پرستار و پزشک در رزم
سال:1400 | دوره:9 | شماره:31 |تعداد مقالات:9

مقدمه: امروزه ویروس کرونا تمام مرزهای بین الملی را در نوردیده و ظهور این ویروس ناشناخته، زندگی و سلامت میلیون ها انسان را تحت تاثیر قرار داده است. شیوع ویروس کرونا در جهان افزون بر اثرگذاری بر تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی موجب ایجاد تاثیرات روانشناختی فراوان بر جوامع درگیر شده است. روش کار: مقالات منتشرشده در پایگاه های اطلاعاتی Web of sience، pubmed، Magiran Scopus، Embase، Google Scholar، Science direct، ProQuest و Scopus مورد بررسی قرار گرفتند. واژگان مورد جستجو شامل شامل ویروس کرونا، اختلالات روانشناختی، استرس، اضطراب، افسردگی، وسواس، سلامت روانی و غیره بوده که در داده های پایگاه های اطلاعاتی ذکر شده در فاصله زمان سال های 1399-1398 (2020-2019) مورد جستجو قرار گرفتند. در مجموع 65 مقاله، یافت شد که با حذف موارد مشابه، براساس معیارهای ورود و با استناد به گزارشات به روز شده، در نهایت 23 مقاله وارد مطالعه گردید. یافته ها: یکی از مهم ترین تبعات همه گیری بیماری ویروس کرونا عوارض روانشناختی به جا مانده از آن است. فاکتورهای نگرانی در ارتباط با خطر ابتلای بیماری، وضعیت آینده شغلی و منابع درآمدزایی افراد و خانواده ها و همچنین دوران طولانی قرنطینه ی خانگی در بروز علایم روانشناختی در عموم مردم تاثیر گذار بودند. نتیجه گیری: سطح اضطراب ایجاد شده در دوران همه گیری ویروس کرونا به طور معنی داری تاثیر منفی بر خودکارآمدی و کیفیت سطح زندگی افراد داشت. شناسایی عواملی که موجب به خطر افتادن سلامت روانشناختی در افراد مختلف جامعه می شود ضروری است تا با استفاده از شیوه های مناسب درمانی بتوان سلامت روان افراد را بهبود بخشید.

مقدمه: دستگاه گوارش در شیوع بیماری های ویروسی ممکن است به عنوان یک مسیر انتقال عفونت، جدا از دستگاه تنفسی عمل نماید. پنومونی کووید 19 یک بیماری بسیار عفونی مسری است. داده های فزاینده ای وجود دارد که نشان می دهد مبتلایان کووید 19 می توانند علایم دستگاه گوارش را نشان دهند. مطالعه کنونی با هدف بررسی امکان ابتلا به کووید 19از طریق مواد دفعی دستگاه گوارش تحتانی انجام شد. روش کار: مطالعه ی حاضر از نوع مطالعه مرور سیستماتیک می باشد که با استفاده از کلید واژگان انگلیسی Gastrointestinal, Endoscopy, SARS-CoV-2, COVID-19 در پایگاه های بین المللی خارجی Pub Med, Science Direct, Google scholar بین ماه های ژانویه تا می 2020 میلادی انجام گردیده است. جستجوی کلی برای منابع مرتبط، 474 مقاله بود و در نهایت 22 مقاله انتخاب گردید. یافته ها: اگرچه کووید 19 غالبا سبب علایم تنفسی می شود؛ اما تظاهرات دستگاه گوارش ممکن است تنها علایم اولیه، در برخی از بیماران مبتلا به کووید 19 باشد. شواهد در حال ظهور، تداوم RNA ویروس سارس-کووید-2 را در نمونه های مدفوع حتی بعد از آزمایش منفی نمونه های تنفسی نشان می دهد و احتمالا دستگاه گوارش می تواند یک مسیر بالقوه برای انتقال عفونت کووید 19 باشد. نتیجه گیری: ما توصیه می کنیم قبل از انجام آندوسکوپی تحتانی، آزمایش RT-PCR مدفوع گرفته شود؛ حتی در مواردی که RT-PCR تنفسی منفی شده باشد که می تواند در دستورالعمل های کمیسیون های بهداشتی به عنوان یک استاندارد در نظر گرفته شود.

