Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

مشخصات نشــریه/اطلاعات دوره

نتایج جستجو

2558

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

27

انتقال به صفحه

آرشیو

سال

دوره(شماره)

مشاهده شمارگان

مرکز اطلاعات علمی SID1
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    9
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    1-23
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    503
  • دانلود: 

    549
چکیده: 

سابقه و هدف: ارزیابی کیفیت خاک اراضی کشاورزی، امری ضروری برای موفقیت های اقتصادی و پایداری محیط زیست در مناطق در حال توسعه می باشد. در حال حاضر انواع بسیار زیادی از روش ها برای ارزیابی کیفیت خاک استفاده می شوند که هر کدام معیارهای متفاوتی را به کار می گیرند. با توجه به اینکه شهرستان بردسیر یکی از مهمترین قطب های تولیدکننده گل محمدی در استان کرمان و ایران می باشد و نظر به اهمیت ارزیابی کیفیت خاک به عنوان شاخصی از کشاورزی پایدار و بهره برداری بهینه از منابع طبیعی، در این پژوهش، کیفیت خاک در بخشی از اراضی کشت شده گل محمدی با استفاده از شاخص کیفیت خاک تجمعی (IQI) و شاخص کیفیت خاک نمرو (NQI) در ترکیب با دو روش انتخاب معیار کل مجموعه داده ها (TDS) و حداقل مجموعه داده ها (MDS) برای دو عمق 25-0 و 50-25 سانتی متری ارزیابی شد. مواد و روش ها: برای اجرای این تحقیق مزرعه ای به مساحت 30 هکتار در شهرستان بردسیر در استان کرمان انتخاب شد. سپس موقعیت 100 محل برای اندازه گیری ویژگی های خاک (عمق 25-0 و 50-25 سانتی متر) و عملکرد گیاه مشخص و نمونه برداری صورت گرفت. با استفاده از روش تجزیه مولفه های اصلی (PCA) از میان کل ویژگی های موثر بر کیفیت خاک، مهمترین ویژگی های موثر بر کیفیت خاک (MDS) تعیین شدند. نتایج نشان داد که در عمق اول متغیرهای ماده آلی، شن، منگنز، کربنات کلسیم معادل، روی و مس و در عمق دوم هم متغیرهای شن، پتاسیم، کربنات کلسیم معادل، روی، فسفر، سنگریزه و منگنز به عنوان مجموعه حداقل داده ها انتخاب شدند. سپس کیفیت خاک، با استفاده از دو مدل شاخص تجمعی کیفیت خاک (IQI) و شاخص کیفیت خاک نمرو (NQI) و هر کدام در دو مجموعه ی ویژگی های خاک TDS و MDS ارزیابی شد و نتایج چهار روش ترکیبی ارزیابی کیفیت خاک مزبور از طریق مقایسه با عملکرد گل محمدی آنالیز شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ضریب همبستگی بین شاخص های IQITDS و IQIMDS و بین NQITDS و NQIMDSدر عمق 25-0 سانتی متر به ترتیب برابر با 85/0 و 79/0 بود. همچنین ضریب همبستگی بین شاخص های IQITDS و IQIMDS و بین NQITDS و NQIMDSدر عمق 50-25 سانتی متر به ترتیب برابر با 75/0 و 77/0 به دست آمد. تجزیه زمین آماری شاخص های کیفیت خاک نشان داد که تمامی شاخص-های بررسی شده خاک و عملکرد گل محمدی، دارای مدل کروی و ساختار مکانی قوی و متوسط می باشند. دامنه تأثیر تغییرنماها از 33/119 متر برای شاخص IQITDS در عمق دوم تا 8/151 متر برای شاخص NQITDS در عمق اول در نوسان بود. همچنین دامنه تأثیر عملکرد گل محمدی، 16/122 متر به دست آمد. همبستگی نقشه های کریجینگ عملکرد گل محمدی و شاخص های کیفیت خاک نشان داد که در هر دو عمق مطالعاتی، بیشترین همبستگی بین عملکرد و شاخص IQITDS می باشد. همچنین، نتایج همبستگی بین شاخص های کیفیت خاک و عمکلرد گل محمدی نشان داد که شاخص IQITDS نسبت به سایر شاخص های همبستگی بالاتری با عملکرد دارد. نتیجه گیری: این نتایج نشان داد که شاخص کیفیت تجمعی (IQI) به ویژه در مجموعه TDS، کارایی بهتری برای ارزیابی کیفیت خاک منطقه مورد مطالعه دارد. همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد هرچند استفاده از مجموعه TDSدر تعیین شاخص های کیفیت خاک نتایج بهتری ارائه می کند، اما به دلیل همبستگی نسبتاً خوب این مجموعه با مجموعه داده های حداقل (MDS) این امکان وجود دارد که با استفاده از MDS نیز بتوان شاخص های کیفیت خاک مزارع گل محمدی در منطقه را با دقت مناسبی تعیین کرد که این کار موجب کاهش حجم مطالعات و هزینه می شود. با این حال، اگر هدف از ارزیابی کیفیت خاک، رسیدن به عملکرد بهینه و مطلوب باشد، استفاده از شاخص IQITDS به دلیل همبستگی بیشتر این شاخص با عملکرد گل محمدی، کارایی بهتری دارد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 503

