مقدمه: آموزش منجر به یادگیری می گردد اما میزان عمق و پایداری در روش های مختلف آموزشی متفاوت است. آموزش احیا بایستی برتصمیم گیری و مهارت های حل مسئله در مواقع اضطراری تمرکز کند. با آموزش صحیح و انجام موثر احیای موثر نوزاد می توان از 99 درصد مرگ ومیر نوزادی در کشورهای درحال توسعه پیشگیری کرد. هدف این مطالعه، ارائه دو روش آموزش به کارکنان بالینی و مقایسه تاثیر این دو روش بر آگاهی و عملکرد آنان بود .روش ها: در این مطالعه مداخله ای، نیمه تجربی، 80 نفر از کارکنان بالینی به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند . سپس گروه اول، با روش مطالعه کتابچه آموزشی به همراه CD و گروه دوم با کارگاه آموزشی دو روزه (روز اول: کلاس تئوری، کارگروهی و تمرین عملی روی مولاژ، و روز دوم: مواجهه با محیط واقعی CPR نوزاد را آموزش دیدند. از واحدهای مورد پژوهش از هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جهت تعیین سطح آگاهی و چک لیست محقق ساخته جهت تعیین سطح عملکرد به عمل آمد . روایی پرسشنامه از طرق روایی محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (a=0.83) تایید گردید. روایی چک لیست با روش روایی محتوایی و پایایی آن با روش بازآزمایی مشخص شد . سپس میانگین نمرات با آزمون t مستقل و آزمون t زوج با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت .یافته ها : مقایسه میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در دو حیطه آگاهی و عملکرد در دو گروه اختلاف معنی دار داشت . که بیانگر تاثیر آموزش در هر دو گروه است . نتایج به دست آمده از مقایسه تفاوت میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون دو گروه در آزمون های عملی (t=9.3, p=0.01) و در آزمون نظری (t=5.8, p=0.01)اختلاف آماری معنی داری را نشان داد.نتیجه گیری: با توجه به بالاتر بودن اختلاف میانگین نمرات در روش کارگاه آموزشی، به نظر می رسد که روش فرد محور باعث ارتقای سطح دانش و مهارت کارکنان بالینی در زمینه CPR نوزاد شده است . ازعلل دیگر آن می توان استفاده از وسیله کمک آموزشی مولاژ و انجام کار عملی در فضایی مشابه شرایط بالینی را بیان نمود که در پایداری یادگیری تاثیر دارد.