پژوهش های انتظامی - اجتماعی زنان و خانواده
سال:1399 | دوره:8 | شماره:2 (پیاپی 15) |تعداد مقالات:12

زمینه و هدف امروزه یکی از مهمترین آسیب های اجتماعی شایع در خانواده ها خشونت خانگی است که مقابله با آن از ضرورت های تمامی جوامع می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر کاهش خشونت روانی و کلامی در زنان قربانی شهرکرج انجام شد. روش پژوهش روش پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع علی-مقایسه ای و مداخله ای با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل 30 زن قربانی خشونت خانگی شهر کرج بود که به روش نمونه گیری در دسترس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی 15 نفره و گروه گواه 15 نفره قرار گرفتند و به پرسشنامه خشونت خانگی CTS_2 پاسخ دادند. گروه آزمایش هر هفته یک جلسه و به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و در گروه گواه هیچ مداخله ای صورت نگرفت. برای تجزیه تحلیل داده های آزمون تحلیل کوواریانس انجام گرفت. یافته ها نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی بر کاهش خشونت روانی و کلامی موثر و به ترتیب با شدت اثر 64 درصد و 52 درصد، از نظر آماری در سطح 05/0 معنی دار بود. نتیجه گیری استفاده از آموزش مهارت های ارتباطی در کاهش خشونت روانی و کلامی موثر شناخته شد. بنابراین آموزش آن به قربانیان خشونت خانگی پیشنهاد می شود.

زمینه و هدف نوجوانی، زمان خطر و فرصت است و از جمله مواردی که در این دوران از اهمیت ویژه ای برخوردار است، رفتار های خود آسیب رسان است؛ لیکن پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر خشونت خانوادگی بر رفتار های خود آسیب رسان با میانجیگری راهبرد های شناختی تنظیم هیجان انجام شد. روش این پژوهش با روش توصیفی همبستگی انجام شد و جامعه آماری شامل همه دختران متوسطه شهر فومن بود که تعداد 393 نفر از آنان بر اساس فرمول کوکران به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه آسیب به خود سانسون (1998)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجانی گارنفسکی (2001) و پرسشنامه مواجهه کودک با خشونت خانگی ادلسون و همکاران (2008) پاسخ دادند. داده های پژوهش حاضر با روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار AMOOS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها یافته های پژوهش حاضر نشان داد مواجهه با خشونت خانگی و راهبرد های مثبت و منفی تنظیم هیجان بر بروز رفتار های پرخطر در نوجوانان دختر تاثیر دارد(01/0

زمینه و هدف آنچه در بخش خدمات می تواند مبنایی برای اطمینان از صحت عملکرد باشد، ارایه خدمات با کیفیت است و به همین دلیل، پژوهشگران زیادی با ارایه الگو های مختلف، تلاش نموده اند تا سنجش کیفیت خدمات را هر چه بیشتر اثربخش نمایند. هدف این پژوهش سنجش میزان رضایت مندی خانواده شهدای ناجا از خدمات امور ایثارگران فرماندهی انتظامی استان مرکزی است. روش این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را 210 خانواده شهید تحت پوشش فرماندهی انتظامی استان مرکزی تشکیل داده اند و 142 نفر از آن ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا(آلفای کرونباخ 92/0) مورد پرسش قرار گرفته اند. داده های جمع آوری شده با کمک نرم افزار SPSS و با کمک میانگین و آزمون تی تک نمونه ای تحلیل شده اند. یافته ها و نتایج پژوهش نشان داد که در مجموع رضایت خانواده شهدا از خدمات امور ایثارگران استان مرکزی، بالاتر از حد متوسط و نسبتا مطلوب است. بالاترین میزان رضایت در این استان، از «عملکرد ارایه کنندگان خدمات» وجود دارد. رضایت از «خدمات مادی» که خود شامل رضایت از «خدمات معیشتی» و «خدمات رفاهی»، از نظر جلب رضایت خانواده ها در مرتبه دوم قرار دارد و رضایت نسبتا کمتر، به «خدمات معنوی» که «نکوداشت مقام شهدا» و «تکریم خانواده شهدا» را درون خود دارد، مربوط می شود. بنابراین، برای افزایش رضایت خانواده ها، توجه به وجه معنوی خدمات که در بیشتر پژوهش های قبلی از آن غفلت شده اهمیت دارد.