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 549 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    9
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    25-46
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    590
  • دانلود: 

    641
چکیده: 

سابقه و هدف: کمبود فسفریکی از مشکلات عمده خاک های آهکی است. یکی از راه های مؤثر و اقتصادی افزایش فراهمی فسفر افزودن کودهای آلی به خاک است. از مطلوب ترین مواد آلی و کودهای زیستی موجود، کود ورمی کمپوست را می توان نام برد اما مصرف زیاد ورمی کمپوست برای رسیدن به عملکرد مطلوب و همچنین دارا بودن فسفات های نامحلول آلی از محدودیت های کاربرد ورمی کمپوست می باشند. یکی از راه هایی که محدودیت های فوق را تعدیل می بخشد و اثربخشی ورمی کمپوست را افزایش می دهد، غنی سازی آن با باکتری های محرک رشد گیاه به ویژه با باکتری های حل کننده فسفات می باشد. مواد و روش ها: نمونه ورمی کمپوست در مرکز تحقیقات ورمی کمپوست دانشگاه تهران تهیه شد. تعداد 18 جدایه که دارای توان انحلال فسفات های نامحلول معدنی و آلی بودند جداسازی گردید و درنهایت دو جدایه B53 و B22 که دارای توان بالای انحلال فسفات نامحلول بودند خالص سازی و شناسایی شد. آزمایش انکوباسیون در قالب طرح اسپیلیت پلات بر مبنای زمان به منظور بررسی غنی سازی ورمی کمپوست با باکتری های حل کننده فسفات بر افزایش فراهمی فسفر قابل دسترس، pH و شاخص های زیستی شامل: تنفس میکروبی، فعالیت آنزیم های فسفاتاز قلیایی و دهیدروژناز، در گلدان های حاوی 4 کیلوگرم خاک با 5 تیمار شامل T1: ورمی کمپوست (6%) + (B53)؛ T2: ورمی کمپوست (6%)+ (B22)؛ T3: شاهد مثبت (کود سوپر فسفات تریپل به میزان 50 میلی گرم بر کیلوگرم)؛ T4: ورمی کمپوست (6%) و T5: شاهد منفی (خاک بدون ورمی کمپوست و باکتری) در 3 تکرار طراحی و اجرا گردید و در زمان ها شروع انکوباسیون و 30 روز پس از آن، اثر تیمارها بر مقدار فسفر قابل دسترس، pH و شاخص های زیستی اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج حاصل از توالی ژنی 16S rRNA نشان دادند که جدایه شماره 22 با 99 درصد شباهت به گونه Serratia marcescens و جدایه شماره 53 با 98 درصد شباهت به گونه Pseudomonas aeruqinosa تعلق دارند. نتایج نشان داد که استفاده از ورمی کمپوست غنی شده با باکتری های حل کننده فسفات (T1 و T2) نسبت به تیمار شاهد (T4) سبب افزایش معنی دار فسفر قابل دسترس (به ترتیب 59 و 100 درصد)، تنفس میکروبی خاک (58 و 61 درصد)، فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی (34 و 41 درصد)، فعالیت آنزیم دهیدروژناز (103 و 133 درصد) و کاهش pH (70/4 و 40/5 درصد) گردید. با توجه به نتایج نهایی هر دو باکتری توانستند شاخص های زیستی و فراهمی فسفر را افزایش دهند. نتیجه گیری: کاربرد ورمی کمپوست غنی شده با باکتری های حل کننده فسفات (T1 و T2) سبب افزایش فراهمی فسفر قابل دسترس، تنفس میکروبی، فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی، فعالیت آنزیم دهیدروژناز و کاهش pH خاک شد این در حالی است که تیمار غنی شده با باکتری Serratia marcescens (T2) توانایی بیشتری در افزایش فراهمی فسفر و شاخص های زیستی داشت. نتایج نشان داد که غنی سازی ورمی کمپوست با باکتری حل کننده فسفات می تواند جایگزین مناسبی برای کاهش مصرف کودهای شیمیایی فسفات و به عنوان یک استراتژی مناسب در مدیریت بهتر ورمی کمپوست در خاک های آهکی در آینده باشد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 590

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 641 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    9
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    47-68
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    449
  • دانلود: 

    565
چکیده: 

