هدف: طبیعت گرایان، متافیزیک را به عنوان معرفتی پیشینی و مقدم بر علم نمی پذیرند و معتقدند مسیری فراعلمی برای فهم متافیزیکی وجود ندارد. در این دیدگاه، علم به عنوان مطالعه ی تجربی بر «متافیزیک» مقدّم است و متافیزیکدانان، متافیزیک خود را در «درون» مرزهای علم معاصر شکل می دهند. هدف این محقق در این مقاله، بررسی این مسئله بود که آیا دیدگاه طبیعت گرایان در این خصوص، دیدگاهی منسجم است؟ و آیا در عمل، نظریه های علمی منطبق با الگوی طبیعت گرایان شکل می گیرند و رشد می یابند؟ روش: در این مقاله از روش اسنادی-تحلیلی استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: ادعای طبیعتگرایان در خصوص رابطه ی علم و متافیزیک، خود شکن است؛ به این معنا که برای توجیه دیدگاه خود چاره ای جز توسل به متافیزیک ندارند. همچنین بر خلاف نگرش طبیعت گرایان، نظریه های علمی در عمل، هماهنگ با دیدگاه طبیعت گرایان شکل نمی گیرند و متافیزیک به عنوان چارچوبی برای علم، نقشی اساسی در شکل گیری و رشد نظریات علمی ایفا می کند.