پژوهش در علوم پزشکی
سال:1382 | دوره:8 | شماره:1 |تعداد مقالات:28

مقدمه و اهداف: فقر آهن و کم خونی ناشی از آن مشکل عمده ای ست که بسیاری از کودکان ایران را درگیر نموده است، مطالعه حاضر به بررسی تاثیر تجویز مکمل ویتامین A علاوه بر آهن در درمان کم خونی کودکان 6 ساله اصفهان پرداخته است.روشها و ابزار: مطالعه به شکل کارآزمائی در عرصه شاهددار تصادفی شده بر روی 200 کودک کم خون انجام شده است، به کودکان گروه شاهد روزانه 90 میلی گرم اهن المنتال (2 قرص فروس سولفات) و گروه مداخله آهن به مقدار فوق و هفته ای 25000 واحد ویتامین A به مدت 12 هفته داده شده است. هموگلوبین خون کودکان، در شروع مطالعه، بلافاصله پس از اتمام درمان و سه ماه پس از اتمام درمان سنجش شده است. داده های بدست آمده با اطمینان 95% تحلیل شده اند.نتایج: پاسخ مناسب درمانی بلافاصله پس از اتمام درمان درگروههای شاهد و مداخله به ترتیب 87 و7/93 درصد بوده است (p>0.05) ولی سه ماه پس از اتمام درمان نسبتهای فوق5/78 و 7/93 درصد بود (p<0.03) افزایش هموگلوبین بلافاصله پس از اتمام درمان در گروه های مداخله و شاهد به ترتیب برابر 7/0±8/1 و7/0±3/1 بوده است (p<0.001) همین مقادیر سه ماه پس از اتمام درمان به ترتیب 8/0±9/1 و0.7±1.2 بوده است (p<0.001) بحث: افزایش بیشتر هموگلوبین (بلافاصله پس از درمان) و تداوم طولانی تر این پاسخ درمانی (سه ماه پس از اتمام درمان) در گروه مداخله، نشانگر این مداخله ارزان و آسان در درمان کم خونی و پیشگیری از عود مجدد آن می باشد .

اختلالات گفتاری از جمله مشکلات شایع در بین کودکان می باشد که به دلایل متعددی می تواند ایجاد شود. از جمله این دلایل، عامل ارث و ژنتیک می باشد که در ازدواجهای فامیلی بیش از سایر ازدواجها بروز پیدا می کند. در تحقیقی که در سال 1374 در شهر اصفهان انجام شده است مشخص شد که ازدواجهای فامیلی در این منطقه مهمترین عامل بروز بیماریهای ژنتیکی است (سروری، ع. ازدواجهای فامیلی و بیماریهای ژنتیکی کودکان: اصفهان، نشر دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، 1374). در پژوهش حاضر رابطه بین ازدواج فامیلی و شیوع اختلالات گفتاری در کودکان دبستانی شهر زواره بررسی شد....  

سندرم تنفسی شدید حاد (سارس) یک بیماری عفونی جدید است که نخستین بار در اواخر فوریه (اوایل اسفند 2003) هنگامی که موارد پنومونی اتیپیک با علت نامعلوم در بین کارکنان بیمارستانی در هانوی ظاهر شد، به آن پی برده شد. طی دو هفته، طغیانهای مشابهی در بیمارستانهای مختلف هنگ کنگ، سنگاپور و تورنتو روی داد....

مقدمه: اختلالات اضطرابی شایع ترین اختلال روانی جوامع امروزه می باشند، در این مطالعات اختلال اجتماعی هراسی (Social phobia) عنوان بخشی از اختلالات اضطرابی، در میان دانش آموزان دبیرستان شهر اصفهان مورد مطالعه قرار گرفته است.روشها: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی پانصد نفر از دانش آموزان (250 پسر و 250 دختر) که به روش نمونه گیری چند مرحله ای خوشه ای و تصادفی ساده از میان 20 دبیرستان انتخاب شده اند، با استفاده از پرسشنامه چند جوابی، انجام شد.نتایج: در بین دانش آموزان مورد بررسی با میانگین سنی 16 سال 11 درصد افراد مبتلا به اختلال هراسی بوده اند (6/43 درصد آنها مونث و 4/56 درصد آنها مذکر). تحصیلات والدین افراد مبتلا به اختلال بیشتر از افراد فاقد اختلاف بوده است و رتبه تولد ارتباط معنی داری با اجتماع هراسی داشته است (p<0.05) بحث: اختلال هراسی علیرغم شیوع بالایی که دارد متاسفانه ناشناخته باقی مانده و دانش آموزان مبتلا در نتیجه این اختلال با مشکلات تحصیلی و ارتباطی فراوان روبرو خواهد بود لذا لازم است برای پیشگیری از عوارض و درمان به موقع نسبت به تشخیص این اختلال و آگاهی دادن به افراد و پزشکان در این زمینه اقدام گردد.

مقدمه: اختلالات شدید روانپزشکی با افت تحصیلی عملکرد شغلی توام بوده بطوری که فرصت کسب موقعیت های شغلی از فرد سلب می گردد. مطالعه حاضر به منظور تعیین سطح عملکرد شغلی افراد پس از ترخیص از بخش های روانپزشکی طراحی گردیده است.روشها: با لحاظ نمودن شرایط حذف و انتخاب پرونده 440 بیمار بستری (از فروردین 1376 لغایت خرداد 1378)، در مرکز پزشکی نور اصفهان به مدت یکسال پیگیری شدند. عملکرد شغلی قبل و بعد از بستری آنها به کمک مقیاس عملکرد شغلی تعیین و بوسیله رایانه و نرم افزار SPSS  و اجرای آزمون های ANOVA t-student با یکدیگر مقایسه شدند.نتایج: اکثر بیماران قبل از بستری روانپزشکی فاقد شغل و درآمد ثابت بودند و قریب 12 درصد کسانی که قبلا به کار اشتغال داشتند پس از بستری از کار بیکار شدند. بالاترین درصد افت بیکاری مربوط به کارگران ساده و کمترین درصد افت بیکاری مربوط به بیماران کشاورز بود. یک رابطه مستقیم بین عملکرد شغلی قبل از بستری و بعد از بستری دیده شد (r=0.68) بدون استثناء عملکرد شغلی بیماران قبل از حملات بیماری و بستری مطلوبتر از بعد بستری بود (p<001).بحث: در مقایسه با مطالعات قبلی در مطالعه حاضر بیمارانی که بدنبال اختلال روانپزشکی از کار بیکار شده اند دو برابر می باشد. این تفاوت با توجه به وضعیت اقتصادی و شرایط اجتماعی و فرهنگی قابل توجیه می باشند. در این مطالعه همانند مطالعات قبلی افت شدید عملکرد شغلی بیماران پس از بستری و بدنبال بستری های مجدد محسوس می باشد.