سابقه و هدف: گندم یکی از با اهمیت ترین محصولات غذایی است. در کشاورزی نوین بدلیل افزایش جمعیت و تأثیر منفی استفاده از کودهای شیمیایی از قبیل آلودگی های زیست محیطی و به خطر افتادن سلامتی انسان به کارگیری روش های مناسب از قبیل تولید کودهای زیستی که چنین خطراتی را نداشته باشد ضروری بنظر می رسد. قارچ ها و باکتری های افزایش دهنده رشد گیاه استفاده شده در کودهای زیستی ریزجانداران مفیدی هستند که با سازوکار های متفاوت به صورت مستقیم و غیر مستقیم باعث افزایش رشد، عملکرد و مقاومت گیاهان در برابر تنش های زنده و غیر زنده می شوند. با اینکه در سال های اخیر کودهای زیستی مورد توجه بیشتری قرار گرفته اند اما عدم شناسایی دقیق ریزجانداران استفاده شده در تولید این نوع از کودها یکی از مشکلات کودهای زیستی در ایران است. عدم شناسایی دقیق گونه ممکن است بدلیل نقصان روش های ریخت شناسی و یا بیوشیمیایی در قارچ ها و باکتری ها باشد. بنابر این هدف از انجام این تحقیق، شناسایی مولکولی جدایه های قارچی و باکتری و همچنین بررسی تأثیر این جدایه ها به تنهایی و در ترکیب با قارچ میکوریز آربوسکولار روی برخی از خصوصیات رشدی گیاه گندم بود. مواد و روش ها: پس از تهیه جدایه های قارچی و باکتریایی از موسسه تحقیقات خاک و آّب، که تحت عنوان ریزجانداران محرک رشد گیاهی شناخته شده اند، شناسایی دقیق هر یک از جدایه ها به روش ریخت شناسی و یا مولکولی صورت پذیرفت. استخراج DNA ژنومی در قارچ میکوریز آربوسکولار به روش تک اسپور و در سایر جدایه های باکتری و قارچی به روش مبتنی بر CTAB انجام گرفت. تکثیر ناحیه ژنی 16S rDNA در جدایه های باکتری، نواحی TEF-1α و ITS1-5. 8S-ITS2 در گونه های تریکودرما، ناحیه ITS1-5. 8S-ITS2 در Serendipita indica و ناحیه SSU-ITS1-5. 8S-ITS2-LSU به روش آشیانه ای در قارچ میکوریز آربوسکولار صورت گرفت. طی یک آزمون گلخانه ای، تأثیر جدایه های قارچی و باکتریایی به صورت مجزا و ترکیبی همراه و عدم همراه با قارچ میکوریز آربوسکولار روی شاخص های رشدی گیاه گندم از جمله ارتفاع گیاه، وزن خشک هوایی و ریشه، ارتفاع و وزن خوشه و وزن دانه بررسی شدند. یافته ها: بر اساس بررسی های ریخت شناسی و مولکولی، سه گونه از جنس باسیلوس شامل Bacillus velezensis، B. pumilus وB. subtilis و سه گونه از جنس تریکودرما شامل Trichoderma atroviride، T. longibrachiatum و T. harzianum و گونه های S. indica و Rhizophagus irregularis شناسایی شدند. از نظر تأثیر تیمارهای مختلف روی وزن خشک هوایی و وزن خوشه، تیمارهای T. harzianum + R. irregularis و T. longibrachiatum بیشترین وزن را نشان دادند. تیمارهای T. longibrachiatum + R. irregularis و T. atroviride بیشترین تأثیر را روی ارتفاع گیاه نشان دادند. گلدان های تیمار شده باT. harzianum + R. irregularis، T. harzianum، T. atroviride و S. indica + R. irregularis در مقایسه با شاهد بیشترین افزایش وزن دانه را نشان دادند. نتیجه گیری: تیمارهای قارچی T. harzianum + R. irregularis و گونه های Trichoderma باعث افزایش معنی دار ویژگی های رشدی گندم گردید. بر اساس نتایج این تحقیق استفاده از زاد مایه مناسب ترکیبی و تهیه فرمولاسیون های اولیه برای کاربرد در آزمایش های مزرعه ای جهت افزایش دسترسی مواد غذایی و بهبود رشد گیاه گندم پیشنهاد می شود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 449

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 565 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    9
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    69-90
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    478
  • دانلود: 

    477
چکیده: 