مقدمه: در سال های اخیر روند پیشروی به سمت سالمندی در ایران بسیار پرسرعت بوده است. سالمندی باعث تغییر در عملکردهای شناختی و حرکتی و بروز اختلال در فعالیت روزمره سالمندان می شود، بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر نرم افزار ریهاکام بر بهبود عملکرد شناختی سالمندان شهر مشهد بود. روش کار: این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. ابتدا از سالمندان داوطلب، تست های ادن بروک (جهت غربالگری عملکردهای شناختی و حذف افراد مبتلا به زوال عقل) و مصاحبه ساختار یافته اسکید گرفته شد و بر اساس نتایج بدست آمده، 30 سالمند 60 سال به بالا انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه مساوی آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله برای توانبخشی شناختی با استفاده از نرم افزار ریهاکام به صورت جلسات 45دقیقه ای روزانه و به مدت دو هفته متناوب اجرا شد. متغیرهای وابسته در دو نوبت پیش آزمون و پس آزمون توسط آزمون های جایگزینی نماد و ارقام، فراخنای ارقام برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل از لحاظ حافظه کاری و سرعت پردازش اطلاعات و توجه و تمرکز تفاوت معنی داری وجود دارد (0/001>p). نتیجه گیری: توانبخشی شناختی مبتنی بر نرم افزار ریهاکام باعث بهبود عملکرد شناختی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است و جزو درمان های سودمند در این زمینه بوده و می تواند جزو درمان های مفید و کاربردی در این زمینه باشد.

مقدمه: طب سنتی یکی از شاخه های غنی پزشکی در ایران و جهان است. گیاه غاز یاقی از گیاهان دارویی و بومی غرب ایران می باشد. در مدت 8 سال دفاع مقدس، رزمندگان اسلام در کرمانشاه، برای تسریع در انعقاد خون زخم های جنگی از این گیاه استفاده می کرده اند. با توجه به این که گیاه غاز یاغی بومی منطقه ی غرب کشور است و این منطقه از لحاظ استراتژیک از اهمیت بالایی برخوردار است؛ در این مطالعه اثرات ضد خونریزی گیاه غاز یاقی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این طرح از عصاره ی الکلی 5 و 10 درصد برگ گیاه و برای بررسی شاخص های انعقادی بر روی نمونه خون 10 نفر مرد سالم با رده ی سنی 24-23 سال در محیط آزمایشگاه از تست های زمان پروترومبین (PT)، زمان نسبی ترومبوپلاستین فعال شده (APTT) و زمان انعقاد (CT) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که گیاه غاز یاغی در هر دو غلظت 5 و 10 درصد اثرات تسریع در روند انعقاد خون دارد (p-value<0/05)، ولی تفاوت معناداری بین دو غلظت 5 و 10 درصد وجود ندارد (P-Value>0. 05). نتیجه گیری: گیاه غاز یاقی دارای اثرات ضد خونریزی می باشد. پیشنهاد می شود این نتایج در تولید یک پلاستر یا پانسمان آماده جهت تسریع در جلوگیری از خونریزی های ناشی از زخم های جنگی توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران استفاده گردد. بدست آوردن بهترین غلظت ضد خونریزی نیازمند مطالعات تکمیلی است.