مقدمه: سطح بالای کلسترول پلاسما، بویژه LDL یک عامل مهم برای بیماری عروقی کرونر شناخته شده است. یافته های مطالعات اپیدمیولوژیک نشان می دهد در کشورهای مدیترانه ای میزان بیماریهای عروق کرونر کمتر از سایر کشورهاست، در این جوامع رژیم معمولی سرشار از روغن زیتون است. در مطالعه کنونی اثرات رژیم غذایی سرشار از کلسترول با و بدون افزودن روغن زیتون بر لیپوپروتئینهای سرم، پراکسیداسیون چربی و ایجاد آترواسکلروز بررسی شد.روشها: نمونه های مورد مطالعه 20 خرگوش نر نژاد Dutch بوده که به چهار گروه (یک گروه پایه و سه گروه تجربی) تقسیم شدند. این گروهها یکی از انواع رژیم های غذایی پایه، سرشار از کلسترول، سرشار از روغن زیتون و رژیم زیتون و رژیم غذایی توام (کلسترول + روغن زیتون) را به مدت 12 هفته دریافت کردند. در ابتدا و پایان دوره پس از خون گیری میانگین کلسترول تام، کلسترول HDL،MDA  (مالون دی آلدهید) و ظرفیت آنتی اکسیدانی نمونه ها اندازه گیری شد. در پایان دوره برش بافتی آئورت نیز جهت مطالعه میکروسکوپی و تعیین ضایعه آئورت تهیه شد.نتایج: میانگین های کلسترول تام، HDL، MDA و ظرفیت آنتی اکسیدانی در بدو دوره آزمایشی اختلاف معنی داری را نشان نداد. پس از تجویز رژیمهای مختلف غذایی، در پایان دوره تجربی اختلاف معنی دار در میانگین کلستول تام، تری گلیسرید، HDL-C، MDA بین گروه ها مشاهده شد. مقایسه رژیم سرشار از کلسترول و کلسترول همراه روغن زیتون میانگین بالاتر MDA را در گروه کلسترول نشان داد (p<0.001) فاکتورهای بیوشیمیایی و ضایعات آئورت هیچ اختلاف معنی داری بین گروه روغن زیتون و استاندارد نشان نداد. گروه روغن زیتون + کلسترول شدت کمتر ضایعات آئورت را نسبت به گروه سرشار کلسترول نشان داد (p=0.02) بحث: یافته ها اثرات محافظتی پیشنهادی روغن زیتون را علیه آترواسکلروز تایید می کند که مستقل از اثر آن روی لیپوپروتیئن پلاسما است و پیشنهاد می کند احتمالا روغن زیتون مستقیما بر سرخرگها تاثیر می گذارد.

مقدمه: تاثیر خمیر دندانهای حاوی فلوراید در کاهش پوسیدگی دندانی بخوبی شناخته شده است ولیکن همه خمیردندانها از این جهت یکسان نیستند. هدف از این مطالعه، مقایسه بعضی از ضوابط اساسی 6 خمیر دندان مختلف تولید داخل کشور با یکی از انواع خمیر دندانهای استاندارد تایید شده توسط انجمن دندانپزشکان آمریکا (ADA) می باشد.مواد و روشها: در مطالعه حاضر، مقدار یون فلوئوراید (F-) موجود در خمیر دندان، مقدار آزاد سازی فلوئوراید در حضور بزاق مصنوعی و قدرت پاک کنندگی شش خمیر دندان ایرانی با نامهای تجاری پاوه، نسیم، پونه، داروگر، گل پسند و ساویز با یک نوع خارجی (Crest) مورد مقایسه قرار گرفت. دو شاخص اول در آزمایشگاه با استفاده از روش پتانسیومتری با الکترود منتخب یونی انجام گرفت و قدرت پاک کنندگی به صورت بالینی بر روی 60 نفر داوطلب با استفاده از شاخص پلاک (O Leary index) ارزیابی گردید.نتایج: غلظت(F-)  در خمیر دندان های پاوه، نسیم و پونه حدودا 700 PPM  است در حالی که در خمیر دندان های داروگر، گل پسند و ساویز بسیار کمتر از این مقدار است. بالاترین مقدار (F-)  متعلق به خمیر دندان(PPM 1450) Crest  می باشد. از حیث پاک کنندگی داروگر بهتر ازCrest ، پونه پاوه و نسیم در حد Crest و گل پسند و ساویز ضعیف تر از Crest بودند.بحث: با توجه به اینکه در حال حاضر منطقی ترین، موثرترین و با صرفه ترین روش رسانیدن فلوئوراید، خصوصا در جوامع در حال توسعه، استفاده از خمیر دندانهای حاوی فلوئوراید است، لازم است به صنعت ساخت خمیر دندانهای داخلی توجه بیشتری کرد. کارخانجات سازنده علاوه بر بالا بردن کیفیت محصولات خود باید تلاش نمایند که دسترسی بافتی فلوئوراید موجود در خمیر دندانها به حداکثر برسد و قدرت پاک کنندگی خوبی نیز داشته باشند. همچنین مقدار دقیق غلظت (F-) موجود در خمیر دندان باید توسط کارخانه تولید کننده بر روی محصول مشخص شود.