سابقه و هدف: تثبیت فلزهای سمی در ریشه گیاهان مایکوریزی از جمله ساز وکارهای حفاظتی قارچ مایکوریزا همزیست در پاسخ به تنش فلزی است. نقش گلومالین به عنوان گلیکوپروتئین اختصاصی دیواره هیف و اسپور قارچ های آربوسکولار مایکوریزا (Arbuscular Mycorrhizal Fungi) در ناپویایی فلزهای سمی و کاهش پیامدهای تنش بر گیاه میزبان می تواند قابل ملاحظه باشد. با این پیش فرض هدف این مطالعه بررسی نقش گلومالین تولیدی توسط قارچ رایزوفاگوس ایرگولاریز همزیست با گیاه شبدر در تثبیت ریشه ای سرب بود. مواد و روش ها: آزمایشی گلدانی در آرایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی شاکل دو فاکتور قارچ (با و بدون قارچ Rhizophagus irregularis) و سطوح سرب (0، 150، 300 و 450 میکرومولار Pb+2) در پنج تکرار طراحی گردید. جهت استخراج گلومالین، نمونه های ریشه با بافر سیترات سدیم 50 میلی مولار (8=pH) به مدت یک ساعت در دمای C˚ 121 و طی سه چرخه پی در پی اتوکلاو شدند. غلظت گلومالین در عصاره استخراجی با استفاده از روش الایزا توسط آنتی بادی مونوکلونال 11B32 تعیین گردید. بعد از رسوب گلومالین، مقدار سرب کمپلکس شده پس از هضم با اسید نیتریک غلیظ اندازه گیری شد. وزن خشک اندام هوایی و ریشه، درصد کلنیزاسیون ریشه، مقدار فسفر و سرب اندام هوایی و ریشه و کارآیی جذب، استخراج و انتقال سرب مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: با افزایش سطح سرب، وزن خشک اندام هوایی و ریشه گیاهان مایکوریزی و غیرمایکوریزی کاهش یافت. وزن خشک اندام هوایی و ریشه در سطوح 150، 300 و 450 میکرومولار سرب، به ترتیب کاهش 2/11، 9/12، 3/18 و 5/7، 1/18 و 7/36 درصدی نسبت به سطح صفر سرب داشتند. وزن خشک اندام هوایی و ریشه در گیاهان مایکوریزی به ترتیب 9/24 و 2/34 درصد بیشتر از گیاهان غیرمایکوریزی بود. اثر قارچ بر جذب فسفر اندام هوایی و ریشه معنی دار گردید، جذب فسفر اندام هوایی و ریشه در گیاهان مایکوریزی به ترتیب 2/32 و 8/45 درصد بیشتر از گیاهان غیرمایکوریزی بود. سرب جذب شده در اندام هوایی و ریشه در سطوح مختلف سرب و در گیاهان مایکوریزی به طور معنی داری بیشتر از گیاهان غیرمایکوریزی بود. بیشترین مقدار جذب سرب در اندام هوایی و ریشه، در تیمار مایکوریزی سطح 450 میکرومولار سرب بود که افزایش 5/46 و 7/80 درصدی نسبت به تیمار غیرمایکوریزی در این سطح داشتند. در سطوح 150، 300 و 450 میکرومولار سرب، کارآیی جذب گیاهی سرب در گیاهان مایکوریزی افزایش 00/8، 5/14 و 2/49 درصدی نسبت به گیاهان غیرمایکوریزی داشت. اثر سطوح مختلف سرب بر کارایی استخراج و انتقال گیاهی سرب معنی دار شد. با افزایش سطح سرب کارآیی استخراج گیاهی افزایش یافت، به طوری که سطح 450 میکرومولار نسبت به سطح 150 و 300 میکرومولار افزایش 3/69 و 8/27 درصدی داشت. با افزایش غلظت سرب، از کارایی انتقال گیاهی سرب از ریشه به اندام هوایی کاسته شد. درصد کلنیزاسیون ریشه با افزایش غلظت سرب تا سطح 300 میکرومولار سرب افزایش و سپس در سطح 450 میکرومولار کمی کاهش یافت، اما از نظر آماری تفاوت معنی دار بین سطوح 150، 300 و 450 میکرومولار سرب وجود نداشت. با افزایش غلظت سرب، تولید گلومالین ریشه و مقدار سرب تثبیت شده توسط آن نیز به طور معنی داری افزایش یافت. نتیجه گیری: کلنیزاسیون ریشه گیاه شبدر با قارچ رایزوفاگوس ایرگولاریز منجر به بهبود رشد و تغذیه فسفری گیاهان مایکوریزی نسبت به گیاهان غیرمایکوریزی در شرایط تنش سرب شد. جذب سرب در ریشه گیاه شبدر بیش تر از اندام هوایی بود، بنابراین، گیاه شبدر در تثبیت ریشه ای سرب نقش مؤثرتری داشت. همچنین مقدار سرب ریشه در گیاهان مایکوریزی بیشتر از گیاهان غیرمایکوریزی بود که می تواند به دلیل تثبیت سرب در ساختارهای قارچی ریشه باشد. افزایش تولید گلومالین در ریشه های مایکوریزی به عنوان ترکیب اصلی و مؤثر دیواره اسپور و هیف قارچ نقش مهم و کلیدی در تثبیت ریشه ای سرب در گیاهان مایکوریزی ایفا می کند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 478

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 477 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    9
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    91-111
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    438
  • دانلود: 

    536
چکیده: 

