زمینه و هدف: توانمندسازی روان شناختی یک رویکرد نوین انگیزش درونی که علاوه بر شایستگی، چهار بعد دیگر شناختی یعنی؛ حق انتخاب، معنی دار بودن، اثرگذاری و اعتماد را شامل شده و در جهت به وجود آوردن فرصت برای شکوفایی استعداد، توانایی و شایستگی کارکنان است. این تحقیق به منظور سنجش توانمندسازی روان شناختی مدیران و ابعاد آن در یگان نظامی منتخب در 1398 انجام شد. روش ها: این پژوهش کاربردی و با شیوه توصیفی-تحلیلی اجرا شد. جامعه آماری 219 نفر از مدیران در یگان نظامی منتخب که با روش سرشماری انجام شد. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه روان شناختی استاندارد اسپریتزر و میشرا انجام شد. این پرسشنامه شامل ابعاد یا حیطه های شایستگی، حق انتخاب، اثرگذاری و اعتماد است. برای توصیف متغیرهای کمی از میانگین (انحراف معیار) استفاده شد. از آنالیز واریانس برای مقایسه میانگین و از ضریب همبستگی پیرسون برای همبستگی بین متغیرهای کمی استفاده شد. یافته ها: در این مطالعه 219 نفر شرکت کردند. میانگین نمره 8/50 ± 61/23 بود. برمبنای نقطه برش، یافته مهم مطالعه قرار گرفتن 62/7% از مدیران در وضعیت خوب و 1/8% ضعیف بودند. بیشترین نمره در گروه فوق لیسانس قرار داشت. میانگین نمره برحسب تحصیلات و سن تفاوت معنی داری نشان داد. مدیران در حیطه شایستگی (80/80 ± 13/1) و حیطه اعتماد (2/50 ± 10/90) به ترتیب بیشترین و کمترین نمره را کسب کردند. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که میزان توانمندسازی مدیران در یگان نظامی منتخب خوب بوده اما با وضعیت عالی فاصله زیادی دارد؛ بنابراین نیاز است در طرح پایش کارکنان حداقل هر سه سال به سنجش سطح توانمندسازی روان شناختی مدیران خود پرداخته و به مقایسه روند این متغیرها بپردازند و برمبنای سطح تحصیلات و سن از طریق فرهنگ سازی، برگزاری کارگاه آموزشی، تشویق مادی و معنوی، بهینه سازی برنامه ها انجام شود و شرایط لازم برای ارتقاء بعد معنی داری و اعتماد درمدیران برنامه ریزی شود. همچنین در انتصاب مدیران بایستی به سطح تحصیلات و تجربه آنان متناسب با سن آن ها توجه گردد.