هدف: دیسترس روانی در سالمندان دارای شیوع و توزیع متفاوتی بر حسب تعیین گرهای مختلف در فرهنگ های متفاوت است. هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع دیسترس روانی و نیز توزیع آن بر حسب تعیین گروه های مختلف فردی، اجتماعی و طبی در سالمندان بالاتر از 60 سال است. مواد و روش ها: مطالعه حاضر به صورت مقطعی بر روی افراد 60 سال به بالای شهر تهران، انجام شد. نمونه گیری به صورت خوشه ای طبقه بندی شده صورت گرفت. پس از شرکت افراد در مطالعه طی مصاحبه اطلاعات دموگارفیک و سوابق پزشکی بررسی و نمونه خون گرفته و فشارخون نیز ارزیابی شد. همچنین تمام نمونه ها با ابزار مختصر ارزیابی وضعیت روانی و پرسشنامه خودگزارشی سلامت عمومی 28 سوالی گلدبرگ ارزیابی شدند. سابقه مصرف الکل از افراد توسط مصاحبه تکمیل گردید. یافته ها: 3791 نفر از افراد 60 سال به بالای تهران انتخاب شدند که از این تعداد 3310 نفر در مطالعه شرکت کرد. اطلاعات مربوط به پرسشنامه GHQ در خصوص 3035 نفر تکمیل شد. در این مطالعه 179 نفر معادل 9/5% از افراد 60 سال به بالا سابقه مصرف الکل را گزارش کردند. میانگین مولفه بعد جسمانی، اضطراب، بعد اجتماعی و افسردگی در افرادی که سابقه مصرف الکل داشتند به ترتیب 77/2±, 68/3±, 69/6، 24/2±, 72/8 و 38/3±, 46/2 و افراد بدون سابقه مصرف الکل 92/1±, 44/3، 84/2±, 28/5، 95/1±, 96/7 و 68/1±, 1/1 بود. امتیاز کلی پرسشنامه GHQ در افراد با سابقه مصرف الکل و بدون آن 79/7±, 95/21 و 69/4±, 79/17 بود. آزمون تی تست تفاوت معنی داری بین دو گروه در تمام این مولفه ها نشان داد. رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که پس از کنترل اثر سن، جنس، دیابت، شاخص توده بودن تمام این مولفه ها در افراد با مصرف الکل بدتر میباشد. بر اساس نقطه برش بالای 23 شیوع دیسترس روانی در افراد با سابقه مصرف الکل 3/31% و افراد بدون سابقه مصرف الکل 8/12% بود. رگرسیون لجستیک نشان داد که شانس دیسترس روانی بر اساس GHQ در افراد با سابقه مصرف الکل 1/3 برابر افراد بدون سابقه مصرف الکل است(001/0>p). نتیجه گیری: مصرف الکل و سابقه مصرف آن میتواند در سنین سالمندی باعث افسردگی، اضطراب و اختلال در روابط اجتماعی شود. باید در نظر داشت با ایجاد این اختلالات روانی کیفیت زندگی سالمندی کاهش می یابد و باید با آموزش های دینی و علمی بتوان افراد را از اثرات سو مصرف الکل آگاه نمود.