سابقه و هدف: دو مسئله افزایش هزینه کاربرد نهاده کود و اثرات زیست محیطی استفاده از آن ها، باعث شده است تا اهمیت دقت در زمان مناسب تغذیه باغ ها و مزارع کشاورزی روز به روز افزایش یابد. در فعالیت های معمولی کشاورزی، نهاده هایی همچون کودهای شیمیایی، سموم دفع آفات نباتی و آب به صورت یکنواخت و بدون توجه به نیاز واقعی آنها در مزارع و باغ ها مورد استفاده قرار می گیرند. این مساله باعث می شود تا در مواردی استفاده بیش از حد نیاز گیاه باعث افزایش هزینه ها و تاثیرات منفی زیست محیطی شود. این در حالی است که با توجه به تاکیدهای فراوان بر کیفیت و کارآیی تولید غذا، ضروری است تا نهاده ها بر اساس نیازهای واقعی از نظر زمانی و مکانی مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله، نقش دانش کشاورزان در بهبود برخی اصول صحیح استفاده از نهاده های تغذیه ای ازجمله زمان مناسب تغذیه و تاثیر آن بر عملکرد اقتصادی باغ های پسته استان کرمان مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: در این مطالعه، نخست دیدگاه علمی در خصوص علائم کمبود و زیادبود عناصر غذایی و مدیریت زمان مصرف نهاده کود در باغ های پسته مشخص گردید. سپس دیدگاه و عملکرد کشاورزان در زمینه مدیریت زمان مصرف این نهاده با استفاده از تکمیل پرسشنامه برآورد شده و با مقایسه دیدگاه کشاورزان با دیدگاه علمی، نمره مدیریت تغذیه کشاورزان محاسبه گردید. برای جمع آوری اطلاعات از کشاورزان، از روش تکمیل پرسشنامه استفاده شد و با کاربرد روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، تعداد 100 نفر پسته کار از شهرستان های انار و رفسنجان در استان کرمان انتخاب گردید. با توجه به این که از هر کشاورز، چند قطعه باغ مورد بررسی قرار گرفت، تعداد باغ های مورد بررسی 286 باغ می باشد. جهت بررسی عوامل اقتصادی اجتماعی موثر بر دانش کشاورزان و همچنین تاثیر این دانش بر عملکرد کشاورزان، از روش های همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس و رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در زمینه مدیریت زمان مصرف کود و شناخت علایم کمبود و زیادبود عناصر به ویژه عناصر میکرو میانگین دانش پسته کاران پایین می باشد. با این وجود، کشاورزان در سطح یکسانی از دانش قرار نداشته و در این خصوص تفاوت های زیادی وجود دارد. بررسی عوامل موثر بر سطح دانش کشاورزان نشان داد که تحقیقات و ترویج نقش موثری بر افزایش دانش پسته کاران در خصوص مدیریت زمان مصرف کود داشته است. نتایج همچنین نشان داد که دانش مدیریت زمان تغذیه، بهره وری استفاده از زمین را بالا برده است. به طوری که، هر یک نمره بالاتر، باعث افزایش عملکرد باغ پسته به مقدار 32/21 کیلوگرم در هکتار می شود. به طوری که، کسی که نمره تغذیه ای او 20 باشد نسبت به کسی که نمره تغذیه ای او صفر است، عملکرد در هکتاری به مقدار 426 کیلوگرم بالاتر دارد. نتیجه گیری کلی: با افزایش کمی و کیفی آموزش و ترویج، بالا بردن سطح کیفی نیروی انسانی شاغل در بخش کشاورزی، اصلاح دستورالعمل های حفاظت از منابع آب و خاک و اصلاح قوانین پرداخت یارانه، می توان دانش کشاورزان و تاثیر گذاری این دانش بر بهره وری نهاده کود را افزایش داد. قبل از آن نیاز است تا نوسازی مدیریتی با استفاده از تجربیات موفق دنیا در بخش کشاورزی انجام شود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 438

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 536 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    9
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    113-131
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    547
  • دانلود: 

    566
چکیده: 

مقدمه: فرسایش بادی از عمده معضلات در بسیاری از نقاط جهان به ویژه مناطق خشک و نیمه خشک محسوب می شود و همچنین از عوامل مهم در تخریب و از بین رفتن خاک ها به شمار می رود. دو استراتژی کلی برای مقابله با فرسایش بادی وجود دارد. استراتژی اول افزایش مقاومت بستر دارای فرسایش در مقابل عوامل فرساینده و استراتژی دوم کاهش قدرت عوامل فرساینده است. کشت نهال راهکار موثرتری برای کاهش سرعت باد، مقابله با فرسایش بادی و تثبیت شنهای روان است. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی تاثیر عملیات مدیریتی مکانیکی و بیولوژیکی بر مقدار رسوبات بادی در منطقه تل حمید طبس بود. مواد ور روشها: به منظور تعیین نقش هر یک از عملیات مدیریتی بر میزان فرسایش بادی و کنترل آن، تله های رسوب گیر در فواصل مختلف بین عاملهای حفاظتی در سه طبقه ارتفاعی نیم، یک و یک و نیم متری سطح زمین نصب شد. تیمارهای حفاظتی شامل T1 (4 ردیف تاغ و سه ردیف گیاه بومی سبط)، T2 (حفرخندق و خاکریز)، T3 (یک ردیف گیاه بوته ای ترات، سه ردیف تاغ و گیاه بومی سبط) و T4 (خاکریز و تراورس کوبی) بودند. سپس متناظر با هر رسوب گیر، یک رسوب گیر شاهد در مکانی که فاقد اقدامات حفاظتی بود نصب شد. عملیات حفاظتی به مدت سه سال در منطقه اجرا شده بود. پس از این مدت تله های رسوب گیر در آذر 1394 نصب شدند و با استناد به اطلاعات به روز هواشناسی، مقدار رسوبات پس از هر طوفان (معمولا دو نوبت در هر ماه)، از دی ماه 1394 تا (فصول زمستان و بهار) جمع آوری و وزن شدند. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که عامل های حفاظتی انجام شده در منطقه در کاهش میزان رسوب موثر بودند و تاثیر تیمارهای T1 و T2 در کاهش مقدرا فرسایش بادی به طور قابل توجهی بیشتر از سایر تیمارها بود. بیشترین کاهش در ارتفاع 5/0 متری دیده شد، بنابراین می توان نتیجه گرفت عملیات مکانیکی و بیولوژیکی می تواند به طور قابل توجهی سبب جلوگیری از حرکت غلطشی ذرات شن شود. مقدار رسوبات بادی در فصل بهار (به خاطر رطوبت کمتر و وزش باد شدید) بیشتر از فصل زمستان بود. همچنین بیشترین مقدار رسوبات بادی در ماه های اردیبهشت و خرداد و بالعکس کمترین مقدرا در دی ماه مشاهده شد. علاوه بر این در بین عملیات حفاظتی در هر دوفصل یهار وز مستان، کمترین رسوبات مربوط به تیمار عملیت مکانیکی (خاکریز و ایجاد کانال) و بیشترین مقدار نیز متعلق به تیمار عملیات بیولوژیکی (چهار ردیف تاغ و گیاه بومی سبط) بود. زیرا تیمارهای T4 و T3 به عنوان اولین مانع در مقابل باد قرار داشتند و در پشت آنها تیمار T2 قرار داشت که به مسیزان قابل توجهی سرعت باد را کاهش می داد و درنتیجه در هنگام برخورد با تیمار T2 سرعت و انرژی کمی داشت. در نتیجه این امر، مقدار رسوبات در تیمار T2 کمترین مقدرا بود. نتیجه گیری: به طور کلی عملیات مکانیکی و بیولوژیکی مقدرا رسوبات بادی را نسبت به شاهد به میزان قابل توجهی کاهش دادند. بر خلاف دیدگاه عمومی که عملیات مدیریت بیولوژیکی می توانند فرسایش بادی را کاهش دهند به علت شرایط نامناسب رشد نهال-های تاغ و گیاهان به علت دوره های خشکی و کمبود آب، کارآیی آنها در کاهش سرعت و انرژی باد به ویژه در تیمارهای T1 و T3 بیشتر از عملیات مکانیکی (تیمار T2) نبود. به نظر می رسد نهال های تاغ در مدت سه سال به اندازه کافی رشد نکرده و اگر برای مدت طولانی تری به رشد خود ادامه دهند ممکن است سبب کاهش قابل توجه فرسایش بادی شوند. بر اساس نتایج این پژوهش، کاربرد همزمان عملیات مکانیکی و بیولوژیکی برای کنترل فرسایش بادی در مناطق خشک مثل طبس ضروی است.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 547