زمینه و هدف اعتیاد زنان اغلب پیامدهای غیراخلاقی دارد. هدف این تحقیق، مطالعه تجربه زیسته زنان معتاد در ارتکاب جرایم اخلاقی در شهر تهران است. روش در این پژوهش از روش پدیدارشناسی و تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و با مشارکت کنندگان شامل زنان معتاد در حال ترک در یکی از کمپ های شهر تهران و یا دستگیر شده در پلیس امنیت اخلاقی به تعداد 12 نفر استفاده شده است. تحلیل یافته ها، تماتیک و بر اساس کدگذاری مشتمل بر 36 مفهوم و 11 مقوله و 6 تم انجام شد. یافته ها «گسستگی روابط خانواده و ازدواج نامناسب در خانواده های نابسامان، ویژگی های فردی و روحی، فقر، هم نشینان ناباب در خانواده و دوستان» زمینه های اصلی اعتیاد زنان است. درک و تصویر ذهنی آنان از وضعیت کنونی زندگی خود، استیصال و درماندگی و نابودی زندگی و جوانی خود است و کورسویی از امید برای ترک و بازگشت به زندگی سالم دارند. پیامد اعتیاد، از دست دادن خانواده و طرد، بی پناهی، سرگردانی و کارتن خوابی است. نتایج راهبرد این زنان به اجبار همسر یا خشونت جنسی متعرضان، یا به اختیار خود برای به دست آوردن پول و تامین مواد مصرفی، ارتکاب روابط نامشروع و منافی عفت است. آموزش مهارت های زندگی در مدرسه و دانشگاه ها، تامین امکانات و پایگاه های مناسب برای ترک اعتیاد، حمایت های دولتی و مردمی برای بازگشت دوباره این زنان پیشنهاد می شود.

زمینه و هدف ویژگی های روان شناختی همچون تاب آوری که از افراد در برابر آسیب های گوناگونی نظیر اعتیاد، محافظت می کند، می تواند تحت تاثیر خانواده ای باشد که فرد در آن رشد یافته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی تاب آوری روان شناختی در ارتباط بین تاب آوری خانواده و نگرش به مواد مخدر در دختران و پسران بود. روش شناسی روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل مسیر) است. از جامعه دختران و پسران جوان ساکن شهر رشت در سال 1397 با شیوه نمونه گیری داوطلبانه، نمونه ای 300 نفره (150 دختر، 150 پسر) انتخاب شد که به پرسش نامه نگرش جوانان به مواد مخدر، مقیاس تاب آوری خانواده و مقیاس تاب آوری روان شناختی پاسخ دادند. برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزارهای SPSS و SmartPLS و همچنین تکنیک تحلیل مسیر مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی استفاده شد. یافته ها نتایج نشان داد که تاب آوری خانواده می تواند به صورت منفی «نگرش به مواد» و به صورت مثبت «تاب آوری روان شناختی» را پیش بینی کند (01/0>p) و تاب آوری خانواده به صورت غیرمستقیم و با نقش میانجی تاب آوری روان شناختی می تواند نگرش به مواد را پیش بینی کند (01/0>p). همچنین در ارتباط تاب آوری خانواده و نگرش به مواد مخدر با میانجی گری تاب آوری روان شناختی، «جنسیت» نقش تعدیل گر ندارد. نتایج تاب آوری خانواده، قابلیت انتقال به اعضای خانواده را دارد و این اثر در بین دختران و پسران یکسان است و با افزایش تاب آوری خانواده و تاب آوری روان شناختی، نگرش مثبت به مواد در جوانان کاهش پیدا می کند.