مقدمه: بیش فعالی همراه با کمبود توجه نوعی اختلاف روانپزشکی شایع در کودکان است که با فعالیت فیزیکی بیش از حد، عدم توانایی در حفظ توجه و رفتارهای تکانشی کودک مشخص شده و حداقل در دو موقعیت از سه موقعیت خانه، مدرسه و درمانگاه در ظرف مدت بیشتر از 6 ماه قابل رویت بوده و افت عملکرد واضح درسی و اجتماعی را علی رغم هوش طبیعی بیمار در پی دارد. به منظور شناخت میزان تاثیر ریتالین در درمان داروئی این کودکان تحقیق حاضر اثر آن را از جنبه خصوصیات فردی و خانوادگی، علائم بیماری و درمان مورد مطالعه قرار داده است.روشها: شیوه بررسی این تحقیق توصیفی ـ تحلیلی بوده و بر اساس نمونه گیری تصادفی از بین دریافت کنندگان ریتالین (n=120) انجام گرفته است. ابزار تحقیق را نیز، مصاحبه با والدین، بررسی پرونده پزشکی بیماران، پرونده های معاونت و چک لیست علائم مرضی کودکان (CSI-4) تشکیل می داده است.نتایج: پس از انجام این تحقیق یافته های زیر بدست آمد:1- پاسخ به درمان با عوامل فردی و خانوادگی ارتباطی ندارد.2- بیشترین دوز موثر مصرفی دارو که با عوارض جدی دارویی همراه نباشد مقدار 10 الی 20 میلی گرم است. 3- درمان دارویی بر کلیه علائم بیش فعالی، کم توجهی و رفتارهای تکانشی موثر می باشد.4- در اکثر موارد تابلو بیماری با علائم بی اعتنایی مقابله ای و اختلال سلوک مخلوط می باشد.5- در تمامی علائم بی اعتنایی مقابله ای و نیز در اکثر علائم اختلال سلوک در درمان دارویی موثر است.بحث: ریتالین داروی موثری نه تنها در بیش فعالی بلکه بر اختلالات سلوک و بی اعتنایی مقابله ای نیز کاملا موثر می باشد.

مقدمه: سنگ های ادراری 2 تا 3 درصد جمعیت را گرفتار می کند. بنابراین درمان بهینه سنگها از اهمیت بالایی برخوردار است. نفروستومی از طریق پوست (PCNL) روشی نوین با حداقل درد، نقاهت، عوارض و مخارج، برای خروج سنگ از کلیه می باشد. در این مطالعه نقش نفروسکوپ قابل انعطاف در PCNL بررسی می ِشود.روش ها: تعداد 60 بیمار که از فروردین تا دی ماه 1378 در بیمارستان الزهرای اصفهان تحت PCNL قرار گرفتند و در همه آنها از نفروسکوپ قابل انعطاف استفاده شد در این مطالعه بررسی شدند. طی عمل PCNL در ابتدا سیستم پیلوکالیس توسط دستگاه در همه بیماران مجددا سیستم پیلوکالیس با نفروسکوپ قابل انعطاف بررسی و در صورت وجود سنگ باقیمانده خارج شدند.نتایج: در 45 درصد بیماران،PCNL  با نفروسکوپ قابل انعطاف سنگ از کلیه آنها خارج شد. میزان Stone Free کلی بیماران 75 درصد و سطح سنگ 668±415 mm2 بود. سنگها در 90 درصد موارد شاخ گوزنی یا متعدد بودند. 7/6 درصد بیماران دچار عوارض تب و هماچوری تاخیری شدند. طول مدت بستری 1±7/2 روز بود. درصد فراوانی کالیسهای فوقانی، میانی و تحتانی دیده شده بوسیله نفروسکوپ سخت به ترتیب 7/31، 8/8، 7/86 درصد بوسیله نفروسکوپ قابل انعطاف به ترتیب 95، 2/70 و 95 درصد بوده است.بحث: نفروسکوپ قابل انعطاف به میزان قابل توجهی به افزایش Stone Free شدن بیماران PCNL  کمک می کند و بطور معنی داری جراح را در دیدن کالیسهای فوقانی و میانی یاری می دهد. استفاده از نفروسکوپ قابل انعطاف در تمام بیماران PCNL در سطح کشور توصیه می شود.

مقدمه: عمل جراحی آب مروارید یکی از شایعترین اعمال جراحی چشم می باشد. افزایش فشار وریدی ناشی از سرفه بعد از عمل در این بیماران می تواند منجر به خونریزی داخل اتاقک قدامی چشم یا باز شدن بخیه های عمل شود. انجام جراحی آب مروارید تحت بیهوشی عمومی که شرایط مناسب تری را برای کار جراح فراهم می آورد نیاز به گذاردن لوله تراشه در نای بیمار دارد که بدلیل تحریک راه هوائی می تواند منجر به سرفه بعد از عمل گردد. پژوهش حاضر به منظور یافتن راهی برای کاهش میزان بروز سرفه بعد از عمل در این بیماران انجام شد.مواد و روشها: این مطالعه کارآزمائی بالینی دو سویه کور در 150 کاندیدای عمل آب مروارید مراجعه کننده به بخش چشم پزشکی بیمارستان فارابی اصفهان انجام شد. بیماران بطور تصادفی در دو گروه هفتاد و پنج نفری تقسیم شدند، به یک گروه کپسول حاوی 30 میلی گرم کدیین فسفات و به گروه دوم کپسول با 30 میلی گرم نشاسته بعنوان دارو نما همراه با هشتاد میلی لیتر آب یکساعت قبل از عمل تجویز گردید. تعداد سرفه بیماران بلافاصله پس از پایان عمل و بعد از 5 و 30 دقیقه شمرده و ثبت گردید.نتایج: بر اساس یافته های این پژهش فقط تغییرات ضربان قلب قبل و بعد از خارج کردن لوله تراشه در دو گروه اختلاف معنا دار داشته است و بقیه نتایج از قبیل تغییرات فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و فراوانی تعداد سرفه بین دو گروه اختلاف معناداری نشان نداده است.بحث: در این پژوهش بدنبال یافتن راهی برای کاهش سرفه بعد از عمل بودیم که نشان داده شد کدئین بر کاهش سرفه بعد از عمل بودیم که نشان داده شد کدئین تاثیری بر کاهش سرفه ندارد و باید از دوزهای بیشتر یا داروهای دیگر استفاده نمود.

