«الشاب الظریف» از شاعران غزل سرای عصر انحطاط، یکه تاز عرصه وامگیری دینی در چارچوپ غزل مادی به شمار می رود، که غزل های او بافتی تاثیر پذیرفته از قرآن، متون دینی و تصوف پدرش «عفیف الدین تلمسانی» است. این پژوهش با بررسی اشعار این شاعر غزل سر، روابط بینامتنی فوق را مورد کنکاش و واکاوی قرار می دهد و چگونگی قدرت شاعر را در امتزاج متون دینی با غزل صریح که به ظاهر متناقض می نماید، آشکار می سازد و نشان می دهد که او در غزل های مادی خود در وهله نخست بیشترین تاثیر را از قرآن کریم، شعائر و مناسک و سپس اصطلاحات علوم دینی و مضامین صوفی و شخصیت های تاریخ دینی گرفته است. شاعر به طرز خارق العاده ای میان مضامین دینی و غزل مادی ارتباطی عمیق برقرار می سازد و به بالاترین مرتبه بینامتنیت که نفی کلی است، دست می یابد. استخراج و کشف این لایه های تنیده متون، به خوانش عمیق و رسیدن به درک نوینی از اثر ادبی کمک شایانی می کند.