زمینه و هدف رشد شهرنشینی، گسترش فضاهای شهری و به تبع آن پیچیده تر شدن روابط اجتماعی شهروندان، باعث شده است که احساس امنیت و آسایش شهروندان نیز خدشه دار یا تضعیف شود. هدف این پژوهش بررسی تاثیر عناصر محیطی موثر بر احساس امنیت زنان به عنوان بخشی از سرمایه های انسانی جامعه است. روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها با رویکرد توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است که با ابزار پرسش نامه محقق ساخته به تحلیل اثرات عناصر محیطی و اجتماعی بر احساس امنیت زنان در فضاهای شهری شهرری پرداخته است. یافته ها قرارگیری شهرستان ری در منطقه 20 شهر تهران، بافت قدیمی و سنتی، مهاجرپذیری زیاد از سراسر کشور، سکونت افاغنه و مهاجرین عرب در این شهر، در کنار طراحی نسبتا ضعیف شهری باعث شده که زنان از تردد و فعالیت در فضاهای شهری موجود احساس امنیت نسبی کنند. در بین عناصر فضای شهری، فضاهای نظارت شده توسط پلیس، بیشترین میزان احساس امنیت در زنان را ایجاد کرده و عنصر مدیریت و طراحی شهری کمترین احساس امنیت در زنان را در شهرری داشته است. نتایج طراحی و مدیریت فضاهای شهری و عناصر محیطی در شهرری، باید بتواند زمینه های حضور امن و فعال زنان را فراهم آورد و این امر ضرورت توجه بیشتر برنامه ریزان شهری به عناصر محیطی در فضای شهرری را می طلبد.

مقدمه و هدف در بین عوامل متعدد مرتبط با رفتارهای پرخطر نوجوانان، هوش معنوی، هوش عاطفی و سلامت اجتماعی به عنوان مجموعه ای از مهارت و استعدادهای روانی، از مهم ترین پیش بینی کننده های رفتارهای پرخطر هستند، زیرا در بین آن ها روابط درهم تنیده و پیچیده ای وجود دارد. از همین رو پژوهش حاضر، با هدف پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان دختر براساس میزان برخورداری آن ها از هوش معنوی، هوش عاطفی و سلامت اجتماعی انجام شد. روش روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه هدف، تمام دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر مرند است که از بین آن ها تعداد 310 نفر بر اساس جدول «کرجسی و مورگان» به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های سنجش رفتارهای پرخطر زاده محمدی و احمدآبادی (1387)، هوش معنوی کنیگ (2008)، هوش عاطفی وانگ و لاو (2007) و سلامت اجتماعی کییز (2000) بود. داده ها با استفاده از روش های آماری پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها یافته ها نشان داد، بین هوش معنوی، هوش عاطفی و سلامت اجتماعی با رفتارهای پرخطر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد، هوش معنوی به میزان 561/.، هوش عاطفی به میزان 299/. و سلامت اجتماعی نیز به میزان 138/. رفتارهای پرخطر را تبیین می کنند که بالاترین تبیین از بین ابعاد هوش معنوی، مربوط به بعد تولید معنای شخصی، از بین ابعاد هوش عاطفی، بعد خودآگاهی و از ابعاد سلامت اجتماعی نیز بعد مشارکت اجتماعی است. نتیجه گیری می توان گفت بین هوش معنوی، هوش عاطفی و سلامت اجتماعی با رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد و بدیهی است که این قابلیت ها به عنوان یک عامل بازدارنده منجر به افزایش مقاومت در برابر رفتارهای پرخطر و در نتیجه کاهش آن ها می شود.