مقدمه: شایعترین روش تسکین درد حین عمل جراحی و بعد از آن استفاده از مخدر سیستمیک به صورت IV می باشد. استفاده از مخدرهای سیستمیک برای بی دردی حین و بعد از عمل عوارض و مشکلات متعددی در رابطه با اجتماع و فرد بیمار به همراه دارد. در این مطالعه با هدف ایجاد بی دردی پس از عمل سزارین، استفاده از انفیلتراسیون بوپیواکائین از طریق کاتتر در محل برش عرضی با روش معمول استفاده از دیکلوفناک سدیم به صورت عضلانی مقایسه شده است.روشها: این کارآزمایی بالینی در بیمارستان شهید بهشتی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از تاریخ 1/7/77 لغایت 31/12/77 انجام شده است. تعداد 100 بیمار کاندید عمل سزارین با برش عرضی به صورت تصادفی به دو گروه 50 نفری تقسیم شدند. گروه مطالعه پس از اتمام جراحی دو عدد کاتتر (فیدینگ) در دو طرف برش جراحی قرار گرفت. برای بی دردی از انفیلتراسیون بوپیواکائین استفاده می شد. در گروه دوم یا شاهد از تزریق عضلانی دیکلوفناک سدیم برای بی دردی بعد از عمل استفاده شد. ارزیابی میزان درد بیماران در دو گروه با استفاده از روش VAS مورد بررسی قرار گرفت. پس از انتقال بیماران به ریکاوری در صورت وجود درد و نیاز به مسکن به بیماران اعم از گروه مطالعه و شاهد 0.05mg/kg مرفین به صورت IV (داخل وریدی) تزریق می باشد.نتایج: میانگین درصد تغییرات فشار خون سیستولیک (میانگین 24 ساعته) در گروه مطالعه کمتر از گروه شاهد بوده است (P<0.05) همچنین شدت درد در زمانهای 12،8،24 ساعت پس از عمل در گروه مطالعه کمتر از گروه شاهد بوده است (P<0.05) بحث: انفیلتراسیون بوپیواکائین از طریق کاتتر به منظور بی دردی بعد از عمل سزارین با برش عرضی می تواند یک جایگزین مناسب و با عوارض جانبی کمتر نسبت به داروهای آنالژزیک باشد.

مقدمه: رادیکالهای آزاد باعث شروع پراکسیداسیون لیپید می گردند و نتیجه نهائی پراکسیداسیون لیپید تولید مواد مضری است که مهمترین آنها آلدهیدها هستند. آلدهیدها باعث تشدید فرایند آتروسکلروز و پیری می گردند و در پاتوژنز بسیاری بیماریها نقش دارند. آنتی آکسیدانها که ممکن است منشاء درونی یا بیرونی داشته باشند مانع پراکسیداسیون لیپید می گردند. در صورت کاهش آنتی آکسیدان، میزان رادیکالهای آزاد و به تبع آن پراکسیداسیون لیپید افزایش یافته و در نتیجه اثرات استرس بر وضعیت قلبی عروقی تشدید می گردد  Posttraumatic stress Disorder (PTSD) یک اختلال روانپزشکی است که به دنبال استرسهای شدید بروز می کند و می تواند شاخصی برای استرس باشد این مطالعه برای جستجو وجود ارتباط بین پراکسیداسیون لیپید و استرس صورت گرفت.مواد و روشها: در این مطالعه که از نوع مقطعی می باشد تعداد 30 بیمار مبتلا به PTSD و 30 نفر بعنوان گروه شاهد انتخاب گردیدند و دو گروه از نظر سن و جنس با یکدیگر یکسان شدند و برای هر دو گروه تست SCL -90-R، جهت ارزیابی وضعیت روانی و آزمایشات مالون د آلدهید، بعنوان شاخص پراکسیداسیون لیپید و ظرفیت آنتی آکسیدان اندازه گیری شد. سپس نتایج حاصل توسط نرم افزار spss با استفاده از آزمونهای پارامتریک و مقایسه میانگین ها توسط t-test تجزیه و تحلیل آماری صورت گرفت.نتایج: دامنه سنی بیماران و افراد گروه کنترل 30 تا 52 سال بود و میانگین آنها بترتیب 37/5 و 9/37 بود. میانگین نمره کلی سطح بیماری (General symptom Index) برای گروه مورد 13/2 و برای گروه شاهد 41/0 بود (P<0.05) میانگین Malondialdehyde در گروه بیمار 82/0 میکروگرم در دسی لیتر و در گروه کنترل 63/0 بود (P<0.05) ظرفیت آنتی اکسیدان در گروه بمیار 6/13% و در گروه کنترل04/20% بود (P<0.05)بحث: پراکسیداسیون لیپید در بیماران مبتلا به PTSD بالاتر از افراد نرمال و ظرفیت آنتی اکسیدان در بیماران پایین تر از افراد عادی است. لذا تحت شرایط استرس آمیز (نظریرPTSD) ظرفیت آنتی اکسیدانها کاهش یافته و میزان استرس اکسیداتیو (پراکسیداسیون لیپید) افزایش یافته و فرد را برای بروز بیماریهای جسمی بویژه اترواسکلروز مستعد می سازد. شاید به کمک آنتی اکسیدانها بتوان تاثیرات زیان بار استرس بر جسم بویژه قلب و عروق را کاهش داد.

