هدف این پژوهش مطالعه ی وضعیت نظام نوین ترویج کشاورزی و نقش مولفه های نظام نوین ترویج کشاورزی در ایجاد چالش های آن است. دیدمان تحقیق، کمی و روش آن علی-ارتباطی است. از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب استفاده شد. حجم نمونه بر مبنای فرمول کوکران 157 تن تعیین شد که با احتساب مدیران و روسای ادارات تخصصی مرتبط با ترویج و نظام نوین ترویج جهاد کشاورزی شهرستان های منتخب، حجم کل نمونه برابر با 217 تن تعیین شد. ابزار اصلی برای گرد آوری داده ها، پرسشنامه ای است که شامل سه بخش ویژگی های فردی، ویژگی ها و چالش های نظام نوین ترویج کشاورزی در مازندران بودند. مقدار تتای ترتیبی، برای متغیرهای پژوهش، 88/0 بود (88/0ϴ, =). برای پردازش داده ها از نرم افزارهای SPSS22 و LISREL8. 7 استفاده شد. بیشترین و کمترین میزان موفقیت به ترتیب مربوط به کاربست فعالیت های ترویجی و امکانات آموزشی (تعمیر و تجهیز) مرکز های جهاد کشاورزی بود. بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی، چالش های نظام نوین ترویج کشاورزی در استان مازندان به شش دسته: آموزشی و پژوهشی، توسعه ای و حمایتی، برنامه ریزی و سیاست گذاری، ارتباطی، سازماندهی و مدیریتی تقسیم شدند که در جمع این شش عامل حدود 2/73 درصد از کل واریانس چالش ها را تبیین کردند. به منظور آزمون درستی ساختار عاملی متغیرهای مشاهده شده؛ از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. شاخص های، 2/dfχ, ، RMSEA، به ترتیب برابر با 49/2 و 043/0 بود که برازش خوب مدل را تایید نمودند. برای آزمون مدل علی میزان تاثیر مولفه ها در ایجاد چالش های نظام نوین ترویج کشاورزی، از روش تحلیل مسیر استفاده شد. در نتیجه حدود 94 درصد از واریانس متغیر چالش ها توسط متغیرهای مولفه نظام نوین ترویج کشاورزی تبیین گردید. در پایان برای بهبود نظام نوین ترویج کشاورزی مازندران پیشنهادهایی ارایه شد.