زمینه و هدف با وجود منافعی که گذشت کردن برای بهبود و تقویت روابط دارد، افراد همیشه خطاها و آسیب های بین فردی را با گذشت کردن پاسخ نمی دهند. همچنین، درک کامل اینکه چگونه افراد به آسیب ها و خطاهای بین فردی پاسخ می دهند، مستلزم بررسی دقیق موقعیت های بین فردی است که به گذشت ختم نمی شود؛ ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی تجربه زیسته پدیده گذشت نکردن در زندگی زناشویی همسران آسیب دیده است. روش پژوهش حاضر، مطالعه ای کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی روان شناسانه است که در آن 10 شرکت کننده، 6 زن و 4 مرد، به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و این روند تا مرحله اشباع داده ها ادامه یافت. یافته ها بر اساس نتایج این پژوهش، تجربه عدم گذشت همسران آسیب دیده، پنج جزء تشکیل دهنده دارد: 1. شدت و ماهیت آسیب؛ 2. حس تنفر، انتقام و اجتناب از همسر آسیب رسان؛ 3. عدم عذرخواهی و پشیمانی همسر آسیب رسان و تلاش نکردن وی برای جبران رفتار آسیب زا؛ 4. جلوگیری از آسیب دیدن مجدد؛ و 5. رهایی از یادآوری همسر آسیب رسان و خلاصی از خاطرات آسیب زا. نتیجه گیری با توجه به نتایج مشخص شد که چرا گاهی اوقات افراد نمی خواهند یا نمی توانند همسر آسیب زننده را ببخشند. یافته های این پژوهش کیفی، همچنین مشخص ساخت که هرچند گذشت و عدم گذشت با هم مرتبط است؛ اما دو سازه مجزا هستند و نمی توان عدم گذشت را تنها از طریق گذشت کردن کاهش داد. نتایج پژوهش حاضر به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.

زمینه و هدف امروزه در بسیاری از شهرهای کشور ما و از جمله شهر کاشان، بر اساس نیاز زنان، اقدام به احداث پارک های ویژه بانوان شده است. این تحقیق به بررسی و ارزیابی نگرش زنان درباره شکل گیری فضاهای گردشگری فراغتی مخصوص بانوان می پردازد و در پی پاسخ به این پرسش است که آیا ساخت این گونه پارک ها، راه حل مناسبی برای آزادی و راحتی زنان می باشد و چه الزاماتی برای بهبود عملکرد آن ضرورت دارد؟ روش تحقیق حاضر بر اساس هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. داده های تحقیق از طریق پرسش نامه محقق ساخته با 61 گویه گردآوری شده است. جامعه نمونه تحقیق، 216 نفر از بانوان شهروند کاشانی بوده و برای انجام تحلیل های آماری نظیر آزمون تی، فریدمن و تحلیل عاملی از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از کاربرد تحلیل عاملی نشان می دهد، پنج عامل «فضای مجازی، ورزش و آموزش، سفر، فعالیت های خانگی و فعالیت های جمعی» با بارهای عاملی 83/15، 10/12، 59/10، 61/9 و 94/7 می توانند 095/56 تغییرات الگوی گذران اوقات فراغت بانوان کاشان را تبیین کنند. درصد واریانس تبیین شده هر عامل نشان می دهد بالاترین عامل اثرگذار در الگوی گذران اوقات فراغت بانوان کاشان مربوط به «فضای مجازی و خرید» است. نتیجه گیری: بانوان کاشانی نگرش مثبتی به شکل گیری فضاهای فراغتی ویژه بانوان داشته و بیان کرده اند اگر در نزدیکی محل زندگی شان، پارک مخصوص بانوان احداث شود حتما برای گذران اوقات فراغت به آنجا مراجعه خواهند کرد.