مقدمه: داروهای مختلفی جهت کاهش موارد عود و دوره بیماری ناشی از ویروس هرپس سیمپلکس پیشنهاد گردیده است که مهمترین آنها آسیکلوویر خوراکی است. اما این دارو گرانقیمت می باشد دوره درمانی آن طولانی است، بطول کامل مانع عود ضایعات نمی گردد، و از همه مهمتر آن که ممکن است مصرف طولانی مدت آن سبب ایجاد تغییرات نئوپلاستیک در سلولها گردد. در طی جستجو برای دارویی موثر و کم خطر در این زمینه، در مطالعه ای مورد ـ شاهدی (case-control)، تاثیر آسپیرین در این مورد نشان داده شده بود. ما نیز بر آن شدیم تا با مطالعه ای دقیق تر تاثیر آسپیرین را در این بیماری بررسی نمائیم.روشها: این بررسی کلینیکی به روش دو سوکور و ضربدری (Cross over) بر روی 50 بیمار مبتلا به هرپس راجعه که به درمانگاهی آموزشی پوست دانشکده پزشکی اصفهان مراجعه کرده اند، انجام شده است. بیماران به روش غیر تصادفی ساده از مبتلایان به بیماری هرپس راجعه که شرایط ورود به مطالعه را داشتند انتخاب و با استفاده از روش تقسیم تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. در سه ماهه نخست، گروه اول روزی یکعدد قرص با کد A و گروه دوم روزی یکعدد قرص با کد B دریافت نمودند و در سه ماهه بعدی داروها عوض شد، یعنی گروه اول روزی یک قرص با کد B و گروه دوم روزی یک قرص با کد A، دریافت نمودند. بیماران هر ماه پیگیری و نتایج درمانی در پرسشنامه ای ثبت گردید. در پایان دوره 6 ماهه درمانی کد داروها باز شد و اطلاعات بدست آمده بررسی گردید.نتایج: در مجموع 22 نفر در هر گروه تا پایان مطالعه شرکت نمودند. در سه ماهه اول: از گروه اول که آسپرین مصرف کرده بودند تنها 6 مورد (27/27%) اما در گروه دوم که پلاسبو دریافت کرده بودند 18 مورد (8181%) عود داشتند (P<0.05) در این دوره کاهش طول مدت بیمار در هر گروه اول 19 نفر (36/86%) اما در گروه دوم تنها در 8 بیمار (36/36%) دیده شد (P<0.05) در سه ماهه دوم: در گروه اول که این بار پلاسبو دریافت کرده بودند عود در 19 مورد (36/86%) اما در گروه دوم که آسپرین دریافت نموده بودند در 5 مورد (72/22%) دیده شد (P<0.05) کاهش طول مدت بیماری نیز در گروه اول در 8 بیمار (36/36%) اما در گروه دوم در 20 نفر (90/90%) دیده شد (P<0.05) بحث: نتایج این مطالعه نشان می دهد که آسپرین با دوز کم در کاهش موارد عود و طول مدت دوره بیماری هرپس راجعه دهانی موثر می باشد. این اثر آسپرین به علت خاصیت ضد التهابی و دخالت در فرآینده های ضد ویروسی اعمال می شود. موثر بودن آسپرین در این مورد، در یک مطالعه مورد- شاهدی نشان داده شده بود اما بررسی ما بعلت دو سوکور و ضربدری بودن از دقت و اعتبار بیشتری برخوردار است.

مقدمه: در سال های اخیر نقش عوامل ایمونولوژیک از قبیل آنتی کاردیولیپین آنتی بادی (Acla) بعنوان عامل خطر ایجاد سکته های قلبی (MI) زودرس در کنار عوامل اصلی مطرح شده است. در مطالعه حاضر سطح این عامل در افراد مبتلا به سکته قلبی زودرس و فرزندان ایشان با گروه شاهد مقایسه شده است.مواد و روش ها: در یک مطالعه مورد- شاهدی 25 نفر از مبتلایان به MI زودرس (کمتر از 55 سالگی) و فرزندان 19-12 ساله ایشان به عنوان گروه مورد و دو گروه 25 نفری شامل افراد مبتلا به MI پس از 55 سالگی و یکی از فرزندان به عنوان گروه شاهد اول و افراد بدون سابقه سکته قلبی و یکی از فرزندان به عنوان گروه شاهد دوم از نظر سطح Acla مورد مقایسه قرار گرفتند. نمونه های گروه مورد بصورت تصادفی از بخش های ویژه کرونر وابسته به دانشگاه علوم پزکشی انتخاب و سطح Acla با روش ELISA اندازه گیری شد.نتایج: در این بررسی، موارد مثبت و نسبتا مثبت آزمون Acla در والدین و فرزندان گروه مورد به طور معنی دار بیش از گروه شاهد دوم (والدین سالم) بود. مجموع فراوانی موارد مثبت و نستبا مثبت Acla در فرزندان و والدین به طور معنی داری در گروه مورد بیش از دو گروه دیگر بود (به ترتیب 40، 12 و 8 درصد، P<0.05) تفاوت معنی داری در دو جنس نشان داده نشد.بحث: با توجه به نتایج این پژوهش می توان از Acla بعنوان یک عامل خط موثر در ایجاد MI زودرس نام بر که بررسی های بیشتر در مورد آن ضرورت دارد.

مقدمه: اسکار هیپرتروفیک و نسوج کلوئید بدنبال اعمال جراحی یک مسئله مهم می باشد و با توجه به بالا رفتن بهداشت فرهنگ حفظ زیبائی در جامعه است که جراح کوشش های لازم جهت جلوگیری از اسکار هیپرتروفیک و نسوج کلوئید انجام دهد.روشها: در این پژوهش طی اسفند 78 لغایت اسفند 79 تعداد 40 نفر بیمار مبتلا به آپاندیسیت حاد در گروه سنی 30-10 سال بر اساس مراجه به اورژانس یا درمانگاه بیمارستانهای الزهرا (س) یا آیت اله کاشانی که شرایط ورود به مطالعه با دو روش برش اس شکل و خطی انجام گردید.نتایج: در مقایسه درصد فراوانی رضایتمندی و ایجاد خارش محل عمل در هر دو گروه یکسان بود. در مقایسه درصد فراوانی همخوانی رنگ اسکار با پوست نواحی اطراف در گروه اس 4/68% و در گروه خطی 6/31% بود و کای اسکوئر 91/4 و P=0.026 بود. میانگین عرض اسکار در گروه خطی معادل 92/0±23/2 میلی متر و در گروه S شکل معادل 49/0±32/1 بود.بحث: میزان رضایتتمندی بیماران پس از عمل در دو گروه یکسان بود و خارش در هر گروه شبیه به هم بودند و از نظر طبیعی بودن رنگ اسکار و شکل اسکار در گروه S شکل بیشتر طبیعی بود. میانگین عرض اسکار در برش اس کمتر و این برش اسکار کمتری ایجاد نموده بود. زمان عمل جراحی در برش اس طولانی تر نشد و در برش اس exposure، operative fileds (در معرض گذاری و میدان عمل) بهتر بود با توجه به مطالب مذکور استفاده از برش اس در عمل جراحی آپاندکتومی مناسب است.

