مطالعات اسلامی در حوزه سلامت
سال:1401 | دوره:6 | شماره:1 |تعداد مقالات:8

اضطراب به عنوان یک اختلال مهم که سلامت روانی فرد را به مخاطره می اندازد، به ویژه در ایام شیوع کرونا پیامدهایی را بر سبک زندگی دانشجویان به دنبال داشته و دارد. بدین ترتیب اضطراب ناشی از کرونا موضوع پژوهشی جدیدی است که می تواند با بررسی تاثیر عوامل معنوی بر کاهش آن مورد بررسی قرار گیرد. هدف ازپژوهش حاضر پیش بینی رفع اضطراب ناشی از کرونا براساس ارتباط با خدا در دانشجویان است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر موسسه آموزش عالی فاطمیه (س) شیراز در همه مقطع و همه گرایش ها در سال تحصیلی 1400-1399 است. حجم نمونه به تعداد 200 نفر از بین دانشجویان دختر موسسه آموزش عالی فاطمیه (س) شیراز با استفاده از جدول مورگان، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های اضطراب ناشی از کرونا و ارتباط با خدا پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به طور همزمان انجام گرفت. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین اضطراب ناشی از کرونا و ارتباط با خدا در دانشجویان رابطه منفی معناداری وجود دارد. بدین معنی که ارتباط با خدا می تواند اضطراب ناشی از کرونا در دانشجویان را کاهش دهد.

مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تمایزیافتگی و اضطراب مزمن در سیستم هیجانی خانواده با سلامت خانواده انجام شد. روش تحقیق: بر مبنای یک طرح همبستگی 200 دانشجوی (187 زن و 13 مرد) دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب در سال تحصیلی 97-98 با روش نمونه برداری در دسترس انتخاب شدند و سیاهه تمایز خود (DSI؛ اسکورون و فریدلندر، 1998)، زیر مقیاس اضطراب مزمن در خانواده مبدا مصاحبه ژنوگرام خانواده (FGI؛ پلات، اسکورون، کارنی و کالیکوویچ، 2008) و مقیاس خانواده مبدا (FOS؛ هاوستات، اندرسون، پیرسون، کوچران و فاین، 1985) را تکمیل کردند. یافته ها و نتیجه گیری: تحلیل داده ها به روش رگرسیون نشان داد که بین تمایزیافتگی و سلامت خانواده رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، اضطراب مزمن می تواند سلامت خانواده را به صورت معکوس پیش بینی کند. از این یافته ها می توان در غنی سازی مدل های سلامت و شناخت بهتر عوامل موثر در سلامت خانواده استفاده کرد.

سلامت معنوی یکی از ارکان مهم سلامت است که در بهبود و ارتقاء دیگر ابعاد سلامت انسان نقش تعیین کننده ای دارد برای دستیابی به این نوع ازسلامت و ارتقاء آن، راهکارها و عواملی در آموزه های نورانی اسلام ارایه شده است که یکی از مهم ترین آنها توجه به نظارت درونی و بیرونی می باشد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و گردآوری داده ها بر اساس روش کتابخانه ای است که با تحلیل محتوا به بررسی نقش نظارت در ارتقاء سلامت معنوی می پردازد. یافته ها: قرآن کریم و آموزه های اهل بیت (ع) به جهت مصونیت از هر گونه خطا می تواند راهکارهای تاثیرگذاری همچون توجه به نظارت درونی و بیرونی را در دستیابی به سلامت معنوی و ارتقاء آن ارایه نماید. نتیجه: بررسی و تحلیل آیات و روایات، نشانگر آن است که توجه انسان به نظارتهای درونی همچون نظارت خداوند، فرشتگان، پیامران، ائمه هدی بر افکار و رفتارهای انسان و نظارت نفس بر خویش و همچنین نظارت بیرونی افراد بر اعمال و رفتارهمدیگر نقش تعیین کنندهای در دستیابی و ارتقاء سلامت معنوی فرد و جامعه دارد.

هدف این پژوهش تاثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی منطبق بر آموزه های حضرت علی (ع) بر سلامت روانی و علایم اضطراب اجتماعی زنان شهر بوشهر در شش ماهه دوم سال 1399 بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری پژوهش حاضر زنان مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی شهر بوشهر بود. حجم نمونه پژوهش 30 نفر از کسانی که بالاترین مشکلات را در حوزه سلامت روانی و علایم اضطراب اجتماعی داشتند و حاضر به همکاری داوطلبانه بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) در معرض مهارت های مثبت اندیشی منطبق بر آموزه های حضرت علی (ع) برگرفته از رساله دکتری فراشبندی (1399) قرار گرفتند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه های سلامت روانی هیل و گلدبرگ (1972) و اضطراب اجتماعی جرابک (1968) بود. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی منطبق بر آموزه های حضرت علی (ع) باعث کاهش نشانه های جسمانی، اختلال در کارکرد اجتماعی، اضطراب و افسردگی آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه گردید. همچنین آموزش مهارت های مثبت اندیشی منطبق بر آموزه های حضرت علی (ع) باعث کاهش علایم اضطراب اجتماعی زنان آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه گردید.