زمینه و هدف تعهد زناشویی موجب دوام رابطه زناشویی و افزایش کیفیت زندگی ایشان می شود؛ بنابراین پژوهش حاضر به پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس هوش هیجانی و سبک دلبستگی با میانجیگری پردازش بین فردی در زوجین پرداخته است. روش جامعه آماری این پژوهش، همه کارکنان شرکت فولاد هرمزگان در سال 1397 بود و تعداد 350 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه تعهد زناشویی (MCQ)، مقیاس هوش هیجانی (EIS)، مقیاس سبک دلبستگی بزرگسالان (AAS) و مقیاس پردازش بین فردی (IPS) بود. برای تحلیل داده ها در سطح توصیفی از مشخصه های آماری نظیر میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون ساده و چندگانه به روش همزمان و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها یافته های پژوهش نشان داد که هوش هیجانی و سبک های دلبستگی و همچنین پردازش بین فردی، هر یک به طور مستقیم توان پیش بینی تعهد زناشویی را داشته، همچنین هوش هیجانی و سبک های دلبستگی با میانجیگری پردازش بین فردی توان پیش بینی تعهد زناشویی را دارند (05/0 >P). نتیجه گیری بر اساس نتایج می توان چنین بیان کرد که تعهد زناشویی بر اساس هوش هیجانی و سبک دلبستگی با میانجیگری پردازش بین فردی قابل پیش بینی است؛ بنابراین می توان گفت این عوامل موجب افزایش تعهد زوجین به یکدیگر و نهایتا موجب بهبود زندگی زناشویی می شود.

زمینه و هدف پس از فروپاشی خانواده بر اثر طلاق اعضای آن تجارب بسیار دردناکی از سر می گذرانند از این خانواده گاها فرزندانی به جای می ماندکه در معرض آسیب ها متعددی می باشند که نیازمند حمایتند. پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل و تولید ادبیات نظری برای حوزه آموزش و پژوهش جهت سیاست گذاری متصدیان امر از یک سو از سوی دیگر در نظر دارد شالوده علمی جهت مطالعات آتی در راستای سیاستگذاری حمایت از فرزندان خانواده های فرو پاشیده در اثر طلاق را فراهم آورد. روش پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد است. مشارکت کنندگان26 از نفر فرزندان خانواده های طلاق گرفته 16-28 سال که با نمونه گیری هدفمند انتخاب، همچنین از مصاحبه نیمه ساختمند به عنوان ابزار گردآوری داده های پژوهش استفاده شد. برای رسیدن به معیار قابلیت اعتماد از روش زاویه بندی (مثلث سازی) شامل سه تکنیک کنترل، مقایسه های تحلیلی و تکنیک ممیزی بهره گرفته شده. داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، انتخابی و محوری تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که: فرزندان طلاق مسایلی را همچون «مسایل روحی و عاطفی، مشکلات در ارتباط برقرار کردن با جامعه، طرد شدن از جامعه، و. . ». را گزارش کرده اند؛ عمدترین نتایج نتایج تحلیل داده های مربوط به فرزندان خانواده های طلاق پنج عامل تعیین کننده حمایتی در راستای سیاست گذاری حمایتی از فرزندان خانواده های طلاق شامل؛ 1) هراس از طرد و استیضاح اجتماعی، 2(تهدید مالی، 3) ناکارامدی و سوءکارکرد نهادی، 4) ضعف آموزش، مهارت و مشاوره، 5) تهدید ثبات وضعیت را آشکار ساخت.

زمینه و هدف «اعتیاد به اینترنت» یک مسیله جدی در بهداشت عمومی در سراسر جهان است. مطالعات اخیر، حکایت از روند رو به افزایش این اعتیاد در زنان متاهل دارد؛ بنابراین پژوهش حاضر به منظور پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس متغیرهای احساس تنهایی و کیفیت خواب، با میانجی گری تنظیم هیجان در زنان متاهل انجام شد. روش پژوهش روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی با روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، زنان متاهل شهر تهران در سال 1399 بودند که 363 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه های اعتیاد اینترنتی دیویس (2001)، فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی-عاطفی بزرگسالان دیتوماسو و همکاران (2004)، کیفیت خواب پیتزبورگ (1989) و پرسش نامه تنظیم هیجان گراس و جان (2003) بود. یافته ها تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری از طریق روش های آماری همبستگی، رگرسیون و تحلیل مسیر، نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار است. تمام روابط مستقیم و غیرمستقیم تایید شدند و متغیرهای احساس تنهایی و کیفیت خواب با میانجی گری تنظیم هیجان، قابلیت پیش بینی اعتیاد به اینترنت در زنان متاهل را نشان دادند (05/0