مقدمه: نان یونیون همراه با دفکت یکی از مشکلات ارتوپدی است که اگر همراه با عفونت باشد این مشکل باز هم جدی تر است. در کشور ما به علت جنگ تحمیلی هشت ساله و وجود تصادفات شدید پیوسته با این مشکلات روبرو بوده و خواهیم بود.روشها: تغییراتی کلی در روش Dual Onlay Bone Graft داده شده و آن را در 146 بیمار نان یونیون همراه با دفکت وسیع که اکثر آنها مجروحین جنگی بوده اند به کار برده ایم این دفکت ها در ناحیه متافیز و یا متافیز- دیافیز بوده اند با قراردادن پلاک استخوانی در یک طرف دفکت و instrument فلزی در طرف دیگر آن و فیکس کردن این دو به وسیله پیچ به همدیگر به روشی ساده توانستیم فیکساسیونی عالی به دست آورده و حرکات مفاصل را سریعا شروع نماییم صد مورد از این بیماران به مدت 5/2 سال از نظر بالینی و رادیولوژیکی پیگیری نموده ایم.نتایج: در 100 مورد پیگیری شده نود درصد یونیون به دست آمده است. به علاوه، به علت فیکساسیون محکم و حرکات سریع مفاصل جاور دامنه حرکات این مفاصل و عملکرد عضو نسبت به سایر روشها عالی بوده است.بحث: با به دست آمدن یونیون با درصد بالا آن هم در دفکت های وسیع استخوانی در بیمارانی که همراه با ضایعات نسوج نرم هم بوده اند این روش را به عنوان یکی از روشهای عالی و قابل مقایسه با سایر روشها مطرح می کند و ما آن را بخصوص در نان یونیون های همراه با دفکت ناحیه متافیز که به دست آوردن فیکاسیون خوب مشکل است به عنوان روش ایده آل توصیه می کنیم.

مقدمه: پروتئین(CD46)،MCP  یکی از پروتئینهای تنظیم کننده سیستم کمپلمان است که بر روی غشاء اغلب سلولهای بدن انسان به جزء اریتروسیت ها وجود داشته و در اسپرمها نیز بر روی غشاء داخلی آکروزوم بروز پیدا می نماید. هدف این تحقیق، بررسی و مقایسه شدت بروز این پروتئین بر روی غشاء داخلی آکروزوم اسپرمهای دو گروه نرمال و آستنواسپرمی می باشد.روشها: در این تحقیق اسپرمهای 6 فرد نرمال و 17 فرد آستنواسپرمی مورد بررسی قرار گرفتند. پس از محلول سازی غشاء اسپرم های دو گروه با دیترجنتهای محلول ساز، هسته ها و سایر ارگانهای سلولی از محلول غشایی حاصله، با سانتریفوژ جداسازی شدند. غشا های محلول شده از هر نمونه به صورت دوبل از ژل SDS- PAGE عبور داده شده پروتئین های تفکیک شده در نیمی از هر ژل با استفاده از تکنیک Westerin blot به کاغذ نیتروسلولز منتقل و با استفاده از یک آنتی بادی مونوکلونال و یک آنتی بادی کونژوگه HRP به کاغذ مذکور رنگ آمیزی گردید. نیمه دیگر ژل SDS- PAGE با نیترات نقره رنگ آمیزی و با استفاده از موقعیت باند رنگ شده در تکنیک Westerin blot و مقایسه با سایر مارکر، موقعیت وزنی پروتئین CD46 در غشا داخلی آکروزوم تعیین شد.نتایج: پس از Score بندی کاغذهای رنگ شده در هر دو گروه نرمال و آستنواسپرمی و انجام آزمونMann- Whithey، اختلافی از لحاظ شدت بروز پروتئینی بر روی غشا داخلی آکروزوم اسپرمها مشاهده نشد. گروه آستنواسپرمی تنها در پارامتر حرکت با گروه نرمواسپرمی اختلاف دارد، لذا آزمون Speaman جهت بررسی ارتباط بین شدت بروز پروتئین MCP و حرکت اسپرمها انجام گرفت. با انجام این آزمون مشخص شد که بین حرکت و شدت بروز پروتئین MCP یک رابطه مستقیم و معنی داری (r=0.59,p<0.01) برقرار است. ضمنا وزن مولکولی پروتئین MCP در این تحقیق 36 تا 45 و میانگین 42 کیلو دالتون تعیین گردید.بحث: از لحاظ مشخصه وزنی آنچه که در این تحقیق بدست آمد با آنچه که سایرین در این خصوص گزارش نموده اند همخوانی ندارد. وجود ارتباط بین شدت پروتئین CD46 و حرکت اسپرمها بیانگر ارتباط احتمالی عوامل بروز پروتئین بر روی غشا داخلی آکروزوم اسپرم بر حرکت اسپرم می باشد.

مقدمه: بیهوشی نخاعی روشی مناسب برای بسیاری از اعمال جراحی اندام تحتانی و قسمت تحتانی شکم می باشد. از بین رفتن بلوک حسی و نتیجا ایجاد درد حین عمل و عدم امکان ادامه جراحی از محدودیت های این نوع بیهوشی است. روشهای مختلفی جهت حل این مشکل مطرح شده که هر کدام با عوارض خاص خود همراه می باشد. در مطالعات مختلف استنشاق گاز اکسید نیترو به عنوان یک ضد درد قوی عمل نموده و حتی منجر به افزایش سطح بلوک حسی در بیهوشی نخاعی شده است. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات این گاز در تغییر مدت بلوک حسی در بیماران تحت بیهوشی نخاعی انجام شد.روشها: طی یک مطالعه کارآزمایی بالینی، تعداد 80 بیمار کاندیدای عمل جراحی اندام تحتانی یا قسمت پایینی شکم در مراکز آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1379-1378 انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. بیماران با 2 میلی لیتر لیدوکائین 5 درصد تحت بیهوشی نخاعی قرار گرفتند. نیم ساعت پس از شروع بیهوشی نخاعی در گروه مورد، 12 لیتر اکسیژن و اکسید نیترو به نسبت 50 درصد و در گروه شاهد 6 لیتر اکسیژن بدون اکسید نیترو استنشاق شد. در فواصل زمانی معین، سطح حسی و زمان برگشت بلوک از بالا به سمت سطح T6 و T10 به ترتیب ثبت شد. همچنین اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون T-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج: مدت بلوک حسی بالای T6 و T10 در گروه مورد به طور معنی داری از گروه شاهد بیشتر بود (p<0.05) میانگین تغییرات فشار خون متوسط، سیستولیک، دیاستولیک و تعداد ضربان قلب بعد از تجویز گازها در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. در مورد میانگین سن و توزیع جنسی در دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نشد.بحث: با توجه به نتایج حاصل روشن می شود که استنشاق اکسید نیترو حین بیهوشی نخاعی باعث افزایش مدت بلوک حسی و عدم اختلال در برخی از شاخص های همودینامیکی بیمار شده و احتمالا بتوان آن را به عنوان یک روش بدون عارضه جهت مقابله با برگشت درد در بیماران تحت بیهوشی نخاعی توصیه نمود.