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 566 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    9
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    133-152
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    405
  • دانلود: 

    494
چکیده: 

سابقه و هدف: پلیمرها از مواد اصلاح کننده خاک هستند که در جهت نگهداشت رطوبت خاک در مناطق خشک و نیمه خشک توسعه یافته اند. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر مواد پلیمری بر میزان افزایش نگهداشت رطوبت خاک و تأثیر پلیمرهای انتخابی بر برخی صفات رویشی گیاه ذرت در شرایط تنش خشکی به ترتیب در دو مطالعه آزمایشگاهی و گلخانه ای انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش به صورت دو مطالعه آزمایشگاهی و گلخانه ای مکمل یکدیگر صورت پذیرفت. ابتدا تأثیر 11 تیمار بر اساس نوع و غلظت پلیمر شامل کاراکوت یک و سه %، اکریلیک یک و سه %، پلی وینیل استات یک و سه %، سوپرآب نیم و یک % و استاکوزورب نیم و یک % و شاهد بدون پلیمر بر تغییرات رطوبتی دو نوع خاک (شن لومی و شنی) در 11 زمان (0، 12 ساعت، 1، 2، 4، 6، 8، 10، 12، 16 و 20 روز) در آزمایشگاه مورد مطالعه قرار گرفت و چهار تیمار پلیمری برتر برای کشت گلخانه ای انتخاب شدند. در این مرحله تأثیر تیمارهای پلیمری (کاراکوت یک و سه % و استاکوزورب نیم و یک % و شاهد بدون پلیمر) در شرایط تنش خشکی (30، 50 و 80 % ظرفیت مزرعه ای) بر برخی صفات رویشی گیاه ذرت (تعداد برگ، ارتفاع، وزن تر و خشک ساقه و وزن تر و خشک ریشه) به-صورت جداگانه در دو خاک شن لومی و شنی در شرایط گلخانه مطالعه گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که تیمارهای پلیمری باعث افزایش رطوبت هر دو نوع خاک نسبت به نمونه شاهد شدند و پلیمر محلول در آب کاراکوت در غلظت سه درصد (5/18 % نسبت به شاهد شن لومی و 9/35 درصد نسبت به شاهد شنی) و پلیمر غیرمحلول در آب (هیدروژل) استاکوزورب در غلظت یک درصد (8/95 % نسبت به شاهد شن لومی و 4/3 برابر نسبت به شاهد شنی) بیش ترین توانایی را از این نظر داشتند. پلیمرهای محلول در آب و هیدروژل سوپر آب در مدت زمان 20 روز به طور میانگین رطوبت خاک شن لومی را بیش تر از خاک شنی افزایش دادند. اما، هیدروژل استاکوزورب یک درصد از این لحاظ در خاک شنی (1/16 % افزایش نسبت به خاک شن لومی) مؤثرتر بود. رطوبت نمونه های خاک تیمارشده با پلیمر، متناسب با افزایش غلظت پلیمر افزایش یافت. هیدروژل استاکوزورب یک درصد در افزایش زمان ماندگاری رطوبت در خاک های شن لومی (0-12 روز) و شنی (0-16 روز) موفق تر از سایر تیمارهای پلیمری عمل نمود. در خاک شنی تیمار شده با پلیمر نگهداشت رطوبت در طی زمان و میزان رطوبت نهایی بیش تر از خاک شن لومی بود. تنش خشکی در طول دوره رویشی گیاه ذرت منجر به کاهش تعداد برگ، ارتفاع ساقه، وزن تر و خشک ساقه و وزن خشک ریشه گردید. در مقابل کاربرد هیدروژل استاکوزورب در غلظت یک درصد منجر به بهبود نسبی ارتفاع، وزن تر و خشک ساقه ذرت شد. در خاک شن لومی تحت شرایط تنش خشکی هیدروژل استاکوزورب تأثیر قابل توجه و معنی داری (سطح یک درصد) بر وزن تر ساقه ذرت داشت. هیدروژل استاکوزورب یک درصد در تنش کم، متوسط و شدید به ترتیب 29/59، 41/82 درصد و 82/3 برابر وزن تر ساقه را نسبت به نمونه شاهد افزایش داد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، استفاده از پلیمر محلول در آب کاراکوت در غلظت سه درصد و پلیمر غیرمحلول (هیدروژل ) در آب استاکوزورب در غلظت یک درصد جهت افزایش و حفظ رطوبت در خاک های سبک بافت توصیه می شود. به علاوه، مواد پلیمری با داشتن ویژگی هایی نظیر طول عمر مفید، کارآیی زیاد در غلظت های کم و کاربرد موضعی در ناحیه ریشه درختان، می توانند شرایط مطلوبی را جهت رشد گیاهان در خاک هایی با ظرفیت نگهداری آب کم و در شرایط کم آبی رایج در مناطق خشک و نیمه خشک با بارندگی کم و تبخیر زیاد فراهم آورند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 405