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سیستم بازداری رفتاری و قربانی شدن با بدریخت انگاری بدن از طریق میانجی گری تحریفات شناختی بین فردی انجام گرفت. روش کار: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود که از طریق تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مقطع متوسطه در سال تحصیلی 1398-1399 شهر تهران بود. تعداد 364 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با مقیاس اصلاح شده وسواس فکری-عملی ییل براون، مقیاس تحریف های شناختی بین فردی، مقیاس قربانی شدن مرادی خرده مقیاس سیستم بازداری رفتاری مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد سیستم بازداری رفتاری، قربانی شدن و تحریفات شناختی بین فردی با بدریخت انگاری بدن رابطه مستقیم و مثبت دارند و تحریفات شناختی بین فردی نقش واسط ه ای معناداری بین سیستم بازداری رفتاری، قربانی شدن و نشانگان بدریخت انگاری بدن دارد. نتیجه گیری: سیستم بازداری رفتاری، قربانی شدن و تحریفات شناختی بین فردی در بدریخت انگاری بدن دانش آموزان نقش دارند. این نتایج در طراحی برنامه های مشاوره ای و درمانی برای دانش آموزان قابل استفاده است.

مقدمه: سپسیس را می توان به عنوان یک پاسخ التهابی سیستمیک به عفونت ها تعریف کرد. پارامترهای مختلفی که در تشخیص سپسیس مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از: تعداد پلاکت (PLT)، حجم متوسط پلاکت (MPV)، پروتئین واکنشی (CRP) C، نسبت نوتروفیل به لنفوسیت (NLR)، کشت خون و غیره می باشد. روش کار: در بررسی سیستماتیک و متاآنالیز حاضر، جستجوی جامع بخش جستجوی پیشرفته در پایگاه های اطلاعاتی مختلف از جمله SCIENCE DIRECT، SCOPUS، COCHRANE LIBRARY، EMBASE و PUBMED انجام شد. مقالات با عناوین مرتبط بررسی شد. مطالعات استخراج شده به جنسیت، سن، و مقالات مروری محدود نشد. یافته ها: در این مرور سیستماتیک و متاآنالیز، داده های 1246 بیمار و 1125 کنترل از مقالات اصلی/آزمایی جمع آوری شد. همه بیماران مبتلا به سپسیس اثبات شده ثبت شدند و جمعیت شاهد سالم بودند. گروه بیمار به دو گروه جداگانه نوزادان و کودکان بزرگسال تقسیم می شود. این تقسیم بندی برای گروه کنترل نیز انجام شده است. نتیجه گیری: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که عفونت و سپسیس ممکن است اثرات تقریبا یکسانی بر پارامترهای خون در نوزادان و کودکان بزرگسال داشته باشد. نتایج مطالعه MPV در گروه نوزادان نشان داد که این پارامتر در نوزادان سپتیک نسبت به گروه شاهد افزایش بیشتری داشت (95%CI=، 00001/0 p-value <، 86/0Chi2= در بیماران نوزاد). اما این شاخص برای گروه کنترل افزایش جزیی داشت. بررسی تغییرات تعداد پلاکت نشان داد که هر دو گروه بیماران (نوزادان و کودکان بزرگسال) نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری نشان دادند (95%CI=، 01/0p-value<، 01/36 Chi2= در کودکان بزرگسالان) و (95%CI=، 0002/0p-value<، 74/0Chi2= در بیماران نوزاد). در موارد سپسیس شدید به دلیل افزایش مصرف گلبول های سفید خون در مبارزه با عفونت، این سلول ها به میزان قابل توجهی کاهش می یابد (نوزادان و کودکان بزرگسالان) (95%CI=، 2/0p-value=، 01 01 94/27 Chi2= در کودکان بزرگسال) و (95%CI=، 65/0p-value=، 20/3 Chi2= در نوزادان).

