در این مقاله ابتدا طور اجمال تاریخچه «هاله معنایی» را بررسی می کنیم، کاربردی که برای منطقیون و زبانشناسان پیش از یمسلف داشته است. سپس این مفهوم را در حوزه نشانه شناسی در آثار یمسلف، بارت و گرماس مورد بررسی قرار می دهیم و با لاخره این واژه را در حوزه معنا شناسی مورد تحلیل قرارداده و در این زمینه از تئوری «معنا شناسی دیدگاه» که توسط پیر ایو راکا مطرح شده استفاده می نماییم. این تئوری جدید در واقع نتیجه «تئوری برهان آوری در زبان» می باشد که بر اساس آن واژگان به کار رفته در جملات، زوایای دید را تحت تاثیر قرار می دهند. در قسمت نتیجه گیری، ما نیز تعریف خود را از هاله معنایی ارائه داده و در نهایت ملاحظه خواهیم کرد که مفاهیم «هاله معنایی» و «زاویه دید» به صورت تنگاتنگی به هم مرتبطند.