مسکن از کالاهای اساسی و دارای سهمی بسیار زیاد در بودجه خانوارها، ارزش افزوده و موجب اشتغال در کشور است. شناخت عوامل موثر بر تقاضای مسکن در مناطق شهری به رفع عدم تعادل در این بازار کمک می کند.این مقاله یک مدل را برای تقاضای مسکن در ایران توسعه می دهد. برای برآورد تقاضا از فرض همزمانی انتخاب نوع تصرف و تقاضا استفاده شده است. برای انجام این برآورد داده های مقطع عرضی مربوط به 12338 خانوار نمونه شهری در سال 1380 مورد استفاده قرار گرفته است.در این مطالعه اجاره اعلام شده خانوارهای مالک (مستاجر) تابعی از درآمدهای جاری، دایمی و موقتی و متغیرهای اجتماعی-اقتصادی در نظر گرفته شده است. روش حداقل مربعات معمولی (OLS) در برآورد درآمد دایمی و موقتی مورد استفاده قرار گرفته است.براساس نتایج بدست آمده انواع درآمدهای جاری، دایمی و موقتی، سن سرپرست و تعداد افراد باسواد خانواده برروی تقاضا اثر مثبت و اندازه خانوار برروی تقاضا اثر منفی دارد.علاوه برآن نتایج این تحقیق نشان می دهد که تمایل به مالکیت مسکن در برخی از گروه های خاص مانند جوانان در مقایسه با سایر گروه های سنی در مناطق شهری ایران کمتر است.