مقدمه و هدف: کولیک بیماری شایع دوره شیرخوارگی است که بر سلامت روحی-روانی والدین اثر دارد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین کیفیت زندگی والدین با کولیک شیر خواران و دیدگاه اسلام در اینمورد انجام شد. روش: مطالعه مقطعی-مقایسه ای در سال 99-1398در بیمارستان مرکز طبی کودکان بر روی والدین شیر خوارانی که دچار کولیک شیر خواری بودند به عنوان گروه مورد و گروه مقایسه والدین شیر خوارانی که فاقد کولیک شیر خواری بودندانجام شد. داده ها با استفاده از چک لیست دموگرافیک والدین و پرسش نامهی SF-36 جمعآوری شد. اطلاعات با آزمونهای توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: کیفیت زندگی در دو حیطه بهزیستی هیجانی (015/0P=) و درد (017/0P=) در مدل رگرسیونی معنی دار شد. با افزایش یک واحد بهزیستی هیجانی شانس ابتلای شیر خوار به کولیک 3 درصد کاهش و باافزایش یک واحد درد شانس ابتلای شیر خوار به کولیک 1درصد افزایش مییابد. کیفیت زندگی در حیطه انرژی خستگی در مدل رگرسیونی معنیدار شد و در مادران دارای شیرخواران-کولیکی 9 درصد کمتر بود. در راستای نتایج بخش توصیفی توصیه های اسلامی بیانگر اینست که بهزیستی خانواده بر سلامت کودکان به شدت موثر است و یکی از راههای کاهش مشکلات سلامتی کودکان عمل به آموزه های اصیل دینی باشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج و آموزه های غنی اسلام در اینمورد ارایه دهندگان خدمات سلامتی می توانند با پیشنهادهای عملکردی و مبتنی بر زیر ساختهای فرهنگی و دینی در جهت کاهش استرس مادران باردار اقدام نمایند و در نتیجه امکان طی دوره بارداری را برای آن ها با آرامشی بیشتر فراهم نمایند.

مقدمه و هدف: به نظر میرسد، زمینه داشتن شفقت به خود و تجارب معنوی، بهعنوان عوامل مثبت، میتوانند به غنیسازی و تحکیم روابط بین زوجین کمک کنند؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش شفقت به خود و تجارب معنوی در پیشبینی رضایت زناشویی معلمان زن انجام شد. روش کار: در یک پژوهش توصیفی همبستگی از بین تمامی معلمان زن شهر اهواز در سال تحصیلی 1399-1398، نیز 248 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ و به پرسش نامه های شفقت به خود نف (2003)، تجارب معنوی اندروود و ترسی (2002) و فرم کوتاه پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ (فاورز و السون، 1993) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین شفقت به خود و تجارب معنوی با رضایت زناشویی ارتباط مستقیم و معنی داری وجود داشت (05/0>p). همچنین مولفه های شفقت به خود (2/45 درصد) و مولفه های تجارب معنوی (2/31 درصد) از واریانس تعارضات زناشویی را تبیین می کنند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، با افزایش تجارب حمایتی-معنوی و افزایش شفقت ورزی خانواده ها و همچنین توجه سیاست گذاران امر تعلیم و تربیت و سلامت جامعه از این مسیله، می توان در جهت در بهبود وضعیت رضایت زناشویی معلمان گام برداشت.

مقدمه: این پژوهش با هدف ارایه الگوی معماری منابع انسانی مبتنی بر الگوی اسلامی-ایرانی در شبکه بهداشت و درمان استان اردبیل انجام گرفته است. روش: از آنجایی که یکی از راه های استخراج نگرش و دیدگاه و تجربیات افراد استفاده از روش کیفی است، در این مطالعه از نظریه داده بنیاد استفاده شده است. به منظور جمع آوری داده ها نیز از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده گردیده است. نتایج: بعد از انجام مصاحبه و اشباع نظری در مصاحبه، داده های ضبط شده جهت تجزیه و تحلیل پیاده سازی شدند و کدگذاری انجام گردید. داده های حاصل بعد از طی فرآیند مستمر کدگذاری های باز، محوری و انتخابی در قالب 219 کد باز، 58 مفهوم، 14 مقوله و 6 طبقه سازماندهی شدند. نتیجه گیری: یافته های حاصل در واقع معیارهای معماری منابع انسانی در شبکه بهداشت و درمان را نمایان کرده و بیان می کند که معماری منابع انسانی نباید صرفا بر اساس مدرک تحصیلی باشد بلکه توجه به معیارهای اخلاقی مانند تقوا و ایمان و وجدان کاری، تخصص و تبحر در شغل مورد تصدی بایستی مدنظر قرار گیرد. همچنین معایب و عوامل مداخله گر در معماری منابع انسانی، شرایط علی و پیامدهای معماری منابع انسانی بر اساس معیارهای کنونی را بررسی کرده و بعد از مقایسه این معیارها در کشور وکشورهای غربی به اهمیت معماری منابع انسانی بر اساس الگوی اسلامی-ایرانی پرداخته و سپس الگوی جدیدی بر این اساس ارایه گردید.

مقدمه و هدف: تحمل پریشانی، می تواند نقش مهمی در ارتقای سلامت در دوران کرونا داشته باشند، بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین نقش هوش معنوی و اخلاقی در پیش بینی تحمل پریشانی دانشجویان بود. روش کار مطالعه حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید باهنر بیرجند در سال تحصیلی 1399-1400 بودند، 260 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت اینترنتی به پرسش نامه هوش معنوی کینگ(2008)، هوش اخلاقی لنیک و کیل (2007) و تحمل پریشانی سیمون و گاهر (2005) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد. یافته ها نتایج نشان داد رابطه مستقیم و معنی داری بین هوش معنوی با تحمل پریشانی (685/0 =r) و هوش اخلاقی با تحمل پریشانی (473/0 =r) وجود داشت (01/0>P)، همچنین نتایج نشان داد مولفه های هوش معنوی و هوش اخلاقی، توانایی پیش بینی تحمل پریشانی را داشتند. نتیجه گیری هوش معنوی و اخلاقی نقش مهمی در میزان تحمل پریشانی دانشجویان ایفا می کنند؛ بنابراین آموزش در زمینه ارتقای هوش معنوی و اخلاقی جهت توانمندسازی و اجرای برنامه های حمایتی پیشنهاد می شود.