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 494 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    9
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    153-169
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    3665
  • دانلود: 

    693
چکیده: 

سابقه و هدف: خاک های تحت تأثیر نمک، توزیع گسترده ای در نواحی خشک و نیمه نیمه خشک از جمله ایران دارند. در خاک های تحت تأثیر نمک، تغییرات فیزیکی، شیمیائیشیمیایی و بیولوژیکی و نیز پائین بودن مقدار مواد آلی در نتیجه رشد ضعیف گیاه، سبب کمبود عناصر غذائیغذایی مثل مانند نیتروژن و سمیت یونی (سدیم و کلر) می شود. ناچیز بودن پوشش گیاهی در نواحی خشک و شور سبب می شود که بقایای گیاهی کمتری وارد خاک شده و با کاهش مقدار مواد آلی خاک، کم بوده و این امر به کمبود نیتروژن و دیگر عناصر منجر می شودغذایی رخ دهد. یکی از راه های تأمین و افزایش کارائی عناصر برای گیاه در شرایط شور، استفاده از ترکیبات با منشأا آلی است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر سطوح کربن آلی و شوری بر معدنی شدن نیتروژن، کربن و غلظت عناصر غذائیغذایی در خاک بود. مواد و روش ها: آزمایشی برای بررسی اثر سطوح کربن آلی از منبع کود گاوی بر معدنی شدن کربن و نیتروژن و غلظت عناصر غذائیغذایی در شرایط شوری خاک در قالب طرح کاملاً تصادفی (CRD) به صورت فاکتوریل با سه تکرار انجام گرفت. فاکتور کود دامی جهت ایجاد سطوح کربن آلی شامل (سطح بدون کربن آلی، سطح 5/1 و سطح 3 درصد کربن آلی) و فاکتور شوری شامل (شوری 5/1، 5/4 و 9 دسی زیمنس بر متر) بود. جهت ایجاد سطوح شوری ﺗ ﺮ ﻛ ﻴ ﺒ ﻲ از ﻧ ﻤ ﻚ ﻫ ﺎ ی MgSO4. 7H2O، NaCl، Na2SO4 و CaCl2 ﺑ ﻪ ﺗ ﺮ ﺗ ﻴ ﺐ ﺑ ﻪ ﻧ ﺴ ﺒ ﺖ های 82/41، 91/0، 36/20، 91/36 مورد استفاده قرار گرفت. مخلوط حاصل برای هر تیمار جداگانه به ظروف پلی پلی اتیلنی انتقال یافته و در یک دوره 70 روزه، تحت دمای 25 درجه سانتیگراد سلسیوس و رطوبت 70 درصد ظرفیت مزرعه به صورت انکوباسیون قرار داده شدگردید. در طول زمان انکوباسیون در زمان های 0، 2، 4، 6، 8، و 10 هفته بعد پس از شروع انکوباسیون (به منظور پی بردن به میزان نیترات سازی با زمان) از هر کدام از تیمارهای آزمایشی نمونه برداری شده و مقدار آمونیوم و نیترات نمونه ها اندازه گیری شد. برای بررسی معدنی شدن کربن، از شروع آزمایش هر هفته مقدار تنفس پایه برآورد گردید. در پایان آزمایش مقدار عناصر پر مصرف و کم کم مصرف اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر شوری بر غلظت پتاسیم، سدیم و کلر محلول، غلظت کلسیم، منیزیم و آهن (قابل جذب)، نیترات، آمونیوم و تنفس پایه (P<0. 001) معنی دار بود. اثر کربن آلی بر غلظت کربن آلی و نیتروژن کل خاک، غلظت پتاسیم، سدیم و کلر محلول، آهن قابل جذب، نیترات، آمونیوم و تنفس پایه (P<0. 001) معنی دار بود. اعمال شوری 9 دسی زیمنس بر متر تنفس پایه، تولید آمونیم و نیترات را به ترتیب 47، 27 و 76 درصد کاهش داد. اما افزودن 3 درصد کربن آلی به خاک پارامترهای فوق را به ترتیب 24، 10 و 37 درصد افزایش داد. اثرات متقابل کربن آلی و شوری بر غلظت سدیم و کلر محلول و آهن قابل جذب (P<0. 05)، غلظت پتاسیم محلول و تنفس پایه (P<0. 01) و غلظت نیترات و آمونیوم (P<0. 001) معنی دار بود. نتیجه گیری: شوری اثر پیامدی منفی بر فرایند معدنی شدن کربن و نیتروژن داشت. کاربرد ترکیبات آلی توانست با ایجاد تعادل در وضعیت عناصر غذائیغذایی شرایط مناسب تری را برای فرایندهای معدنی شدن کربن و نیتروژن ایجاد کند. ترکیبات آلی ممکن است یک منبع آسان کربن داشته باشند که در صورت قرارگیری در خاک، باعث سبب تحریک و افزایش فعالیت میکروبی شده و تا حدودی معدنی شدن کربن و نیتروژن را افزایش می دهند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 3665

