی- درمانی و پس از آن اینترنت بیشترین منابع کسب اطلاعات بیماران در زمینه عفونت های شایع دستگاه تناسلی هستند. روش های آموزشی مورد نظر بیماران برای اجرای برنامه آموزشی غیرحضوری با استفاده از کتابچه آموزشی و پس از آن به ترتیب لوح فشرده رایانه ای و تلفن همراه بودند.میانگین کلی نیاز آموزشی افراد در حد زیاد بوده (4.01±0.91) و نیاز آموزشی حیطه های خودمراقبتی در بیماری و حیطه اطلاعات کلی بیماری تفاوت آماری معنادار نشان می داد (p=Value=0.001). بیشترین عنوان نیاز آموزشی در زمینه رفتارهای خود مراقبتی حیطه سلامت روابط جنسی برای بهبودی واژینیت بود. نتایج مطالعه نشان داد که کارکنان بهداشتی- درمانی به عنوان منبع اولیه کسب اطلاعات زنان سنین باروری مبتلا به واژینیت نقش مهمی دارند. همچنین بیماران نیاز به آموزش زیادی در زمینه بیماری واژینیت و حیطه های خودمراقبتی در این بیماری دارند. طراحی و اجرای برنامه آموزشی خودمدیریتی و خودمراقبتی برای کمک به بهبودی بیماران و پیشگیری از عود بیماری واژینیت لازم به نظر می رسد.

تولد نوزاد نارس، می تواند با خلق بحران عاطفی برای مادران همراه باشد و آنان را با مشکلات متعددی مواجه نماید. هدف این مطالعه شناسایی ادراک مادران از بستری نوزاد نارس در بخش های مراقبت ویژه نوزادن بود. مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و با بهره گیری از شیوه تحلیل محتوای قراردادی انجام شد. مشارکت کنندگان شامل 25 نفر از مادران بودند که به روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه شدند و مورد مصاحبه های چهره به چهره و نیمه ساختارمند قرار گرفتند. تحلیل داده ها همزمان با گردآوری آنها انجام گرفت که شامل پیاده کردن نوار مصاحبه به صورت کلمه به کلمه، چندین بار خوانش کل متن برای دریافت درک کلی از محتوای آن، تقسیم متن به واحدهای معنایی، استخراج خلاصه ای از واحدهای معنایی و کدگذاری آنها، طبقه بندی کدهای اولیه درون زیرطبقات و طبقات بر اساس شباهت ها و تفاوت های آنها و استخراج طبقات پایانی به عنوان محتوای نهفته در داده ها بود. به طور کلی 2 طبقه و 5 زیرطبقه شناسایی شدند. طبقات شامل زندگی با تنش و تلاش برای توانمندسازی بودند. زندگی با تنش در بردارنده زیرطبقات آینده هراسی و آسیب به خانواده بود. تلاش برای توانمندسازی نیز دربردارنده زیرطبقات جستجو جهت یادگیری نادانسته ها، مشارکت در درمان و کسب آمادگی برای ترخیص می شد. شناسایی ادراک مادران دارای نوزاد نارس، به کارکنان عرصه سلامت جهت ارائه خدمات بهتر به آنان در بخش های مراقبت ویژه، یاری می رساند. همچنین، طبق یافته های این تحلیل محتوا؛ می توان مداخلات مناسبی برای این مادران طراحی نمود.

امروزه کم تحرکی به عنوان یکی از نگرانی های سلامت همگانی مطرح است و زنان به دلایل گوناگون از جمله بارداری بیشتر از مردان در معرض خطر کم تحرکی قرار دارند. این مطالعه نیمه تجربی دارای گروه کنترل با هدف تعیین تاثیر مداخله آموزشی براساس الگوی بزنف بر ارتقای فعالیت جسمانی پس از زایمان در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی طراحی و اجرا شد. تعداد 168 نفر از زنان مراجعه کننده در دوران پس از زایمان به مراکز بهداشتی درمانی، با روش تخصیص تصادفی و با استفاده از بلوکهای تصادفی با طول متغیر 4 و 6 انتخاب و به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه براساس الگوی بزنف و پرسشنامه بین المللی فعالیت جسمانی بود که توسط هر دو گروه تکمیل شد. مداخله آموزشی در قالب چهار جلسه در گروه مداخله به اجرا درآمد و گروه کنترل جز مراقبت های رایج پس از زایمان مداخله ای دریافت نکردند. سه ماه پس از اجرای مداخله مجددا پرسشنامه توسط هردو گروه تکمیل و داده های بدست آمده توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج پیش آزمون اختلاف معناداری در مشخصات دموگرافیک و میانگین نمرات سازه های الگوی بزنف بین دو گروه نشان نداد (p>0.05). پس از مداخله بین دو گروه از نظر میانگین نمرات آگاهی، نگرش، باورهای هنجاری، عوامل قادرکننده و قصد رفتاری تفاوت آماری معنادار مشاهده شد (p<0.001). میزان فعالیت فیزیکی افراد در سطح متوسط و شدید افزایش معنادار داشت (p<0.001). با توجه به نتایج این مطالعه می توان عنوان کرد که مداخله آموزشی براساس الگوی بزنف در ارتقای فعالیت فیزیکی پس از زایمان موثر است.

گزینه پاسخ، انتخاب پاسخگو به سوال بسته است. گزینه های پاسخ در طراحی پرسشنامه های مطالعات سلامت، مطالعات اپیدمیولوژیک و بالینی بسیار اهمیت دارند. در این مقاله مفاهیم گزینه های پاسخ در پرسشنامه های سلامت و میزان همپوشانی گزینه های پاسخ از نظر مفهومی در دو بعد (قید مقدار و قید تکرار) بررسی گردید. هدف این مطالعه، ارزشیابی پاسخ های طبقه بندی شده متفاوت افراد در مواجهه با پرسشنامه های مربوط به سلامت بود.این مطالعه جمعیتی در نمونه 1109 نفری از افراد بالغ 18 تا 65 سال در تهران انجام شد. شرکت کنندگان به سوالات یک پرسشنامه طراحی شده پاسخ دادند. پرسشنامه مزبور حاوی چند مقیاس دیداری مشابه (با درجه بندی 0 تا 10 با انطباق 0 با حداقل امتیاز و 10 با حداکثر امتیاز) به منظور ارزیابی پاسخ های طبقه بندی مکتوب ارائه شده در قیدهای مختلف بود.تحلیل داده های این مطالعه نشان داد که در اکثر موارد ارزیابی مخاطبان (با انتخاب درجات قیدهای ذی ربط) یکسان است. در پاسخ به قید مقدار، میانگین (انحراف معیار) امتیازات برای گزینه «بسیار زیاد» 8.35 (1.09) و برای گزینه «زیاد» 7.10 (1.22) بود. در پاسخ به قید تکرار (فراوانی) نشان داده شد که میانگین (انحراف معیار) امتیازات برای گزینه «همیشه» 8.99 (1.46)، برای گزینه «اغلب اوقات» 6.65 (1.69) و برای گزینه «هیچ وقت» 0.25 (0.65) بود. یافته ها نشان داد که پاسخ قیود توسط مخاطبان براساس سن، جنسیت، تحصیلات، تاهل و شغل نیز تفاوت معنادار ندارد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که مردم در پاسخ به سوالات یک پرسشنامه تقریبا با یک برداشت مشترک، گزینه ای پاسخ را انتخاب می کنند و از جهت روش شناختی می توان به یکسانی پاسخ مردم در انتخاب گزینه ها اطمینان کرد.