زمینه و هدف: پیدایش بحرانهای عظیم محیط زیستی از چالشهای بزرگ پیش روی دوران معاصر است که حیات انسان و دیگر زیستمندان کره ی زمین را بمخاطره انداخته است. ریشه ی اصلی این بحرانها را باید در جهان بینی و نوع نگرش انسانها به هستی جستجو کرد؛ چراکه چگونگی رفتار انسانها با یکدیگر و جهان طبیعت تحت تأثیر افکار، ایدئولوژیها و جهان بینیها میباشد. این پژوهش تلاش میکند نظام معرفت شناسی و جهانبینی عرفان ایرانی –,اسلامی را درقبال محیط زیست بر اساس مهمترین آثار شعر عرفانی فارسی طراحی و تبیین نماید. روش مطالعه: این پژوهش از رده ی مطالعات بین رشته ای بوده که به شیوه ی توصیفی –,تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، جایگاه محیط زیست را در آثار برجسته ی شعر عرفانی فارسی از عصر سنایی تا دوره ی جامی بررسی خواهد کرد. یافته ها: بررسی آثار برجسته ی نظم عرفانی فارسی در شعر شاعران عارفی چون سنایی، عطار، مولانا، شبستری و جامی نشان میدهد که خدامحوری، اعتقاد به انسجام و انتظام عالم، نظریه ی نظام احسن، آینه و آیه بودن عالم، قاعده ی عمل و عکس العمل، سریان عشق در هستی، حیات و ادراک مندی کیهان، و بسندگی و قناعت، مبانی اصلی نگرش عرفای اسلامی به محیط زیست را تشکیل میدهند. نتیجه گیری: جهان بینی عرفای اسلامی بر اساس آموزه های دینی سرشار از نگاه معرفت-شناسانه به طبیعت و محیط زیست است. ادبیات عرفانی بویژه شعر عرفانی بهترین ظرف برای بازتاب احساسات و افکار عرفای اسلامی در قبال طبیعت و محیط زیست است. تحلیل آثار برجسته ی شعر عرفانی فارسی حاکی از آن است که احترام، تکریم، عشق و محبت به طبیعت و مظاهر آن در نظام باورها، اندیشه، گفتار و سلوک عملی عرفای اسلامی موج میزند. عرفان ایرانی-اسلامی با تکیه بر مبانی فکری آن، بر اصولی استوار است که میتواند نوع نگاه و تفکر انسانها را درمورد محیط زیست تغییر داده و رفتار آنها را درقبال آن سامان بخشد. الگوهای مبتنی بر نظام باورهای عرفانی میتواند جایگزین انسان محوری، فردگرایی، مطلق انگاری، تجزیه گرایی، نگاه آفاقی و مکانیکی و ابژکتیو به جهان شود و در رابطه ی او با طبیعت تغییرات بنیادی ایجاد کند.