مقدمه: مغز آدمی مهمترین قسمت در کنترل و اجرای فعالیتهای مختلف حسی، حرکتی و فکری است و شناخت چگونگی انجام این فعالیتها و میزان آن در هر بخش از مغز نقش موثری در تشخیص نارسائیهای مغزی دارد. برخلاف سایر اندامها، به سبب نبود حرکات فیزیکی در مغز تشخیص مراکز فعال، پیچیده تر از سایر اعضاست و محتاج روشهای خاص می باشد. امروزه بکمک روش هایPET (Positron Emission Tomography) ، الکتروآنسفالوگرافی مغزی و تصویربرداری عملکردی تشدید مغناطیسی (FMRI) Functional Magnetic Resonace Imaging  سعی در تهیه نقشه فعالیت مغز بر اساس متابولیک سلولهای مغزی، خواص الکتریکی مغز و یا تغییرات میزان جریان خون اکسیژن در قسمتهای فعال مغز می شود. اگرچه روش PET دارای توانائیهای زیادی در نمایش مناطق فعال و میزان فعالیت آنهاست، اما چون این روش نیاز به دستگاههای پیچیده دارد بسهولت قابل استفاده نیست. بتازگی تلاشهایی در جهت بکارگیری از سیستمهایMRI  در تهیه تصاویر عملکردی صورت گرفته است که در کشورهای پیشرفته در حال تحقیق و توسعه است. در این پروژه ضمن طراحی پروتکل تصویرگیری MR و بهینه سازی پارامترهای آن، امکان بررسی نواحی فعال مغز توسط این سیستم از طریق تهیه تصاویر عملکردی ارزیابی شده است.روش: با گسترش روشهای تصویربرداری عملکردی  FMRI، امکان تهیه این تصاویر با استفاده از پروتکلهای معموملی گرادیان اکو GE که بر روی تمامی دستگاهها موجود است فراهم می شود. در تحقیق حاضر تصاویر عملکردی بکمک دستگاه 5/1 ـ تسلا ساخت کمپانی PICKER  با استفاده از پروتکلهای گرادیان اکو بر اساس کنتراست وابسته به سطح اکسیژن خون BOLD (Blood Oxygenation Level Dependent) بدست آمد. با بهینه سازی پارامترها، پروتکل جدیدی بنام (CE-FAST TE-35) در دستگاه طراحی و مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحریک مرکز حرکتی انگشت شست دست راست در مغز، از طریق حرکت و زدن نوک انگشت به سایر انگشتان این عمل انجام شد و تصاویر حاصل در ناحیه حسی، حرکتی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در هر آزمایش، دو سری تصاویر تحریکی و سه سری تصاویر بدون تحریک تهیه شد و تعداد 10 تصویر در هر سری در مدت زمان پنج دقیقه از ناحیه حسی ـ حرکتی مورد مطالعه قشر مغزی بدست آمد. تصاویر حاصل سپس مورد بررسی های پردازشی و آماری قرار گرفتند. در این مرحله تغییرات حاصل در هر سری تصاویر بکمک انجام آزمون t- مورد بررسی قرار گرفتند. با انجام این اقدامات تغییرات شدت سیگنال مورد انتظار در نواحی عملکردی در نیمکره چپ مغز مشاهده و بصورت تصویر نشان داده شد.نتایج: نتایج حاصل نشان داد، در این روش میزان تغییرات اکسیژن خون و یا فعالیت با طریقه و شدت حرکت انگشتان دست ارتباط دارد و از این رو می توان با ارائه این روش مراکز حسی و حرکتی مغز و فعالیت آنها را به تصویر کشید. از طرفی نشان داده شد، وجود بعضی عوامل مزاحم مثل جریان خون در عروق بزرگ بر تصویر عملکردی تاثیر می گذارند و لذا نیاز به رعایت نکات تکنیکی زیادی در جهت حذف این اثرات می باشد. اگرچه تحقیقات جاری نشان داد با ایجاد تغییراتی در برنامه های موجود در بعضی دستگاههای MRI می توان تصاویر عملکردی از مغز تهیه نمود، جا دارد بعلت اهمیت این روش و امکان استفاده از پروتکل های خاص تصویربرداری عملکردی، سیتم های خریداری شده از این به بعد حداقل مجهز به روشهای سریع تصویربرداری باشند تا تصویر برداری عملکردی را عملی تر و در شرایط روتین قابل انجام سازند.بحث: با توسعه این روش در سایر مراکز MRI فعال در کشور، بخصوص در دستگاههای میدان بالا 5/1 تا 2 تسلا امکان افزایش اصلاعات در زمینه تشخیص زود هنگام و درمان بسیاری از بیماریها و یا نارسائیهای مغزی در این مراکز فراهم می شود.