مقدمه: با توجه شیوع بالای نارسایی مزمن کلیه و همودیالیز و اپیدمی کرونا، بیماران همودیالیزی استرس و نگرانی زیادی در مورد انجام همودیالیز در بیمارستان داشتند لذا این پژوهش با هدف تعیین میزان اضطراب و افسردگی در بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به یک بیمارستان نظامی در اپیدمی کرونا انجام گردید. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی-مقطعی است که جامعه آماری آن 250 نفر از بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به یک بیمارستان نظامی در تهران، جهت انجام همودیالیز از تاریخ 5 آذر سال1399 تا 5 اردیبهشت سال 1400 در اپیدمی کرونا مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات، یک چک لیست محقق ساخته بود که طی مصاحبه حضوری با بیماران همودیالیزی در بخش دیالیز و با استفاده از پرونده پزشکی آن ها تکمیل شد و برای بررسی میزان اضطراب و افسردگی از پرسشنامه مقیاس بیمارستانی اضطراب و افسردگی (HADS) استفاده شد، سپس با استفاده از نرم افزار SPSS 22، آنالیز و تجزیه و تحلیل اطلاعات آماری انجام شد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که در دوران شیوع کرونا بین سال های تحت دیالیز بودن و نمره اضطراب، رابطه ی معکوس و بین سال های تحت دیالیز بودن و نمره افسردگی، رابطه ی مستقیم وجود دارد. همچنین بین سن بیماران و نمره افسردگی، رابطه معکوس و بین تاهل و نمره افسردگی نیز رابطه مستقیم وجود دارد. نتیجه گیری: حمایت خانواده و جامعه و اختصاص منابع مالی و انسانی و افزایش سطح آگاهی بیماران و خانواده هایشان در ارتقای بهداشت روانی بیماران همودیالیزی می تواند موثر باشد.

مقدمه: وجود 8 سال جنگ تحمیلی در ایران موجب شده است که گروه قابل توجهی از رزمندگان و جانبازان به علایم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) دچار شود. روش کار: این پژوهش کاربردی با طرح نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل در سال 1397-1396 در بیمارستان روانپزشکی صدر شهر تهران انجام شد و تعداد 30 نفر از جانبازان مبتلا به (PTSD) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش، 14 جلسه تحت درمان شناختی-رفتاری قرار گرفتند و تحلیل کوواریانس تک متغیر در مورد آن ها انجام شد. یافته ها: پس از تعدیل نمرات پیش آزمون تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل معنی دار بود بر اساس تحلیل کوواریانس یک راه بر روی نمره کل افراد در متغیر تاب آوری بین گروه کنترل و آزمایش تفاوت معنی داری وجود داشت F(8/227) (p. نتیجه گیری: این مداخله نشان داد که درمان شناختی-رفتاری موجب افزایش تاب آوری در جانبازان شده (PTSD) است.

مقدمه: اختلال نقص توجه/بیش فعالی یکی از اختلالات شایع دوران کودکی می باشد. پژوهش حاضر نیز با هدف اثربخشی نوروتراپی بر کاهش تکانش گری و تصمیم گیری پر خطر در دانش آموزان پسر دبیرستانی با نشانه های نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش کار: طرح پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی با دو گروه آزمودنی بود که در سال تحصیلی 98-1397 انجام شد. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 30 آزمودنی بود، بدین صورت که یک گروه 15 نفره شامل افراد مبتلا به نشانگان اختلال نقص توجه/بیش فعالی و 15 نفر در گروه پلاسیبو بودند، یعنی افرادی که مبتلا به نشانگان اختلال فوق هستند اما مداخله ای که برای آن ها صورت گرفت واقعی نبود. ابزار پژوهش شامل دستگاه نوروفیدبک، آزمون بازداری پاسخ برو-نرو، آزمون خطرپذیری بادکنکی و پرسشنامه نشانگان نقص توجه/بیش فعالی افراد بالغ بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 و با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت(p<0/01)، به نحوی که نوروتراپی باعث کاهش تکان گری و تصمیم گیری پر خطر در افراد مبتلا به نشانگان اختلال نقص توجه/بیش فعالی شده است. نتیجه گیری: با توجه به تاثیرات مثبت این روش بر کاهش تکانش گری و تصمیم گیری پرخطر افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی، این مطالعه نشان داد که نوروتراپی می تواند به عنوان یک روش موثر برای دستیابی به عملکرد بهینه در افرادی که اختلال نقص توجه/بیش فعالی دارند می تواند مورد استفاده قرار بگیرد.