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 693 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    9
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    171-187
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    353
  • دانلود: 

    582
چکیده: 

سابقه و هدف: یکی از رویکردهایی که از دیرباز مورد توجه بوده اما امروزه اهمیت آن مضاعف شده است، استفاده از ژنوتیپ های کارای گیاهان در جذب و استفاده از عناصر غذایی است. در سال های اخیر، ژنوتیپ های گیاهی که کارایی بیشتری در استفاده از عناصر غذایی دارند، مورد توجه قرار گرفته است و استفاده از آن ها رویکرد جدیدی در کشاورزی کم نهاده برای افزایش بازده کودها می باشد. آهن و روی نیز از عناصر کم مصرف و ضروری برای گیاهان است که در تغذیه انسان نیز اهمیت بالایی دارد. . هدف از تحقیق حاضر شناسایی ژنوتیپ های کارا ازنظر آهن و روی بود که بتوان غنی سازی زیستی روی و آهن در محصول گندم حاصل گردد. مواد و روش ها: برای بررسی و مقایسه کارایی استفاده و جذب آهن و روی در ژنوتیپ های مختلف گندم نان، آزمایشی در شرایط گلدانی (مخلوط شن و خاک) و به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول شامل 12 ژنوتیپ مختلف گندم و فاکتور دوم شامل چهار سطح کودی بود. ژنوتیپ های گندم نان شامل ان20-87، مروارید، گنبد، فلات، تجن، لاین 7-90، لاین 17-91، آفتاب، قابوس، کوهدشت، کریم و لاین17 بودند. تیمارهای کودی شامل محلول غذایی کامل، محلول غذایی با کمبود آهن، محلول غذایی با کمبود روی و محلول غذایی با کمبود توأم آهن و روی بودند. روی از منبع سولفات روی به میزان صفر (سطح کمبود) و یک میکرومولار (سطح کفایت) و آهن از منبع سکوسترین آهن در دو سطح یک میکرومولار (سطح کمبود) و 100 میکرومولار (سطح کفایت) تأمین گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که کمبود آهن و روی منجر به کاهش معنادار وزن خشک شاخساره و جذب آهن و روی شاخساره ژنوتیپ ها گردید ولی کارایی استفاده آهن و روی آنها را افزایش داد. تیمار کمبود توأم آهن و روی باعث کاهش بیشتر این شاخص ها و افزایش کارایی استفاده آنها نسبت به تیمارهای کمبود تنهای آنها گردید. لاین 7-90 بالاترین کارایی استفاده آهن و لاین 17 و کوهدشت کمترین مقدار را داشتند در حالی که بالاترین کارایی استفاده روی در لاین17و کمترین مقدار آن در ژنوتیپ های کوهدشت، تجن، کریم و قابوس مشاهده گردید. گروه بندی ژنوتیپ ها به روش گیل و براساس مقدار ماده خشک تولیدی و کارایی استفاده آهن و روی شاخساره نشان داد که ژنوتیپ های لاین 7-90 و ان20-87 بسیار پاسخ ده به ترتیب از نظر آهن و روی و لاین 7-90 و لاین 17 به ترتیب بسیار کارا از نظر آهن و روی بودند. همچنین ژنوتیپ تجن و ان20-87 برترین و ژنوتیپ های لاین 17 و کوهدشت به عنوان ژنوتیپ ضعیف در جذب و استفاده آهن و روی و تولید ماده خشک شناسایی شدند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که رقم های تجن و ان 20-87 هم پاسخ ده به کود آهن و روی و هم کارا از نظر استفاده آهن و روی با تولید ماده خشک بالا هستند. بنابراین، برای کاهش هزینه های مصرف کود شیمیایی و خطرات زیست محیطی حاصل از آنها، این رقم ها برای بررسی کشت در اراضی حاصلخیز و هم در اراضی کم بازده (کمبود آهن و روی) معرفی می گردد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 353

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 582 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
telegram sharing button
whatsapp sharing button
linkedin sharing button
twitter sharing button
email sharing button
email sharing button
email sharing button
sharethis sharing button