مقدمه: ترمیم و بازسازی نسج نرم در اندام تحتانی اصول کلی و مشخصی دارد. از این نظر این قسمت از بدن به مناطق مختلفی تقسیم شده و در هر منطقه روشهای خاصی امکان پذیر است. همچنین ترمیم می تواند اولیه، تاخیری یا دیررس باشد.روشها: در این مطالعه 15 بیمار با زخمهای وسیع ناشی از تروما در اندام تحتانی مطالعه شدند. مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی و بین سالهای 1377 لغایت 1379 انجام شده است.نتایج: سن بیماران از 9 تا 61 سال و متوسط سنی 20/31 سال بوده است. 13 نفر از بیماران مجروحین تصادفات رانندگی و 2 نفر مجروح جنگی بوده اند. شایعترین محل تروما در ثلث تحتانی ساق (33.33%) و هفت بیمار دارای شکستگی هم بوده اند که اغلب در گروه 3- بی تقسیم بندی گاستیلو قرار می گیرند. شایعترین علت عمل جراحی، پوشاندن زخم (60%) و شایعترین عمل جراحی انجام شده، انتقال فلپهای آزاد (89/38%) بوده است بیشترین فلپ آزاد منتلف شده. عضله لاتیسیموس بوده است. یک فلپ آزاد و یک فلپ فاشیایی ـ پوستی نکروز شده اند.بحث: بر اساس نتایج به دست آمده از بیماران ما، پیوند پوست یا فلپ های موضعی روشی مناسب در ترمیم زخمهای ران هستند. بندرت در این منطقه به فلپ های آزاد احتیاج است. در زخمهای بالای کشکک، زانو و همچنین ثلث فوقانی ساق فلپ غضلانی ـ پوستی گاسترونمیوس انتخابی است. زخمهای ثلث میانی ساق با فلپ سولئوس، فلپ های فاشیایی ـ پوستی و در مواردی فلپ های آزاد درمان می شوند. یک سوم تحتانی ساق مشکل ترین محل برای بازسازی در اندام تحتانی و اغلب برای پوشش زخمهای این ناحیه نیاز به انتقال فلپ آزاد وجود دارد. با این همه فلپ های فاشیایی ـ پوستی در زخمهای متوسط و کوچک این ناحیه مفید هستند.

چکیده مقاله: حاملگی اکتوپیک یکی از مهمترین اورژانسهای مامایی به شمار می رود و دومین علت مرگ مادران را در آمریکا تشکیل می دهد. تشخیص زودرس حاملگی اکتوپیک هم موجب نجات جان مادر و هم حفظ باروری وی می گردد. با توجه به قطر کم لوله رحم حاملگی لوله ای در مدت کوتاهی منجر به پارگی لوله و خونریزی شدید داخل شکم می شود. مورد گزارش یک کیس نادر می باشد که حاملگی لوله ای به مدت 6 ماه ادامه یافته است در حالیکه لوله کاملاً سالم باقی مانده است که می تواند بعضی از تئوریهای بافت شناسی را در لوله رحم مورد سئوال قرار دهد.

مقدمه: مقاومت هلیکوباکتر پیلوری در برابر متروئیداول که به طور فزاینده ای در گزارشهای پژوهشگران در زمینه عفونتهای دستگاه گوارشی به چشم می خورد جستجو برای دستیابی به داروهای موثر بر این باکتری را ایجاب می کند. در این مطالعه مهار شد هلیکوباکتر پیلوری بوسیله ماده تولیدی سردوموناس آئروژینوزا مورد بررسی قرار گرفت.روش مطالعه: اثر ضد هلیکوباکتر 37 ایزوله سردوموناس آئروژینوزا بر روی 31 ایزوله هلیکوباکتر با استفاده از دو روش کشت متقاطع و نفوذ در چاهک مورد بررسی قرار گرفت.نتایج و بحث: تنها دو سویه از 37 ایزوله سردوموناس آئروژینوزا قادر به مهار رشد هلیکوباکتر بودند و فعالیت ضد باکتریائی یکی از ایزوله ها بر روی31  ایزوله هلیکوباکتر مشتمل بر 27 ایزوله حساس و 4 ایزوله مقاوم نسبت به متروئیدازول آزمایش گردید. ماده مهار کننده قادر به از بین بردن هر دو گروه ایزوله های حساس و مقاوم به متروئیدازول بود. ماده بازدارنده همچنین قادر به مهار رشد اشریشیاکلی، سالمونلا، شیگلا، کلبسیلا، استافیلوکوکوش اورنوس، و یک باسیل گرم مثبت بود. در حالی که اثر بازدارندگی ماده در حرارت 4 درجه سانتیگراد به مدت 30 روز تغییر نمی کرد، فعالیت آن در حرارت 60 درجه سانتی گراد به مدت 15 دقیقه نسبتا کاهش می یافت. حرارت 60°c (30 دقیقه)،   80°cو100°c (15 و30 دقیقه) و همچنین منجمد کردن (20- درجه) و ذوب کردن (37 درجه) به طور کامل ماده بازدارنده را غیر فعال می کرد. همچنین تیمار کردن ماده بازدارنده با آنزیم تریپسین موجب غیرفعال شدن آن می گردید. بنابراین ماده بازدارنده تولیدی سردوموناس آئروژینوزا احتمالا یک پروتئین می باشد و می تواند در گروه باکتریوسین ها طبقه بندی شود.

امروزه بواسطه پیشرفت علم پزشکی و فن آوری از یک سو و کنترل جمعیت از سوی دیگر، تراکم جمعیت در سنین سالمندی رو به افزایش است. جمعیت سالمندی بین سالهای 1900 تا 1977 حدود 68% اضافه شده و تا سال 2030 تعداد آنها نسبت به زمان حال دو برابر خواهد شد در حالیکه جمعیت کل فقط 40% افزایش خواهد داشت.بدلایل متعددی سالمندان از جهت سلامت روانی بسیار آسیب پذیر بوده و حدود 15 تا 25% افراد مسن مشکلات روانی مهمی دارند. با هر دهه افزایش سن اختلالات افسردگی و حالات پارانویید زیادتر می شود.

تحقیقات انجام شده در سال 1992 بر روی سیستم انعقادی بیماران مبتلا به اریتم پوستی از نوع حساسیت تیپ I حاکی از تغییر در مسیر داخلی انعقاد (XII,XI,IX,VIII) این بیماران بود. مطالعات in vitro بعد پروتئازهایی را نشان داد که از بازوفیل های حساس شده و ماست سل های ایزوله ریه آزاد می شدند و مسیر راه داخلی انعقاد را فعال می کردند. یافته های فوق اساس این مطالعه را تشکیل می دهند.......